تبعیت همگانی از ولی امر مسلمین رمز پیروزی و غلبه بر دشمن

تبعیت همگانی از ولی امر مسلمین رمز پیروزی و غلبه بر دشمن 

نوشتاری از حجت‌الاسلام دکتر غلامرضا پیوندی مدیر گروه فقه و حقوق پژوهشگاه

آمریکایی که از ابتدای تجاوز و حمله رژیم صهیونی به ایران به شکل‌های مختلف حضور داشته است؛ به صورت علنی و با خباثت و زبونی و به خاطر استیصال و شکست رژیم صهیونی، به تاسیسات هسته‌ای صلح آمیز ایران حمله کرد.

به نظرم در این شرایط بسیار حساس و مهم به جای پرداختن به گمانه‌زنی‌ها در مورد عکس العمل ایران و نگرانی فقط باید گوش به فرمان فرماندهی کل قوا و ولی امر مسلمین جهان باشیم و به ندا و اوامر ایشان هرچه که باشد لبیک بگوییم؛ هر تصمیمی که بگیرند اطاعت از آن بر همه ما امری واجب است.

رمز پیروزی مسلمانان در جنگ بدر تبعیت از فرمان پیامبر اکرم صلی‌الله علیه و آله بود؛ در نتیجه بر مشرکان مکه فشار روحی سنگینی وارد آمد و متحمل شکست سنگینی شدند. اما در جنگ احد اختلاف مسلمانان در انتخاب استراتژی جنگی در مقابل کفار موجب شکست آنان شد. به تعبیر قرآن کریم:

« وَلَقَدْ صَدَقَکُمُ اللَّهُ وَعْدَهُ إِذْ تَحُسُّونَهُمْ بِإِذْنِهِ حَتَّی إِذَا فَشِلْتُمْ وَتَنَازَعْتُمْ فِی الْأَمْرِ وَعَصَیْتُمْ مِنْ بَعْدِ مَا أَرَاکُمْ مَا تُحِبُّونَ مِنْکُمْ مَنْ یُرِیدُ الدُّنْیَا وَمِنْکُمْ مَنْ یُرِیدُ الْآخِرَةَ ثُمَّ صَرَفَکُمْ عَنْهُمْ لِیَبْتَلِیَکُمْ وَلَقَدْ عَفَا عَنْکُمْ وَاللَّهُ ذُو فَضْلٍ عَلَی الْمُؤْمِنِینَ؛ و به حقیقت، خداوند صدق وعده خود را به شما نمود آن‌گاه که به فرمان خدا کافران را به خاک هلاک می‌افکندید تا وقتی که در کار جنگ (احد) سستی کرده و اختلاف برانگیختید و نافرمانی (حکم پیغمبر) نمودید پس از آنکه خدا آنچه آرزوی شما بود به شما نمود، منتها برخی جهت دنیا و برخی جهت آخرت می‌کوشیدید، سپس شما را از پیشرفت بازداشت تا شما را بیازماید، و خدا از تقصیر شما درگذشت، که خدا را با اهل ایمان عنایت و رحمت است».

همچنین خداوند در قرآن می فرماید :

يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا أَطِيعُوا اللَّهَ وَأَطِيعُوا الرَّسُولَ وَأُولِي الْأَمْرِ مِنْكُمْ ۖ فَإِنْ تَنَازَعْتُمْ فِي شَيْءٍ فَرُدُّوهُ إِلَى اللَّهِ وَالرَّسُولِ إِنْ كُنْتُمْ تُؤْمِنُونَ بِاللَّهِ وَالْيَوْمِ الْآخِرِ ۚ ذَٰلِكَ خَيْرٌ وَأَحْسَنُ تَأْوِيلًا

ای اهل ایمان! از خدا اطاعت کنید و [نیز] از پیامبر و صاحبان امر خودتان [که امامان از اهل بیت اند و چون پیامبر دارای مقام عصمت می باشند] اطاعت کنید. و اگر درباره چیزی [از احکام و امور مادی و معنوی و حکومت و جانشینی پس از پیامبر] نزاع داشتید، آن را [برای فیصله یافتنش] اگر به خدا و روز قیامت ایمان دارید، به خدا و پیامبر ارجاع دهید؛ این [ارجاع دادن] برای شما بهتر واز نظر عاقبت نیکوتر است.

امیرالمومنین علیه‌السلام در نهج البلاغه به آیات شریفه فوق استناد و البته مفاد آنها را تبیین کرده‌اند. ایشان به مالک اشتر نوشته اند: «در کارهای مهم و دشوار و شبهه آمیز ( که منشأ اختلاف و تنازع می شوند)، به خدا و رسولش رجوع کن؛ زیرا خدای تعالی به قومی که دوستدار هدایتشان بود، گفته است: ای کسانی که ایمان آورده اید از خدا اطاعت کنید و از رسول و اولوالامر خویش فرمان برید و چون در امری اختلاف کردید اگر به خدا و روز قیامت ایمان دارید به خدا و پیامبر رجوع کنید. «فَالرَّدُّ إِلَی اللهِ الاَْخْذُ بِمُحْکَمِ کِتَابِهِ، وَالرَّدُّ إِلَی الرَّسُولِ الاخْذُ بِسُنَّتِهِ الْجَامِعَهِ غَیْرِ الْمُفَرِّقَهِ»؛ رجوع به خدا، گرفتن محکمات کتاب اوست و رجوع به رسول، گرفتن سنت جامع اوست؛ سنتی که مسلمانان را گرد می آورد و پراکنده نمی‌سازد.

در اصل پنجم قانون اساسی ایران آمده است: «در زمان غیبت حضرت ولی عصر(عج)، در جمهوری اسلامی ایران ولایت امر و امامت امت بر عهده فقیه عادل و با تقوی، آگاه به زمان، شجاع، مدیر و مدبر است» و در اصل پنجاه و هفتم آن نیز می خوانیم: «قوای حاکم در جمهوری اسلامی ایران عبارتند از: قوه مقننه، قوه مجریه و قوه قضائیه که زیر نظر ولایت مطلقه امر و امامت امت بر طبق اصول آینده این قانون اعمال می گردند». بنابر مبانی دینی و حقوقی فوق اطاعت از فقیه جامع الشرایط در عرصه مدیریت جامعه اسلامی امری کاملاً ضروری است.

امام صادق(علیه السلام) در روایت مقبوله عمر بن حنظله، می فرماید: «… مَنْ کَانَ مِنْکُم مِمَّنْ قَدْ رَوَی حَدیثَنَا وَ نَظَرَ فِی حَلَالنَا وَ حَرَامنَا وَ عَرَفَ اَحکَامَنَا فَلیرضُوْا بِهِ حَکَماً فَاِنِّی قَدْ جَعَلْتُهُ عَلَیکُمْ حَاکِماً فَاِذَا حَکَمَ بِحُکمِنَا فَلَمْ یقبَلْ مِنهُ فَاِنَّمَا استخَفّ بِحُکْمِنَا وَ عَلَینَا رَدٌّ وَ الرَّادُّ عَلَینَا کَالرَّادُّ عَلَی اللّهِ وَ هُوَ عَلَی حَدِّ الشِّرکِ بِاللَّهِ»؛ مردم باید به کسانی از شما (شیعیان) که حدیث و سخنان ما را روایت می کنند و در حلال و حرام ما به دقت می نگرند و احکام ما را به خوبی باز می شناسند (عالم عادل)، مراجعه کنند و او را به عنوان حاکم بپذیرند.

در پایان لازم به ذکر است که بیانات و سخنان رهبری دارای ابعاد و انواع سه گانه قابل بررسی است: سخنانی که در قالب فتوای فقهی است که تنها بر مقلدین ایشان تبعیت واجب است. اما نوع دوم توصیه‌های اخلاقی و ارشادی است. در نهایت نوع سوم احکام حکومتی و دستورات برای اداره جامعه و مدیریت جامعه است که یا مستقیما می‌فرمایند و یا با واسطه در کشور از طریق قوای کشور صادر می‌شود و به شکل‌های گوناگون می‌باشد. مثل اوامر ایشان در زمان وضعیت جنگی کشور که اطاعت از واجب است.