بیانیه گام دوم انقلاب و مساله پیشرفت

دکتر سعید کرمی رئیس مرکز پژوهش‌های جوان

 

پیشرفت محصول سیاست‌گذاری و مجاهدت است. پیشرفت باید بتواند بهبود جهان زیست و ارتقای کمی و کیفی خود را تعریف کند. عدم تعریف آن واکنش ارتجاعی و یا درجا زدن طولانی را بوجود می‌آورد. پیشرفت و توسعه در ایران ما براساس سه مدل بوده است. مدل متجددان و یا مدل سوسیالیست‌ها و یا مدل پسامدرن‌ها. متجددها به دنبال تربیت شهروند غربی و با تاکید بر جهان وطنی به دنبال مدرنیزاسیون ایران بوده‌اند. سوسیالیست‌ها نیزبه نقد متجددها و نهادها و شیوه سیاست‌های آنها بوده و به دنبال تاسیس نهادهای خویش ساخته. جریان سومی هم به نام پست مدرن‌ها در دهه اخیر رشد کرده که اساسا توسعه را قبول نداشته و نگاه تهاجمی به همه چیز داشته و عموما برنامه روشنی ندارد. پست مدرن‌ها پیشنهادی برای رابطه دولت -ملت ندارد. این افکار چپ و راست زمینه را برای نمو و رشد و فهم اندیشه‌های پیشرفت مدار ایرانی از جمله فارابی و خواجه نظام الملک و خواجه نصیرالدین طوسی و امام خمینی و مقام معظم رهبری و مرحوم شهید صدر مهیا ننموده است.

آنچه که از صدر و ذیل بیانیه گام دوم میتوان استنباط و درک نمود آن است که پیشرفت در ایران آمیخته با مولفه‌های ذیل است:

۱-همزادی دین و دولت: در فرهنگ ایرانی از باستان تاکنون انسان آرمانی و قدسی در جغرافیا و تاریخش حضور دارد. هیچگونه سیاست گذاری تک خطی و ماتریالیستی به نتیجه نرسیده است. دین منبع قدرت است. هرگونه اندیشه لیبرالیستی و تقلیدی که قصد حذف دین را داشته است جز اضمحلال قدرت مرکزی ثمره‌ای نداشته است. دین اما توانسته است دولت تشکیل دهد و پیشرفت بیافریند وحلقه‌های فعال اقتصادی و فرهنگی و امنیتی ایجاد کند.

۲-نخبه گرایی وجوان باوری: همه در برابر قانون مساوی‌اند. قانون بر همه حکمرانی می‌کند. اما آنچه ارزش افزوده ایجاد می‌کند خلاقیت و تلاش مومنانه است. هر فکر و اندیشه‌ای که به دنبال حذف مکانیزم‌های طبیعی بوده در نتیجه حذف نخبگان و پرورش میان مایگی را به دنبال داشته است. مراجع فکری و فرهنگی و اقتصادی و سیاسی پیشرفت رارقم می‌زنند و با حذف این قشر از مدار تصمیم سازی و تصمیم گیری کسالت و تنبلی و پیری محتاطانه جامعه رابه رخوت وکسالت متراکم می‌کشاند.

۳-شتاب‌زدگی و تکانه‌های شدید در تصمیم گیری: نخبگان ما عمدتا اهل شتابزدگی نبوده‌اند خواجه نصیر و سعدی و امام و رهبری حکیم انقلاب در اعتقاد به اصول و سنتها شتاب زدگی نداشته‌اند. انباشت‌های متراکم و طمانینه فکری جامعه را پایدار می‌کند. تصمیات بزرگ و راهگشا محصول همین انباشت‌های نظری و تئوریک است. امروز اغلب کشورهای توسعه یافته هنر و معماری و نظام‌های فرهنگی خود رابه شده مراقبت می‌کنند. ویران کردن تکنولوژیک محیط و تکانه‌های فرهنگی بی محابا پیشرفت نمی‌آفریند. آرامش اجتماعی و صبر سیاسی و فرهنگی توسعه و پیشرفت را پا برجا می‌کند.

۴-فهم نظام بین‌الملل: زبان بین المللی قدرت و زور است. این یک اصل شناخته شده در حقوق بین الملل است. محیط بین‌الملل هیچ قاعده پایداری جز دیپلماسی هوشمندانه نداشته است. تجهیزات و استراتژی نظامی پیشرفت متعادل ایجاد می‌کند. واقع گرایی در نظام بین الملل برای پیشرفت کشور عرصه گفت‌وگو و تعادل می‌آ