جمهوری اسلامی کاری کرد که مدعیان دموکراسی هنوز نکردند

به گزارش روابط عمومی پژوهشگاه فرهنگ و اندیشه اسلامی، پیرمرد پُر حاشیه آمریکایی که گه‌گاهی وسط سخنرانی‌ها و مجالس رسمی با دوست خیالی‌اش خوش و بش می‌کند، گفته بود به زودی ایران را آزاد خواهیم کرد! تلقی‌ای که جریان سلطه از فردای ۲۲ بهمن ۵۷ تا زمان حاضر در رسانه‌ها به راه انداخته‌اند، وجود یک نظام خودکامه و دیکتاتوری در ایران است. بروز و ظهور این تفکر را در انقلاب مجازی اخیر که عده‌ای را تا پای جن‌زدگی مجازی کشانده بود، شاهد هستیم که مغزهایشان همچون کامپیوتر‌های هک شده دائماً سخن از دیکتاتوری در کشور می‌زند. در این راستا خبرگزاری فارس با حجت‌الاسلام دکتر سیدسجاد ایزدهی رئیس پژوهشکده نظام های اسلامی پژوهشگاه به گفت‌وگویی پرداخته است که در ادامه حاصل آن را می‌خوانید.

معنای دیکتاتوری

حجت‌الاسلام ایزدهی در ابتدا گفت: دیکتاتوری همانطور که از عبارتش پیداست، به معنای دیکته کردن امری به کسی یا کسانی است؛ به شکلی که آن نفرات هیچ اختیاری در رد یا قبول آن نداشته باشند. دیکتاتوری یعنی یک «آمریّت» از بالا به پایین که هیچ جلب نظر «دیگری» در آن معنا ندارد. طبیعی است که همواره این شکل و مُدل حکومتی، مذموم بوده و مردم چندان راغب به پذیرش چنین حاکمیت‌هایی نیستند. همچنین غالباً چنین شیوه حکمرانی در بستر سیاست‌های سلطنتی و پادشاهی، جاری بوده است که امروزه دیگر دوره‌اش به سر آمده است. این معنای دیکتاتوری است.

خلط و سوءتفاهم در مورد یک موضوع

وی افزود: اما در مقابل چیزی به عنوان «الزام مردم به رعایت قانون از سوی حکومت» داریم که گاهی با مسأله دیکتاتوری خلط می‌شود و مردم این دو را یکی می‌انگارند. فرض کنید در کشوری استفاده از کمربند ایمنی هنگام رانندگی الزامی شده باشد و مردم موظف باشند که این قانون را رعایت کنند، حال عده‌ای مخالف‌اند و این کار را انجام نمی‌دهند. آیا این بدان معناست که ما شاهد دیکتاتوری در کشور هستیم؟

دیکتاتورهایی که شعار «مرگ بر دیکتاتور» می‌دهند

ایزدهی اشاره کرد: امروزه سکّه‌ رایج در حکمرانی کشورها «دموکراسی» و «مردم‌سالاری» است. یعنی غلبه رأی و خواست اکثریت بر نظر و انتخاب اقلّیت. یعنی معیار آن رأی اکثریت است. حال احتمال دارد اقلیت، مخالف نظر آنان باشند و به هیچ وجه آنچه که قاطبه مردم پذیرفته‌اند را قبول نکنند اما باید توجه داشت مسأله جامعه و قانون، رویه واحده‌ای را دارد و نمی‌شود هرکس اصرار بر آن داشته باشد، نظر خودش عملی شود ولو به هر قیمتی! پس باید به نظر اکثریت تمکین داد و اگر انتقادی هست از طریق مجامع مربوطه این موضوع بیان شود تا به نتیجه برسد.

وی ادامه داد: اما آیا می‌تواند مُصِر بر نظر خود بود که هرجور که شده عملی شود؟ در نظر علوم سیاسی جدید و نظام‌های حاکمیتی، چنین شخصی که اقلیّت است و به هیچ‌وجه پذیرای نظر اکثریت نیست و می‌خواهد با هر وسیله‌ای که شده از جمله ابزار خشونت فکر خودش را عملی کند، خودش دیکتاتور است و از منظر دموکراسی و مردم‌سالاری مرتکب امری نکوهیده شده است.

اقلیتی که حاضر نیستند با اکثریت مردم همراهی کنند

رئیس پژوهشکده نظام های اسلامی پژوهشگاه ادامه داد: در چنین فضایی چه فرقی است بین اقلّیت خودکامه و آن پادشاهی که می‌خواهد به هر نحو خواسته خودش را عملی کند؟ دیکتاتوری زمانی مصداق پیدا می‌کند که جریان و فرایندی فارغ از نظر دیگران و خواست آحاد جامعه شکل بگیرد. امروزه افرادی پیدا شدند که شعار مخالفت با دیکتاتوری سر می‌دهند، وقتی به ماهیتشان نگاه می‌کنیم، می‌بینیم نه در انتخابات اکثریت‌اند، نه در کف خیابان نفرات دارند، نه شعارهایشان با هنجار اکثریت مطابقت دارد، حال این افراد با چنین شرایطی نظام را دیکتاتور می‌خوانند چون به حرفشان گوش نمی‌دهد! کار این اقلیت اگر دیکتاتوری نیست، پس چیست؟

شهادت آرمان علی‌وردی، سند دیکتاتور بودن اغتشاشگران

چه طور نظامی که مشروعیت سیاسی و قانون اساسی‌اش با انتخاب مردم بوده محکوم به دیکتاتوری است

وی افزود: حال سؤالی که مطرح می‌شود، این است که انقلاب اسلامی و فرایند آن بر چیزی به نام دیکتاتوری صدق می‌کند؟ پاسخ واضح است که خیر اما برای تبیین بهتر قضیه تذکر چند موضوع لازم است. اولاً انقلاب اسلامی زاییده یک وفاق اجتماعی گسترده و بدون خشونت بوده است؛ به شکلی که نمی‌توان آن را به چیزی مثل کودتا که ماهیت مسلحانه و خشونت‌آمیز دارد نسبت داد. از طرفی دیگر، با وجود آن‌که انقلاب اسلامی از پشتوانه محکمی برخوردار بوده و در تظاهرات انقلابی جمعیت بالایی به میدان‌ها آمده بودند، امام خمینی (ره) بلافاصله پس از انقلاب تأکید می‌کند ماهیت سیاسی کشور پسا انقلاب به رأی گذاشته شود تا حرف و حدیثی پیش نیاید.

حضور امام خمینی (ره) در همه‌پرسی ۱۲ فروردین سال ۵۸

جمهوری اسلامی کاری کرد که مدعیان دموکراسی هنوز انجامش ندادند

وی بیان کرد: این موضوعی است که شاید در هیچ انقلابی رخ نداده باشد که پس از تحولات سیاسی، نظام سیاسی کشور به رأی گذاشته شود؛ اما جمهوری اسلامی این کار را انجام داد. همچنین پس از انتخاب نمایندگان مردم در مجلس، سر قضیه قانون اساسی باز هم مردم را در موضوع سهیم کردند و قانون اساسی را به رأی آنان گذاشتند.

رئیس پژوهشکده نظام های اسلامی پژوهشگاه ادامه داد: بارها مردم در مناسبت‌های مختلف همراهی خود را با نظام نشان داده‌اند که شاید مراسم راهپیمایی سیزده آبان امسال، نمونه تازه و قابل قبولی در این باره باشد. اما عده‌ای قلیل خود را صاحبان کشور خطاب می‌کنند و می‌خواهند نظرشان هرجور که شده عملی شود، در هر جای دنیا که باشد به این افراد دیکتاتور می‌گویند.

نظام جمهوری اسلامی را دیکتاتور می‌خوانند اما به انگلستانی که قانون اساسی هم ندارد هیچ خورده‌ای نمی‌گیرند

ایزدهی در پایان گفت: نظامی که اصل حکومت و قانون اساسی‌اش را به رأی مردم گذاشته و با پشتوانه مردمی به قدرت رسیده را دیکتاتوری می‌خوانند اما به انگلستانی که قانون کشور بر مصلحت شاه و ملکه می‌چرخد،هیچ خورده‌ای نمی‌گیرند. در تاریخی که همواره سلاطین بر آن حکمرانی می‌کردند، جمهوری اسلامی برای اولین بار منطق و صورت‌بندی جدیدی را ارائه کرد که در آن مردم‌سالاری دینی سخن می‌گفت. شکل و روشی که روشنگری در آن اهمیت بسیاری دارد و نظام به مثابه یک پدر، آنان را نسبت به موضوعات توجیه می‌کند. افراد زیادی در سال ۸۸ کشور را تا مرزهای حساسی بردند اما نظام همواره سعی کرد، طریق مماشات و برخورد مناسب را اعمال کند. تمایز اصلی مردم‌سالاری دینی چنین چیزی است.