حجاب یک ضرورت شرعی است؛ باید درباره آن بحث و گفت‌وگو شود

به عنوان یک طلبه احساس می‌کنم که باید روی اعتقاد مردم خیلی حساب کرد. اشتباه نشود نمی‌گویم که جامعه یله و رها باشد، متأسفانه یله و رها بودن مفاسدی دارد؛ عرض من این است که برای یک بار هم که شده عقلا را دعوت کنیم، اندیشمندان را بخواهیم تا برای موضوع حجاب طرح بدهند و به لوازم کار دقت کنیم.

به گزارش روابط عمومی پژوهشگاه فرهنگ و اندیشه اسلامی، آیت‌الله ابوالقاسم علیدوست معتقد است که حجاب یک معروف و لازم شرعی است اما باید درباره ضرورت حجاب بحث و گفت و گو شود و موضع حاکمیت درباره حجاب و بی‌حجابی گاهی یکدست باشد. وی بیان داشت آقایی که می‌گوید «دشمن روی حجاب و ولایت فقیه دست گذاشته است و اگر حجاب را بردارد، ولایت فقیه هم می‌‌رود»، آیا این شخص با این سخن خدمت می‌کند؟

عضو هیأت علمی گروه فقه وحقوق پژوهشگاه با اشاره به موضوع نهی از منکر در خصوص حجاب، گفت:‌ اگر به هر دلیلی، ولو سوگمندانهْ ناموجه، نهی از منکر نه تنها پیشگیری نکند بلکه عوارض دیگری ایجاد کند؛ مثل اینکه عده‌ای را روی دنده لج بیندازد یا احساس کنند که باید مخالفت کنند، لذا خود این حرکت باعث ترویج عدم حجاب و برهنگی شود. اینجا جایی است که فقهای ما می‌فرمایند ما دیگر نهی از منکر نداریم. مشروح گفت‌وگوی «جماران» با عضو هیأت علمی گروه فقه وحقوق پژوهشگاه بدون دخل و تصرفی در پی‌ می‌آید:

مطلع هستید که این روزها موضوع حجاب در جامعه داغ است. نظر حضرتعالی در خصوص برخوردهای تند با بی‌حجابی که گاه باعث دو قطبی شدن جامعه می‌شود، چیست؟ همچنین برای حل این مشکل چه راهکاری ارائه می‌کنید؟

من سؤال شما را مقداری تغییر می‌دهم و سعی می‌کنم آن را از جهت‌دار بودن در بیاورم. بگوییم «برخوردهایی که می‌شود و ممکن است برخی عوارض داشته باشد»؛ به نظرم اگر اینگونه باشد، راحت‌تر‌‌ می‌توانیم جلو برویم.

شکی نیست که حجاب یک معروف و لازم شرعی است. متأسفانه گاهی گفته می‌شود: حجاب ریشه قرآنی ندارد، در حالی که این سخن اشتباه است. درباره حجاب آیه «وَ لْیَضْرِبْنَ بِخُمُرِهِنَّ عَلى‌ جُیُوبِهِن‌» و آیاتی از این قبیل در قرآن وجود دارد. لذا حجاب ریشه قرآنی و روایی دارد که مورد اتفاق همه فقها است و شیعه و غیر شیعه حجاب را یک واجب شرعی می‌دانند. خواهران محترم و حتی آقایان باید حجاب را رعایت کنند، چون حجاب دو سویه است و مردان هم باید حجاب داشته باشند که البته برای آنان تفاوت می‌کند.

پس اولین نکته این است که حجاب یک ضرورت شرعی است. منتها بحثی که گاهی در محافل وجود دارد و به جامعه کشیده می‌شود، این است که آیا حاکمیت می‌تواند زنان را به حجاب اجبار کند؟ یعنی حاکمیت حجاب را اول قانونی کرده و پس از آن، اجبار بر اجرا کند یا نه؟ بعضی معتقدند بله، چون عدم حجاب، منکر شرعی است و حاکمیت موظف است جلو منکر شرعی را بگیرد. تا اینجا این استدلال موجه می‌نماید، اما به تعبیر ما طلبه‌ها یک «استدراک»ی دارد و استدراک این است که اگر به هر دلیلی، ولو سوگمندانهْ ناموجه، نهی از منکر نه تنها پیشگیری نکند بلکه عوارض دیگری ایجاد کند؛ مثل اینکه عده‌ای را روی دنده لج بیندازد یا احساس کنند که باید مخالفت کنند، لذا خود این حرکت باعث ترویج عدم حجاب و برهنگی شود. اینجا جایی است که فقهای ما می‌فرمایند ما دیگر نهی از منکر نداریم.

از این جهت مسأله‌ای که الان در کشور ما وجود دارد، به نظر من خیلی ظریف است؛ از یک طرف هر انسان غیرتمندی از وضعیتی که پیش آمده، ناراحت است؛ یعنی ۵ سال قبل خیابان‌ها، رستوران‌ها و بازار ما چگونه بود، الان چگونه است؟ به نظر من هر کس که صاحب غیرت دینی باشد و این وضعیت را ببیند، متأثر می‌شود. اینجاست که فرهیختگان و صاحبان اندیشه باید ببینند چه کار می‌شود کرد؟ اولاً چرا اینگونه شده است؟ به نظر من خیلی‌ها باید پاسخگو باشند که الان حالت مطالبه‌گری دارند و این عجیب است؛ کسانی که باید پاسخگو باشند الان مطالبه‌گر شده‌اند. واقعیت که تغییر نمی‌کند. چرا اینگونه شد؟ باید نشست و منصفانه و غیرجانبدارانه عوامل را بررسی کرد.

با یکی از آقایان که قائل به لزوم شدت عمل بود چند روز پیش بحث داشتیم. وی می‌گفت، «باید با بی‌حجابی مقابله شود، چون هدایت این پدیده خارجی است، دشمن سرمایه‌گذاری کرده و باید با آن برخورد کرد». من به ایشان گفتم، «آقای محترم! من از شما سوال دارم، اگر الان نرخ دلار ما به جای ۵۰ هزار تومان، ۲۵ هزار تومان بود، یک میلیون خانه‌ای که وعده داده شده بود هر سال ساخته شود، اگر امسال ۸۰۰ هزار خانه ساخته می‌شد و مردم دیده بودند، آیا وضعیت اینگونه بود؟ من نمی‌گویم عوامل خارجی وجود ندارد و کسانی که سربرهنه بیرون می‌آیند از روی گرسنگی و ناداری است، ولی بپذیریم که خلف وعده‌ها و کوتاهی مسئولین در بهبود معیشت مردم، در این موضوع تأثیر دارد. وقتی به وعده‌ها عمل نمی‌شود، وقتی مسئولینی که سر کار می‌آیند آزمون و خطا دارند، حرف‌های نسنجیده زده می‌شود و مردم مشکلات را می‌بینند شما چه توقعی دارید؟»

هیچ کس از این وضعیت راضی نیست. هر انسان غیوری ناراحت است؛ «ان الله تعالی غیور یحب کل غیور»، اما با این وضعیت چه کار باید کرد؟ اولاً تا جایی که ممکن است‌ عواملی که باعث این مشکل شده را حل کرد. دوماً لازم است به گونه معقول با افراد صحبت کرد و ما نباید فکر کنیم که بیان و تبیین اثرگذار نیست.

در همین ایام، سخنرانی جناب آقای انصاریان از خطبای مشهور کشور مطرح شده است؛ این یک گونه رفتار است، البته من ممکن است در برخی از جهات، ملاحظاتی داشته باشم؛ اما در کل، بخشی که درباره بحث رفتار با غیرمحجبه‌ها است را بگذارید کنار صحبت افرادی که می‌گویند، «کسانی که کشف حجاب می‌کنند و وضعیت خوبی ندارند، فرزند حرام می‌آورند» و اظهاراتی شبیه این. ظاهراً برخی بلد نیستند حرف بزنند؛ به نظرم بیان لیّن و نرم، در جایی که بیان نرم باید باشد، موضوعیت دارد و زیباست، اما نمی‌گویم با کسی که سردمدار، علمدار، فتنه‌گر، آشوب‌گر و مروّج بی‌حجابی و بدحجابی به اشکال مختلف است، با مدارا رفتار شود و باید به تناسب جرم با او برخورد شود اما اکثریت این گونه نیستند.

نکته دیگری که ممکن است در این مصاحبه بگویم و برخی بد برداشت کنند، این است که ما اگر معتقدیم مسأله بی‌حجابی، سیاسی است که وقتی به حدی از خارج هدایت می‌شود و برخی از نهادهای خارجی در آن نقش دارند، قبول است اما این مسأله را سیاسی نکنیم. آن آقایی که می‌گوید «دشمن روی حجاب و ولایت فقیه دست گذاشته است و اگر حجاب را بردارد، ولایت فقیه هم می‌‌رود»، آیا این شخص با این سخن خدمت می‌کند؟ ممکن است افرادی بگویند خب سراغ عدم حجاب برویم، چون با ولایت فقیه مشکل دارند! نمی‌شود بگوییم همه مردم طرفدار ولایت فقیه هستند؛ واقعیات را نمی‌شود انکارکرد.

به نظر من، مسأله را باید خدایی -شرعی کرد و از پتانسیل آیات قرآن، و کلمات و رفتار معصومان (ع) استفاده کرد. خوب است درباره حجاب صدا و سیما چند برنامه مفید داشته باشد و خطبای جمعه ما مقداری مطالعه کنند؛ نمی‌گویم همه خطبای جمعه بی‌مطالعه سخنرانی می‌کنند، اما برخی اوقات اینگونه نشان داده می‌شود.

نکته دیگر این است که موضع حاکمیت درباره حجاب و بی‌حجابی گاهی یکدست نیست. بار اول نیست که بخش‌هایی از حاکمیت به یک سو و بخشی از حاکمیت به سوی دیگر می‌رود. اگر مسأله اجتماعی و حاکمیتی است، حاکمیت باید متحد النظر باشد، به یک سیاست درست برسد و سیاستِ «باری به هر جهت» نباشد، و الا سیاستِ باری به هر جهت، شکست می‌خورد. حاکمیت باید از خانواده خود شروع کند؛ یعنی می‌تواند از جاهای ظریفی شروع کند، و الا اگر بگوییم پاسپورت‌ها و بلیط‌های هواپیمای افراد بی‌حجاب را باطل می‌کنیم یا سه میلیارد جریمه می‌گذاریم، یا مردم از طرف خود اقدام کنند و… ممکن است افراد بی‌حجاب را بترسانید، اما اعتقاد آن‌ها را می‌گیرید. مقداری از خدا و قیامت بترسیم.

یعنی ترس از جریمه را جایگزین ترس از خدا می‌کنند.

این که هیچ، افراد اساساً از اسلام برمی‌گردند. همین امشب یکی از روحانیون محترم تهران می‌گفت، «من از خانه با پای پیاده به طرف مسجد حرکت کردم و مسیرم هفده یا هجده دقیقه بود، در مسیر عده زیادی از دختران و خانم‌های بی‌حجاب از ته دل التماس دعا می‌گفتند». البته من به آن خانم می‌گویم، «خانم محترم!‌ای کاش شما که به دعا معتقدی، التماس دعا می‌کنی و شب قدر را قبول داری، اما حجاب هم کنار شب قدر است، اگر ما شب قدر را در قرآن داریم، حجاب را هم در قرآن داریم، اگر ائمه (ع) درباره شب قدر فرمایشاتی دارند، به حجاب که بیشتر دعوت کرده‌اند». آن خانم اشتباه می‌کند اما اگر شما اجبار کردید همین اعتقاد و باور را سال دیگر نخواهد داشت.

به عنوان یک طلبه احساس می‌کنم که باید روی اعتقاد مردم خیلی حساب کرد. اشتباه نشود نمی‌گویم که جامعه یله و رها باشد، متأسفانه یله و رها بودن مفاسدی دارد؛ عرض من این است که برای یک بار هم که شده عقلا را دعوت کنیم اندیشمندان را بخواهیم تا طرح بدهند و به لوازم کار دقت کنیم. البته وقتی کار روی حساب و کتاب باشد، خداوند هم کمک می‌کند.

روایت پیامبر (ص) که «فکر ساعه خیر من عباده سنه» گاهی برکت یک لحظه تفکر از عبادت یک سال بیشتر است. گاهی باید فکر و تأمل کرد. به نظر من امروزه آزمون و خطایی رخ می‌دهد که نمی‌دانم به کجا ختم خواهد شد.

اخیراً مدیران حوزه‌های علمیه تهران، ‌نامه‌ای به رئیس جمهور نوشتند و تقاضای برخوردهای قهرآمیز با بی‌حجابی را داشتند. به نظر شما اساساً وظیفه روحانیت درباره این موضوع چیست؟

من از آن نامه تا حدی که خبر دارم، این است که نهاد حاکمیت را دعوت می‌کنند تا عکس‌العمل نشان دهد و طبیعتاً عکس‌العمل باید مناسب باشد. به نظر من هیچ چیزی جای بیان و تبیین را نمی‌گیرد. الان ماه رمضان است و مردم در مساجد حضور پیدا می‌کنند، لذا در مساجد، مدارس و دانشگاه‌ها، تبیین مهم است. «فَقُولا لَهُ قَوْلاً لَیِّناً لَعَلَّهُ یَتَذَکَّرُ أَوْ یَخْشى‌» خداوند به جناب موسی و بردارش می‌گوید اگر سراغ فرعون می‌روید، قول آرام و لیّن داشته باشید. ما که سراغ فرعون نمی‌رویم! البته اگر در جایی نیاز به اعمال قانون بود، برخورد باید عادلانه باشد و هیچ وقت نباید کسی از مرز عدالت خارج شود، لذا نقش اساسی روحانیت، تبیین منطقی و قانع‌کننده است.

اینکه امر معروف و نهی از منکر را صرفت به بحث حجاب تنزل دهیم و از بقیه موارد مثل عدالت، آزادی، برابری و … چشم‌پوشی کنیم، به نظر حضرتعالی درست است؟

قطعاً روحانیون، رسانه‌ها و مسئولان در برخورد با منکرات، نباید دچار منکر دیگری شوند. جالب این است که گاهی در برخورد با منکر و نهی از منکر، منکری انجام‌ می‌شود، آن منکر چیست؟ منکر این است که منکرات گزینش شود، یا منکری که اولویت اول است مغفول واقع شود و به اولویت سوم برود.

الان جامعه ما جامعه عادلی است؟ آیا به شایسته‌سالاری عمل می‌شود؟ حضرت امیر (ع) به جناب مالک اشتر فرمودند که افراد را بدون ملاک انتخاب نکن، و الا «فانّهما جماع الجور و الخیانه»؛ هم جور و هم خیانت است. اگر شایسته‌سالاری نیست و صحنۀ آزمون و خطاست، اگر نیروهای بسیاری داریم که قابل هستند اما پست مربوطه را ندارند و کسانی که کمتر لیاقت دارند، مسئولیت دارند، اگر تفاوت فاحش طبقات اقتصادی داریم و… ما قائل به تک طبقه نیسیتم، ولی نباید در جامعه اسلامی این مقدار تفاوت طبقاتی باشد! گاهی غذای حیوان یک نفر در یک روز، خرج یک ماه خانواده ۵ نفره است؛ این‌ موارد در جامعه وجود دارد و باید گفت. البته عدم حجاب، برهنگی، اختلاط زن و مرد و بردن آبروی دیگران هم منکر است. شخصی در تریبون مجلس مطلبی بر اساس هوای نفس می‌گوید و همه می‌دانیم دروغ است، چه منکری از این بالاتر؟ لذا به روحانیون و مسئولان توصیه می‌کنم که باید منکرات را بشناسیم و لازم است هر کدام در جای خود باشد.

اخیراً برخی ادعا می‌کنند به خاطر اینکه بی‌حجابی از خارج هدایت می‌شود، منکری بالاتر از آن نیست! خب بگویید، خیلی از مسائل از خارج هدایت می‌شود. آیا بالا و پایین شدن نرخ ارز از خارج هدایت نمی‌شود؟ من واقعا در بحث خودرو هر چه قدر فکر می‌کنم، نمی‌دانم این مافیا چیست یا کیست؟ جنّ، ملک یا انس است؟ مافیای خودرو چیست که شناخته نمی‌شود؟ لذا این‌ها باید بررسی و تحلیل شود.

چندین سخنرانی من در دهه محرم امسال درباره حجاب بود. معتقدم که باید درباره ضرورت حجاب بحث و گفت و گو شود، این را برای کسانی می‌گویم که این مصاحبه را مطالعه می‌کنند هر گونه دلشان خواست قضاوت نکنند. باید با همه منکرات مبارزه شود، اگر این گونه باشد مردم احساس می‌کنند که مطالب دلسوزانه گفته می‌شود. اگر امام جمعه، خطیب یا مسئولی مفاسد را در کنار هم آورد، استادانه رتبه‌بندی کرد و تذکر داد، مردم دیگر نمی‌گویند فلانی جانبدارانه حرف می‌زند. یکی از آقایان مدعی بود، «همان‌گونه که پلیس کمربند ایمنی را جا انداخت و مردم به آن مقید شدند و همان‌گونه که کسی در مکان‌های عمومی سیگار نمی‌کشد، اگر ما برخورد کنیم حجاب هم این‌گونه می‌شود». من گفتم، «آقای بزرگوار! در بستن کمربند ایمنی مردم حس کردند که پلیس منفعت ندارد و حاکمیت برای حفظ حکومت خود این حرف را نمی‌زند، پلیس برای من می‌گوید که اگر جلو نشستی، کمربند نبستی و تصادف کردی از بین می‌روی؛ مردم دیدند و قانع شدند». مردم فهمیدند سیگار برای آن‌ها ضرر دارد، اگر یک نفر سیگار می‌کشید دو نفر دیگر کنار می‌رفتند. بله، اگر بتوانید حجاب را اینگونه کنید خیلی خوب است، اما با زدن و بستن نمی‌شود.

بنابراین، به نظر می‌رسد باید درباره موضوع تأمل بیشتری کرد. من ضمن اینکه نمی‌خواهم بگویم نباید برخورد شود، منتها می‌گویم باید برخورد، ظریف و نفیس باشد.

حرف‌ها زده می‌شود اما اولاً چه مقدار به گوش کسانی که صاحب تریبون و تصمیم هستند برسد و ثانیاً چه مقدار عمل شود، مهم است. پشت سر هم آزمون و خطا نکنیم، راه رفته را بار دیگر نرویم تا ببینیم اشتباه کرده‌ایم. امیدواریم ان شاءالله این بار مسیر درست طی شود، باید دعا کرد.