نظام ولایت فقیه فریادهای «قانون منم» رضاخان را برانداخت

در حکومت سرتاسر قلدری رضا پهلوی قانون کلام شاه بود چرا که فریاد می‌زد «قانون منم!»؛ ولی در نظام اسلامی و جمهوری اسلامی قانون و شرایط ظاهری آن همواره مورد توجه قرار می‌گیرد.

به گزارش اداره روابط عمومی و اطلاع‌رسانی پژوهشگاه فرهنگ و اندیشه اسلامی،‌ حکومت ولایی جمهوری اسلامی منحصر‌ به فرد و بی‌پیشینه است. از روز اول پیروزی انقلاب اسلامی تاکنون ابهامات و سؤالاتی در مورد ویژگی‌های این نوع نظام سیاسی و تفاوت آن با سایر مدل‌های حکومتی از دموکراسی گرفته تا توتالیتاریسم، مطرح بوده و هست. در کنار تفاوت ماهیتی، این نوع نظام سیاسی مسأله دیگری هم که طرح می‌شود، مزیت نظام ولایی نسبت به سایر سیستم‌های حکومتی است.

خبرگزاری فارس با حجت‌الاسلام محمد ملک‌زاده عضو هیأت علمی گروه سیاست پژوهشگاه، در مورد ویژگی‌های نظام ولایی به گفتگویی پرداخته است که بخش‌هایی از آن را در ادامه خواهید خواند.

ملک‌زاده در ابتدا گفت: نظام حال حاضر جمهوری اسلامی که نظام ولایی است، حاکمیتی خاص و تجربه نشده‌ای است که اولین بار است با انقلاب اسلامی به ورطه عمل و تجربه کشیده شده است. این نظام ویژگی‌هایی دارد که آن را از اقتدارگرایی دیکتاتوری و دموکراسی غرب متمایز می‌کند.

مردم در نظام استبدادی نقشی ندارند

عضو هیأت علمی گروه سیاست پژوهشگاه ادامه داد: در مورد تفاوت نظام ولایی با حاکمیت‌های اقتدارگرای توتالیتر باید گفت که تا قبل از انقلاب نظام‌های استبدادی پیشین به خصوص پهلوی اول و دوم عملاً بدون اجازه و رضایت مردم بر کشور حاکمیت داشتند. معمولاً نظام‌های استبدادی به واسطه شورش، توارث و بدترین شکل آن که در به قدرت رسیدن رضاخان شاهد بودیم، به وسیله کودتا و با کمک بیگانه، روی کار می‌آیند. اساساً در این مدل حکومتی، مردم نقشی در فعل و انفعالات حکومتی ندارند و در بازی قدرت و سیاست جزو غایبان عرصه‌اند.

حضور فعال مردم عنصر اولیه و شرط لازم پیروزی نهضت بود

وی افزود: در حکومت ولایی وضعیت به شکل دیگری‌ است، در این نوع الگوی سیاسی این مردم هستند که مؤلفه اصلی سیاست قرار می‌گیرند و به هیچ‌شکل نمی‌توان مردم را از هندسه قدرت حذف کرد. با نگاهی به تاریخ انقلاب اسلامی به این موضوع خواهیم رسید که حضور فعال مردم در عرصه مبارزات، عنصر اولیه و شرط لازم پیروزی نهضت بود و با این حال باز هم شاهدیم که امام خمینی(ره) به عنوان رهبر انقلاب، «جمهوری اسلامی» را به رأی می‌گذارد تا مردم آن را به دلخواه خود انتخاب کنند.

قانون مداری و جایگاه قواعد اجتماعی فرق نظام استبدادی با نظام ولایی

عضو هیأت علمی گروه سیاست پژوهشگاه بیان داشت: فرق اساسی دیگری که نظام استبدادی با نظام ولایی دارد، بحث قانون‌مداری و جایگاه قواعد اجتماعی در آن است. در حکومت سرتاسر قلدری رضا پهلوی قانون کلام شاه بود چرا که فریاد می‌زد «قانون منم!»؛ ولی در نظام اسلامی و جمهوری اسلامی قانون و شرایط ظاهری آن همواره مورد توجه قرار می‌گیرد، به‌طور مثال امام در خاطراتش بیان می‌کند که قلباً‌ علاقه‌ای برای رسیدن بنی‌صدر به مقام ریاست‌جمهوری ندارد اما از آن‌جا که او از لحاظ قانونی برگزیده مردم است، تن به این انتخاب مردم می‌دهد. این کار امام تأسی از جد بزرگوارشان حضرت رسول(ص) است که در قضیه جنگ احد علی‌رغم میل باطنی مبنی بر خروج از شهر، به نظر اکثریت اهمیت می‌دهد و از شهر خارج می‌شوند.

در نظام ولایی، مردم بر رهبری نظارت دارند

وی افزود: تفاوت دیگر نظام ولایی با نظام‌های اقتدارگرا در مورد ساز و کار نظارت و کنترل زمامدار و رهبر است. در نظام ولایی مردم هستند که بر رهبری و کنش و واکنش‌های آن نظارت دارند که همچنین چیزی را در سیستم استبدادی ما شاهدش نیستیم.

ملک‌زاده در مورد تفاوت نظارتی که در نظام ولایی و سیستم دموکراسی وجود دارد گفت: در سیستم دموکراسی بنا به اذعان نظریه‌پردازان غربی، مردم نظارت واقعی بر امور ندارند؛ بلکه این احزاب، رسانه، پروپاگاندا و… هستند که مردم را در امر دموکراسی با روش‌های خود کنترل می‌کنند. بر فرض هم که در نظام دموکراسی، مردم نقش برجسته داشته باشند؛ باز هم تفاوت‌های مهمی بین مردم‌سالاری در این نظام‌ها وجود دارد. در سیستم ولایی، نظر مردم در طول نظر شرع هست و در آن فضا و موقعیت، دارای اهمیت و موضوعیت است. نظام ولایی شاید یک انتخاب را تحمیل نکند، اما انتخاب غلط را هم حتماً نمی‌پذیرد، نظیرش ۲۵ سال خانه‌نشینی امام علی(ع) بود که انتخاب سقیفه را هیچ‌گاه نپذیرفت اما بر مردم تحمیل هم نکرد.

نظارت درونی برتری خاص نظام ولایی

وی بیان داشت: یکی از برتری‌های نظام ولایی، نظارت درونی است که در قالب ویژگی‌های ولی‌فقیه گنجانده می‌شود. فقاهت، عدالت، درایت صرف ویژگی نیستند بلکه نوعی از مؤلفه‌های نظارتی و کنترلی محسوب می‌شوند. دموکراسی به این شکل ناظر بر شخص نیست و نتیجه دموکراسی غربی، انتخاب شخصی چون ترامپ می‌شود که ابتذال از گفتار تا رفتارش نمایان است.