از جملۀ چالش‌های مهمّ در تدوین «الگوی اسلامی ایرانی پیشرفت» این است که چگونه و با چه سازوکاری، می‌توان میان «مبانی کلامی و اعتقادیِ دین اسلام» و «الگوی پیشرفت» ارتباط برقرار کرد و آن مبانی نظری را در این برنامۀ کلان عملی، اشراب کرد؟ در این اثر تلاش می‌شود به تاثیر مبانی کلامی، از طریق ترسیم «پارادایم‌اسلامیِ‌پیشرفت»، در همۀ محورهای کلان الگو اشاره کرده و «نظریّۀ اسلامی پیشرفت» را حلقۀ اتّصال مبانی نظریِ دین اسلام با واقعیّت‌های اجتماعی بداند.