آیت‌الله علیدوست: وقوع انقلاب اسلامی راه جدیدی را در دنیای معاصر شکل داد

به گزارش اداره روابط عمومی پژوهشگاه فرهنگ و اندیشه اسلامی، به مناسبت فرارسیدن ایام الله دهه مبارک فجر و بررسی و تحلیل سیر حرکتی و ارزشی انقلاب اسلامی در طی عمر چهار دهه خود و همچنین تبیین رویکردهای مهم پیش روی نظام اسلامی در چارچوب دکترین انقلاب اسلامی، گفتگوی خبرگزاری مهر با آیت‌الله ابوالقاسم علیدوست، عضو هیات علمی گروه فقه و حقوق پژوهشگاه فرهنگ و اندیشه اسلامی و عضو جامعه مدرسین حوزه علّمیه و منتخب جایزه جهانی علوم انسانی اسلامی، در ادامه از نظرتان می‌گذرد؛

 

درایام دهه فجر انقلاب اسلامی قرار داریم، به نظر حضرتعالی عوامل مؤثر و مهم در تشکیل این نهضت، در چه مؤلفه هایی نهفته بودند؟

انقلاب اسلامی سال ۵۷ ایران، موقعی به وقوع پیوست که دو نظریه مهم در جهان جریان داشت؛ یکی نظریه و دیدگاه کاپیتالیسم غربی و دیگری، نظریه سوسیالیسم شرقی. در آن ایام افرادی که در مقابل نظام شاهنشاهی می ایستادند یا متمایل به کاپیتالیسم غربی بودند و یا دیدگاه های سوسیالیستی و کمونیستی شرقی را دنبال می کردند. وقوع انقلاب اسلامی در این دوران، راه جدیدی را در دنیای معاصر شکل داد که نه متمایل به دیدگاه های استعماری و سرمایه داری غربی بود و نه نظریات و ایدئولوژی شرقی را مد نظر داشت. این که حرکتی در جهان شکل گیرد که به هیچ یک از ایدئولوژی های جهان وابسته نباشد به قطعیت، پویش و حرکتی نوینی بود. این مناسبات در شعارهای انقلاب اسلامی مطرح بود و اولین درخواست انقلابیون، بحث استقلال از شرق و غرب عالم بود.

وقوع انقلاب اسلامی در این دوران، راه جدیدی را در دنیای معاصر شکل داد که نه متمایل به دیدگاه های استعماری و سرمایه داری غربی بود و نه نظریات و ایدئولوژی شرقی را مد نظر داشت.

مطلب دیگر این بود که رژیم شاهنشاهی با توجه به امکاناتی که در اختیار داشت؛ همانند ساواک و غیره، به شدت استبداد و خفقان را در جامعه ایجاد کرده بود. این رژیم که به شدت از سوی جامعه غرب حمایت می شد، مورد حمایت مردم قرار نداشت و مردم بعد از استقلال، خواهان آزادی از قید و بندِ دسیسه ها و نیرنگ های عمّال خارجی بودند و این مهم، در وقوع انقلاب اسلامی نقش به سزایی داشت.

انقلاب مردمی ایران، با توجه به ایدئولوژی و برنامه ای که از متن اسلام دریافت کرده بود، به طور ریشه ای، از خاستگاه حوزه های علّمیه شروع شد. بر اساس همین خاستگاه بود که شعار سوم نهضت اسلامی، یعنی تبدیل حکومت شاهنشاهی به جمهوری اسلامی، شکل گرفت. لذا انقلاب اسلامی ایران با سه رکن استقلال و آزادی و جمهوری اسلامی به تحقق رسید.

البته می بایست بیان کرد که هر حرکت و یا انقلابی در جهان، با فرازها و فرودهایی همراه بوده است. در بررسی تمامی حرکت های مردمی و در اقصی نقاط جهان دیده می شود که، هر انقلابی دارای ریزش ها و رویش هایی بوده است و انقلاب اسلامی ایران نیز، از این قائده مستثنی نیست. به هر صورت، قریب به چهار دهه از وقوع انقلاب اسلامی در ایران، گذشته است و امروز شاید زمان مناسبی باشد برای کسانی که، بخواهند به این جریان نمره دهند.

ممکن بود زمانی کمتر از این مدت؛ از عمر انقلاب گذشته باشد که در آن زمان؛ قطعاً نمی شد برنامه ها و افق های حرکتی نظام را، ارزیابی کرد، اما امروز و با توجه به ورود به دهه پنجم انقلاب، زمان مناسبی است تا برنامه ها و چارچوب های حرکتی نظام اسلامی مورد ارزیابی قرار گیرند. بدون تردید این پدیده نوین، دارای ساحت های مثبتی بوده است. در این انقلاب، به دنیا اعلام شد که اسلام، می تواند ایدئولوژی سومی را به جهان ارائه نماید. ایدئولوژی ای برخاسته از وحی و شریعت و بر مدار انسان دوستی و صلح طلبی.

با توجه به ورود به دهه پنجم انقلاب، زمان مناسبی است تا برنامه ها و چارچوب های حرکتی نظام اسلامی مورد ارزیابی قرار گیرند.

به هرعنوان چه در داخل کشور و چه از خارج از مرزهای جمهوری اسلامی، برخی از موانع وجود داشتند که از حرکت انقلاب به سمت افق های ترسیم شده، جلوگیری کردند. این انقلاب که می توانست هر چه بهتر و بیشتر در مسیر تعالی، رشد و شکوفایی قرار داشته باشد، با کج اندیشی برخی عوامل و منحرفان داخلی و دست اندازی عمّال خارجی، با معضلات و مشکلات عدیده ای روبرو شد. به نظر می رسد در شرایط موجود؛ هر شخص و یا هر مقامی و با هر عنوان و منصبی که در اختیار دارد، می بایست به حرکت روبه جلوی این نظام اسلامی که برخاسته از متن شریعت است، یاری و کمک رساند.

 

مهمترین چالش های مسیر حرکتی انقلاب اسلامی را، در چه اموری می بینید؟

بدون سوء برداشت و بدون تعارف می بایست بیان کرد که یکی از مشکلات مهم گریبان گیر انقلاب اسلامی در طی این چهار دهه، بحث رفتارهای غلط، با مبانی اساسی انقلاب است. به گونه ای که این رفتار شاید اینگونه القاء نماید که کسانی که دارای مقام و موقعیت در نظام اسلامی هستند، برنامه و جهت دهی مناسبی ندارند. اینکه هر روز یک شعار و بحثی مطرح شود و افکار و اذهان جامعه را مشوش نماید، نمی تواند نشان دهنده اتقان مسئولین و کارگزاران، در پی جویی مطالبات مردمی باشد. به نظر می رسد می بایست، اندیشمندان و فرهیختگان؛ حفره های انقلاب و نظام اسلامی را بیابند و با روش های قانونمند و عِلمی و عملی، این خلاء ها را پُر نمایند.

می‌بایست، اندیشمندان و فرهیختگان؛ حفره‌های انقلاب و نظام اسلامی را بیابند و با روش‌های قانونمند و عِلمی و عملی، این خلاء ها را پُر نمایند.

رسیدن به یک مبنا و اساس در تحقق افق های روشن نظام اسلامی، اصلی مهم است که نمی بایست از رسیدن به آن عدول کرد. ما در اقتصاد حفره های تئوریک داریم. در سیاست نیز به غیر از چند بَند، دارای حفره های تئوریک و نظری هستیم. در بحث های اجتماعی و سیاست های فرهنگی همانند؛ برخورد با موضوع حجاب و عفاف عمومی و مسائلی مانند؛ امر به معروف و نهی از منکر، متأسفانه حفره های تئوریک وجود دارند، لذا دیده می شود به یکباره، زمانی که موضوعی در جامعه مطرح می شود، کشور دچار آشفتگی و التهاب می شود.

بحث دیگر، موضوع بداخلاقی ها است. شاید برخی اینگونه فکر می کنند که چون هدف مقدسی را دنبال می کنند، بنابراین چه نزد خداوند و چه نزد افکار عمومی، در حاشیه امنی قرار دارند. با این برداشت های ناصواب است که ما، متأسفانه موارد بسیاری از بداخلاقی ها را، در جامعه مشاهده می کنیم. ما اگر نتوانیم اخلاق خود را اصلاح نماییم؛ حتی اگر سراسر جهان را نیز تحت سیطره قرار دهیم؛ باز شکست خورده ایم.

مهمترین مسئله در ترویج افکار و منش انقلاب اسلامی، تأثیر بر قلوب مردم است. این مهم محقق نمی شود مگر با اصلاح اخلاق و تصحیح روابط اخلاقی. بحث بداخلاقی ها؛ مانع بزرگی بر سر اشاعه فرهنگ و بینش انقلاب اسلامی هستند که می بایست حتماً از مسیر و حرکت عظیم انقلاب اسلامی، زدوده شوند. موضوع دیگر در باب توسعه و اثر بخشی انقلاب اسلامی، بحث پرداخت به مسائل اقتصادی است. ما هر چند این موضوع را کوچک بشماریم و یا آن را نادیده بپنداریم، درواقع ارزش ها و قوام بندی نظام اسلامی را نادیده گرفته ایم. مسائلی مانند بیکاری و اعتیاد و تورم به موضوع روز جامعه اسلامی مبدل شده و هر شخصی بنا به مسئولیتی که دارد، به این مسائل می پردازد، اما؛ برنامه های اشتباه و بی اثر، نمی توانند این امور را مرتفع نمایند.

مطلب دیگری که می تواند در باب رویکردهای انقلاب اسلامی، نواقصی را متوجه جامعه نماید، موضوع جا به جایی اولویت‌ها است. گاهی دیده می شود در مناسبات سیاسی و فرهنگی جامعه، یک اصل اساسی فراموش می شود و یک فرع بی خاصیت، مورد توجه و دقت قرار می گیرد. می بایست در کُل، اراده ای امیدوارانه و فراگیر شکل گیرد تا این نواقص، به حول و قوه الهی برطرف شوند.

 

در آستانه ورود به دهه پنجم انقلاب اسلامی و با توجه به شرایط حال حاضر چه مسائلی را برای اعتلای انقلاب اسلامی در اولویت می دانید؟

به نظر می رسد مهمترین مسئله در این امر، اجتماع و حرکت جمعی و نخبگانی در درون جامعه ایران باشد. به برکت گذشت همین چهار دهه از عمر انقلاب اسلامی، در نهادهای علمی و آموزشی ما، چه در حوزه و چه در دانشگاه؛ حرکت ها و گام های موثر و خوبی دیده می شود. عموماً و با توجه به برخوردهای فراوانی که بنده در تمامی سطوح آموزشی و علمی و اجتماعی دریافت می کنم، صدها و بلکه هزاران اندیشمند و محقق و فرهیخته علمی و آموزشی وجود دارند که می توان از این منابع عظیم، در توسعه و شکوفایی هر چه بیشتر انقلاب و نظام اسلامی بهره جست. این افراد صاحب اندیشه و فکر وتحقیق حتی  در عرصه بین المللی، می توانند؛ بسیار بسیار مفید و موثر واقع شوند که متأسفانه می بایست بیان کرد که بعضاً این افراد، دیده نمی شوند.

صدها و بلکه هزاران اندیشمند و محقق و فرهیخته علمی و آموزشی وجود دارند که می توان از این منابع عظیم، در توسعه و شکوفایی هر چه بیشتر انقلاب و نظام اسلامی بهره جست

معمولاً دیدگاه ها و تفکراتی در مناصب و جایگاه های اجرایی کشور رؤیت می شوند که این افراد، متعلق به دهه های سی و چهل هستند. به نظر می رسد نظام اسلامی، از این جهت نیازمند یک تحول اساسی و بنیادی است و می بایست با توجه به تغییرات زمانی و فرهنگی؛ از اشخاص و افراد پویا تر و فعال تر در مناصب و جایگاه های حاکمیتی استفاده شود. بحمدالله؛ در حال حاضر فرهیختگانی با میانگین سنی، حدود چهل سال وجود دارند که می توانند پُرشورتر و مصمم تر، فعالیت های اجرایی کشور را پیگیری نمایند. می بایست در اعطای مناصب اجرایی به اشخاص، پاک دستی و درستکاری و التزام و تعهد به مردم، سرلوحه متولیان اداره امور باشد.

ما می توانیم با استفاده از ظرفیت های بی نظیر انسانی و ارزشی که وجود دارند و استفاده از اشخاصی که هم به مبانی نظام ملتزم هستند و هم به آرمانهای امام راحل(ره) متعهد هستند، یک بازآفرینی مجدد در شاکله نظام ایجاد نماییم. این رویه بسیار نامبارک است که مناصب اجرایی کشور، بین عده ای محدود، دست به دست شود و دایره ورود متفکرین و اشخاص صاحب اندیشه در این چرخه بسته باشد. این افراد بعضاً سالها و بلکه دهه ها، در موقعیت های مختلف، صاحب پُست و متصدی امور بوده اند و توانایی های خود را نشان داده اند. می بایست با استفاده از ظرفیت های بالقوه موجود، خونی تازه در رگ های نظام اسلامی دمیده شود، تا ان شاءالله مسیر تحقق اهداف آرمانی نظام اسلامی محقق گردد.