خطای محاسباتی رژیم صهیونی در حمله به ایران
نوشتاری از دکتر محسن ردادی عضو هیأت علمی گروه مطالعات انقلاب اسلامی پژوهشگاه
رهبر معظم انقلاب اسلامی در بیاناتشان تأکید کردند رژیم صهیونی درباره ایران دچار «خطای محاسباتی» شده است. فرمایش معظمله نکات مهمی برای تحلیل دارد.
اولین نکته این است که رژیم صهیونی، بیخردانه و غیرکارشناسی تصمیمگیری نمیکند. وقتی از «خطای محاسباتی» صحبت میکنیم به این معناست که این رژیم به صورت مستمر به رصد، محاسبه، تحلیل و سنجش مشغول است و بر مبنای کارشناسیها تصمیمگیری میکند اما آنچه رهبر انقلاب بر آن تأکید میکنند این است که این فرآیند بیعیب و نقص نیست و دارای برخی خطاهای محاسباتی است که باعث شده اهداف رژیم صهیونی برآورده نشود.
به نظر میرسد در ماههای اخیر خطاهای محاسباتی رژیم صهیونی افزایش یافته که به برخی از آنها اشاره میکنم. با تجربه جنگ ۳۳ روزه، برآورد رژیم صهیونی این بود که به شهادت رساندن فرماندهان مقاومت حزبالله میتواند باعث فروپاشی و زمینگیر شدن این بخش از محور مقاومت شود. بنابراین با دقت بسیار و با استفاده از سهمگینترین و پیشرفتهترین تجهیزات، شروع به قتلعام فرماندهان حزبالله در همه ردهها کرد. برای اطمینان از نتیجه، عملیات تروریستی بیسابقه پیجرها را به اجرا درآورد که افراد مؤثر و عملیاتی حزبالله که در ردههای فرماندهی نبودند نیز از میدان خارج شوند. این محاسبات دقیق، منجر به توقف حزبالله نشد و دادههای میدانی نشان میدهد حزبالله خود را بازسازی کرده و مشغول عملیاتهای تهاجمی علیه رژیم صهیونی است. تلفات نظامیان صهیونیست در لبنان، در این مدت کوتاه بیش از تلفات در غزه بود و هنوز موفق نشده جنوب لبنان را به اشغال خود درآورد. به علاوه، بازگشت آوارگان صهیونیست به شمال سرزمینهای اشغالی که هدف اصلی از حمله به لبنان بود نیز محقق نشده است. ناکارآمدی اقدامات رژیم به دلیل خطای محاسباتی آن است.
آشکارترین خطای محاسباتی رژیم صهیونی، به انتشار فیلم شهادت فرمانده بزرگ مقاومت «یحیی سنوار» بازمیگردد. انتشار فیلم حماسی مبارزه و شهادت سنوار، ملتهای مسلمان را تکان داد و حتی احترام و تعظیم بسیاری از غیرمسلمانان را برانگیخت. هیچ فیلمبرداری غیر از صهیونیستها در آن منطقه نبود و اگر این فیلم را ضبط و منتشر نمیکردند، این لحظات ناب و غرورانگیز هرگز ثبت نشده و در تاریخ ماندگار نمیشد اما رژیم صهیونی با خطای محاسباتی این فیلم را منتشر کرد و از بازتابهای آن حیرتزده شد. یورونیوز با اذعان به تأثیر این فیلم بر اسطوره شدن یحیی سنوار، این پرسش را مطرح میکند: چرا تلآویو چنین اشتباهی را مرتکب شد؟ مقامات صهیونیست پاسخ میدهند قصد آنها به تصویر کشیدن آخر و عاقبت یک تروریست(!) بود. ظاهرا تصور این بود که وقتی مردم فلسطین و سایر شهروندان مسلمان، تنهایی و دستهای خالی شهید سنوار را ببینند، ناامید میشوند و این فرمانده از چشمها میافتد اما پیامی که مردم از اسلحه شکسته سنوار و پرتاب تکه چوب به سمت کوادکوپتر دریافت کردند، مظلومیت، مبارزه تا آخرین نفس و به استقبال شهادت رفتن یک فرمانده قهرمان بود. این خطای محاسباتی باعث شد یحیی سنوار در خاطرهها ماندگار شود و انگیزهها برای مبارزه با اشغالگران افزایش یابد. ارتکاب چنین اشتباهی از صهیونیستها که استادان رسانه هستند بسیار عجیب بود.
درباره حمله به ایران نیز خطای محاسباتی رژیم صهیونیستی بسیار بود. بعد از هفتهها خط و نشان کشیدن برای ایران و بالا بردن توقعات شهروندان صهیونیست با اعلام اینکه تأسیسات هستهای، پالایشگاهها و حتی مقامات تراز اول جمهوری اسلامی از جمله اهداف این حمله هستند، حملهای نامتناسب را طراحی و اجرا کردند. چند ساعت پیش از انجام این عملیات، رژیم صهیونی اعلام کرد بزودی و پس از اجرا، جهان حیرتزده خواهد شد! این جملات باعث به اوج رسیدن هیجانها شد و زمانی که «عملیات روزهای توبه» Operation Days of Repentance انجام گرفت، جهان واقعا شگفتزده شد، البته نه به دلیل خسارتها و خرابیهای مهیب آن، بلکه به دلیل نامتناسب بودن آن لافهای گزاف با حجم عملیات!
خطای بزرگتر رژیم صهیونی در حمله به ایران این بود که این اقدام نه به قدر کافی سنگین و کوبنده بود که برای این رژیم بازدارندگی ایجاد کند و نه به آن اندازه کوچک بود که ایران آن را نادیده بگیرد.
حمله به ایران موجی از تمسخر را در بین کاربران فضای مجازی در دنیا به راه انداخت و یک تصویر تکراری در شبکههای اجتماعی، کنار هم گذاشتن تصاویر نورانی و خیرهکننده موشکهای ایران بر فراز تلآویو و تصاویر موشکهای کمرمق صهیونی در آسمان ایران بود. همچنین پناه بردن بزدلانه نتانیاهو و سایر مقامات رژیم صهیونیستی به پناهگاه Kirya (واقع در پایگاه نظامی رابین در قلب تلآویو) دستمایه طنز کاربران ایرانی شد، بویژه که همزمان معدود شهروندان ایرانی که متوجه حمله موشکی رژیم صهیونی شده بودند، برای تماشای زد و خورد موشکها و پدافند به پشتبامها رفته بودند!
با مقایسه نحوه اجرا و اثرگذاری عملیاتهای «وعده صادق ۱ و ۲» با عملیات روزهای توبه رژیم صهیونیستی میتوان گفت دستاورد حمله به ایران ناچیز بود. عملیاتهای «وعده صادق ۱ و ۲» حقیقتا جهان را تکان داد. شور و شعفی که در ملت ایران و نیز مردم عراق، لبنان، اردن و فلسطین برانگیخته شد، فراموش نشدنی است. کلیپهایی که آن زمان از شادی فلسطینیها با بقایای موشکهای ایرانی منتشر شد اثرگذاری این عملیات را نشان داد. تصویر موشکهای ایرانی بر فراز بیتالمقدس «وعده صادق ۱» و لحظه برخورد موشکها به قلب تلآویو «وعده صادق ۲» باشکوه و تاریخی بود اما مشابه این کلیپها و تصاویر را در حمله رژیم به ایران نمیبینیم.
هیچ شوری در میان شهروندان صهیونیست برانگیخته نشد و «یائیر لاپید» نخستوزیر پیشین رژیم صهیونیستی، نتانیاهو را به دلیل «حمله پوشالی» به ایران سرزنش کرد.
مهمترین شرکای رژیم صهیونیستی در منطقه، امارات و عربستان هستند که هر دو حمله رژیم به ایران را محکوم کردند. این نیز بخشی از خطای محاسباتی صهیونیستها بود.
موج ناامیدی از حمله ضعیف رژیم صهیونی، ضدانقلاب را هم در بر گرفت. هرچند کاربران برانداز سعی میکنند خود را از تک و تا نیندازند و درباره این حمله بزرگنمایی کنند اما واکنش آنها بخوبی نشان میدهد چه اندازه سرخورده هستند. آنها که تصور میکردند با آغاز حمله رژیم صهیونی، جمهوری اسلامی سرنگون شود، اکنون مشاهده میکنند مردم یکپارچه در برابر دشمن متجاوز موضعگیری کردهاند. به صورت مشخص سلبریتیهایی که در یک سال اخیر سکوت کرده بودند، به نحو بیسابقهای از وطن نوشتند و حمله به ایران را محکوم کردند. این چیزی نبود که براندازان انتظار داشتند. ناامیدی را باید در کلام تجزیهطلبی به نام علی جوانمردی دید که در شبکه ایکس نوشت: این حمله در حد اظهارات مقامات ارشد اسرائیل نبود و بیشتر موشکپراکنی نمادین بود. تجربه دیشب بار دیگر به ما میگوید تغییر حکومت در خیابانهای ایران اتفاق میافتد و هیچگونه منجی خارج از کشوری وجود ندارد.
این افراد همان کسانی بودند که دیدار رضا پهلوی با نتانیاهو را آغاز سقوط جمهوری اسلامی توصیف میکردند و پس از عملیات وعده صادق، هشتگ میزدند: «جمهوری اسلامی به پایان سلام کن»!
البته براندازها در شکلگیری خطای محاسباتی رژیم صهیونیستی هم مقصر هستند. آنها دادههای نادرستی به رژیم منتقل کردند که در محاسبات و تصمیمگیریهای صهیونیستها مؤثر بود. تصویری که سلطنتطلبان و براندازان از ایران و ملت ایران ترسیم کرده بودند این بود که با آغاز حمله رژیم صهیونیستی، اقتصاد ایران دچار فروپاشی میشود و مردم به خیابانها میریزند و سرنگونی رخ میدهد. در حالی که این تصور از ملت ایران نادرست بود. اختلاف نظرها و نارضایتی به حق مردم ایران از وضعیت معیشت و اداره کشور، هرگز باعث نمیشود از حمله به وطن پشتیبانی کنند. به علاوه حمله رژیم به ایران، قیمت دلار و طلا را کاهش داد و بورس را هم سبزپوش کرد!
در جمعبندی باید گفت هرچه پیشتر میرویم، خطای محاسباتی رژیم صهیونی بیشتر میشود و لازم است از اشتباههای این رژیم برای ضربه به دشمن بهره ببریم. هر چند باید توجه داشته باشیم با دشمنی حیلهگر مواجه هستیم. پس نه باید تعلل کرد و نه اینکه شتابزده عمل کرد، درباره اقدامات رژیم نه بزرگنمایی کنیم و نه کوچکانگاری. در واکنشها باید به نظرات کارشناسان توجه داشت و عالمانه و بادقت رفتار کرد. تاکنون ضربات ایران به دشمنان، با حمایت و همراهی مردم انجام شده است. راهبرد اتکا به مردم و جامعه در مبارزه با دشمن لازم است ادامه یابد.