به گزارش اداره روابط عمومی و اطلاع رسانی پژوهشگاه فرهنگ و اندیشه اسلامی، با نزدیکشدن به ایام سوگواری سید و سالار شهیدان حضرت اباعبدالله الحسین(ع) برآن شدیم تا در خصوص آثار عزاداری برای اهل بیت علیه السلام کنکاشی داشته باشیم. از این رو به سراغ جتالاسلام دکتر محمدمهدی عباسی آغوی مدیر گروه اخلاق، تربیت و روانشناسی مرکز پژوهشهای جوان وابسته به پژوهشگاه رفتیم تا در گفتوگویی کوتاه، از آثار روانشناختی عزاداری مطلع شویم.
در ادامه متن کامل گفتوگوی ما با ایشان از منظرتان عبور میکند.
باسلام؛ آیا عزاداری به طور عام و عزاداری برای اهل بیت علیهم السلام به طور خاص باعث افسردگی میشود؟
بسیاری از انسانها وقتی با مصیبتی مواجه میشوند و موقعیت، شیء یا کسی را از دست میدهد اندوهگین میگردند. به ویژه فقدان یک عزیز میتواند حزنانگیز باشد. سؤال اینجا است آیا عزاداری برای عزیزان افسردگیزا است؟ در مرحله بعد عزاداری برای اهل بیت علیهم السلام چطور؟ آیا متفاوت با سایز عزاداریها است؟ ابتدا باید افسردگی و عزاداری را تعریف کرد تا بتوان به رابطه بین آنها پی برد. افسردگی احساس اندوه درونی است که با کاهش انرژی روانی و کاهش سطح عملکرد کلی فرد در زندگی همراه است. نشانههایی همچون احساس گناه، اشکال در تمرکز، کاهش امید، کاهش احساس لذت از زندگی، افکار مرگ و خودکشی و اشکال در خوراک و خواب همراه است. شاید نقطه آغاز افسردگی یک غم مشخص باشد ولی معمولا افسردگی یک غمگینی بیعلت است. از سویی عزاداری یک معنای شخصی دارد که همان داغدیدگی است. وقتی داغ عزیزی بر شخص وارد میشود ابتدا آن را انکار میکند سپس وارد مرحله عزاداری میشود و سپس به انتها به زندگی عادی باز میگردد. در صورتی که فرد در مرحله اول بماند یا در مرحله دوم زیاد از حد مثلا بیش از یک سال باقی بماند سلامت روانی او به خطر میافتد. ممکن است برخی افراد در این نوع عزاداری دچار افسردگی بشنود. طبق برخی آمارها یک چهارم تا یک سوم این افراد مبتلا به افسردگی میشوند. ولی معنای دیگر عزاداری که بٌعد اجتماعی دارد مراسم اقامه عزا برای بزرگان دین است که جنبه شناختی، عاطفی و رفتاری دارد. معرفت به آن ذوات مقدس، محبتآور است و این محبت باعث اقامه عزا در مصیبت آنها میشود. اینکه در روایت است: إنّ لقتل الحسین علیه السلام حراره لا تبرد ابداً یعنی در اقامه ماتم امام حسین علیه السلام حرارتی است که هیچ گاه سرد نمیشود. در واقع خداوند میخواهد در مراحل سوگ و داغدیدگی ما در مرحله اول یعنی انکار و در مرحله سوم یعنی عادیسازی زندگی نمانیم بلکه همیشه در سالروز این مصیبت عزاداری کنیم.
آیا همانطور که طولانی شدن عزاداری نوع اول به سلامت روانی آسیب میزند، سالها عزاداری برای سیدالشهدا علیه السلام و بزرگان دین چنین پیامدی دارد؟
اولا ما برای بزرگترهای خود و بزرگان و علما هر سال سالگرد میگیریم و گاه با یادآوری خوبیهای آنها در فراقشان گریه میکنیم ولی هیچ کس احساس خطر در زمینه افسردگی نکرده است. ثانیا اهل بیت علیهم السلام همان طور که ویژگیهای شخصیتیشان یک استثنا هست هیچ بعید نیست که محبت به آنها نیز جنسش با دیگران متفاوت باشد. چنانکه آنها معصومند و اطاعت از آنها تنها در کنار اطاعت از خدا مطرح میشود. ثالثا تحقیقات تجربی ثابت میکند نه تنها اقامه عزا بویژه برای سیدالشهدا علیه السلام افسردگیزا نیست که رفعکننده افسردگی است. در سال تحصیلی ۹۰-۹۱ روی ۲۷ نفر از دانشجویان دانشگاه شهید چمران اهواز آزمون افسردگی بک انجام شد. یک نوبت پیش از آغاز دهه محرم و نوبت دیگر پس از اتمام دهه و شرکت در عزاداری. جالب است که آنان که افسرده نبودند به هیچ وجه به صورت معنادار افسردگی آنان افزایش نیافته بود. آن دسته از آزمودنیها که نمره آنها بالای ۱۳ (نقطه برش آزمون) و تقریبا افسرده بودند پس از عزاداری دهه محرم افسردگی آنها به زیر ۱۳ به صورت معنادار کاهش یافته بود. بله این سخن درستی است که نباید تنها در عزای اهل بیت علیهم السلام عزادار بود بلکه باید در شادی ایشان هم شاد بود. اینکه غلبه با شادی باشد یا غم خود بحث مفصلی میطلبد. به نظر میرسد مانند خوف و رجا باید تعادلی بین شادی و غم باشد. آن هم غم و شادی معنادار. رابعا که گفته که گریه همیشه از روی غم و یا باعث غم است. تحقیقات نشان داده است که به طور میانگین در شرایط طبیعی زنان ۴ برابر بیشتر از مردان گریه میکنند و طبق بررسیها ۸۵ درصد از زنان و ۷۲ درصد از مردان پس از گریه احساس بهتری دارند. آمارها نشان میدهند زنان ۴۷ بار در سال گریه میکنند درحالیکه مردان تنها ۷ بار گریه میکنند! طول عمر زنان هم ۱۰ تا ۱۵ سال بیشتر از آقایان است! اشکی که ناشی از احساسات باشد حاوی پروتئین بیشتری است و مقداری کورتیزول (هورمونی که در شرایط بحرانی ترشح میشود) هم دارد. اشک ریختن باعث سمزدایی از بدن میشود غیر از تخلیه هیجانی که صورت میگیرد.
آیا عزاداری با خشونت رابطه دارد؟
خشونت رفتاری (شامل کلامی و غیر کلامی) است در جهت آسیب رساندن به خود یا دیگران. اسلام دین عقلانیت است و توصیه میکند احساسات خود را با اندیشه کنترل کنید. لذا در عزاداریها از خدشه زدن به صورت و ناشکیبی نهی میکند. ممکن است گاهی برخی با شیوههای خشنی عزاداری کنند ولی اینکه عزاداری مروج خشونت باشد هرگز مورد تأیید نیست. طبق تحقیقات پژوهشکدههای پلیس و آمارهای ارائه شده میزان وقوع جرم و جنایت در ماه محرم ۴۰ درصد کاهش مییابد. چند سال قبل سردار سعید منتظرالمهدی با اعلام کاهش چشمگیر جرایم در دهه اول ماه محرم اعلام کرد: با عنایت به قرارگرفتن در ماه محرم، در برخی از حوزهها و جرایم از جمله وقوع سرقت مسلحانه، سرقت از مغازه، سرقت از منزل، سرقت به عنف، تجاوز به عنف، کیفقاپی، وقوع شرارت (چاقو و قمهکشی) و نزاع و درگیری (فردی و دستهجمعی) در دهه اول محرم نسبت به ۱۰روز قبلتر به ترتیب ۴درصد، ۱۱درصد، ۷درصد، ۱۵درصد، ۱۷درصد، ۳۵درصد، ۲۶درصد و ۱۱درصد کاهش داشته و البته در کل وقوع سرقتهای مهم در این مدت با کاهش ۱۱درصدی همراه بوده است. جالب است که پژوهشی در دانشگاههای تهران روی ۱۰۴ دانشجوی پسر انجام گرفت. آنها ده روز قبل از محرم و در بیستم محرم آزمون خویشتنداری جنسی را پر کردند. نیمی از آنها در دو سال گذشته در عزاداری سیدالشهدا علیه السلام شرکت کرده و امسال هم قصد شرکت داشتند و نیمی دیگر بر عکس نه شرکت کرده بودند و نه قصد جدی در سال جاری داشتند. نتیجه این شد که همبستگی معنادار بود بین شرکت در عزاداری و افزایش خویشتنداری جنسی. گروه کنترل تفاوت معناداری قبل و بعد محرم نداشتند بر خلاف گروه آزمایش که خویشتنداری جنسی آنها به صورت معنادار بیشتر شده بود.
معنویت در کاهش آسیبهای روانی چه نقشی دارد؟
در این زمینه تحقیقات مختلفی در بهداشت روانی انجام شده است. از باب مشت نمونه خروار عرض میکنم: بیمارانی که تحت عمل جراحی قلب باز قرار میگیرند و عقاید مذهبیشان به آنها احساس توانمندی و آرامش میدهد، سه برابر با احتمال بیشتری نسبت به افرادی که بستگی مذهبی ندارند، پس از عمل زنده میمانند. معنویت افسردگی را کاهش میدهد، فشار خون را بهبود میبخشد و دستگاه ایمنی را تقویت میکند. بررسیهای پزشکی اخیر بیانگر آن است که افراد با معنویت رفتار خود تخریبگرانه کمتری (مانند خودکشی، سیگار کشیدن و مصرف مواد مخدر) از خود بروز میدهند، استرس کمتری دارند و رضایت کلیشان از زندگی بیشتر است. مطالعاتی انجام گرفت بین ۸۵ تا ۹۰ درصد از افراد جواب دادهاند که دین یک منبع تسلّی است. یک گروه پژوهشی اخیراً از ۲۹۸ بیمار این سئوال باز را پرسیدند که «چه چیز شما را به مقابله (با تنش) قادر میسازد؟» و آنگاه از بیماران خواسته شد تا در یک مقیاس از صفر تا ۱۰ میزان بکار بردن عقیده یا فعالیت دینی را برای مقابله با تنش امتیاز بدهند. تقریباً ۹۰ درصد ذکر کردند که دین را لااقل در حد معتدل بکار بردند (۵ درصد یا بیشتر) ۶۰ درصد متذکر شدند که آنرا دست کم تا حد زیادی بکار بردند (۵/۷ درصد یا بالاتر) و ۴۰ درصد دین را مهمترین عاملی که آنها را قادر به مقابله (با تنش) میکند میدانستند. در اثنای سالهای ۱۹۸۷ و ۱۹۸۹، گروه پژوهشی دیگری رابطه بین استفاده از دین بعنوان رفتار مقابله کننده و افسردگی را در یک نمونه تقریباً ۱۰۰۰ نفری از مردان بیمار بستری شده مورد بررسی قرار داد. آنگاه افرادی که از دین بعنوان یک رفتار مقابلهای استفاده کردند با آنها که میگفتند از راههای دیگر به مقابله برخاستهاند (مانند خود را مشغول داشتن، دوستان یا بستگان را ملاقات کردن و غیره) مقایسه شدند. آنهایی که وابستگی عمیقی نسبت به عقیده دینیشان داشتند به طور قابل ملاحظهای کمتر از آنهایی که چنین نبودند افسرده بودند.
آیا معنویت در خانواده در تاب آوری و کیفیت ارتباط بالاتر تأثیر دارد؟
خانواده خوب خانواده بیمشکل نیست خانواده ای است که با مشکلات درست برخورد کند. سال ۹۰، ۳۹۸ زوج در کرمانشاه مورد تحقیق قرار گرفتند: آزمونهای تاب آوری، ارتباط خانواده و تقدس ازدواج و والدگری برای معنویت. هر زوجی که معنویتر بود ارتباطش بهتر و تحملش در مشکلات بیشتر بود. در سال ۹۵ در شهر سلسله از میان آموزگاران متأهل تحقیق شد. ۲۱۲ نفر ۱۴۰ مرد و ۷۲ زن. نتیجه این بود: بخشایش و معنویت با تابآوری خانواده همبستگی مثبت و معنادار دارد. بر اساس تحقیقات: زوجهای مذهبیتر که به باورهای دینی خود عمل میکردند دارای این ویژگیها بودند: شراکت کلامی بیشتر؛ شادکامی بیشتر؛ کاهش پرخاشگری کلامی؛ کاهش تعارضات و اختلافها؛ افزایش رضامندی زناشویی.
یک بررسی ۷ ساله بر روی شهروندان سالمند نشان داده است داشتن ارتباط مذهبی با ناتوانی جسمی و افسردگی کمتر همراه است. میزان مرگ و میر پیش از یک تعطیلات مهم مذهبی در میان این گروه سالمندان کمتر از حد انتظار بود، به طوری که پژوهشگران پیشنهاد کردند ممکن است ایمان مرگ را در این موارد به تاخیر انداخته باشد. افراد سالمندی که به طور مرتب در مراسم مذهبی حضور پیدا میکنند دستگاه ایمنی سالمتری نسبت به آنهایی که در این مراسم حاضر نمیشوند، دارند. آنها همچنین با احتمال بیشتری فشار خون به طور مداوم پایینتر دارند.