به گزارش روابط عمومی پژوهشگاه فرهنگ و اندیشه اسلامی، حجت الاسلام دکتر حمیدرضا شاکرین، مدیر گروه منطق فهم دین پژوهشگاه در نشست بررسی خدا و نظریه تکامل، با بیان این مقدمه که در این بحثها نه در مقام اثبات خدا هستیم، نه در مقام اثبات یا نفی نظریه تکامل، اگرچه در خلال بحث گاهی ممکن است به یک طرف نقدی وارد شود یا نتیجه ایجابی نسبت به یک طرف به دست بیاید. اما اصالتاً در حال سنجش یک رابطه هستیم که منطقاً بین این دو طرف چه نسبتی برقرار است، اظهار کرد: در یک نگاه اولیه که براساس آن، دیدگاههایی هم شکل گرفته است، سه نوع نسبت را میتوان احتمال داد: یک نسبت سازگاری یا همزیستی مسالمتآمیز که به خودی خود تمایل به هیچکدام از طرف مثبت یا منفی به طور خاص ندارد بلکه میتواند یکی از طرفین باشد، دیگری هم باشد کما اینکه میتواند یکی از طرفینباشد، دیگری نباشد؛ به عبارت دیگر بینشان نه رابطه لزومی بر قرار است و نه رابطه عنادی.
وی با بیان اینکه نوع دیگری از رابطه یک رابطه لزومی است که این لزوم میتواند دو طرفه یا یک طرفه باشد، افزود: اگر دو طرفه باشد هیچ کدام بدون دیگری نمیتواند وجود داشته باشد، اما اگر یک سویه باشد یکی از طرفین میتواند وجود داشته باشد، دیگری وجود نداشته باشد؛ مثلاً خدا باشد ولی تکامل نباشد یا برعکس.
حجت الاسلام شاکرین ادامه داد: در رابطه یک سویه، وجود یکی از طرفین حتماً وابسته به وجود دیگری است مثلاً امکان ندارد که وجود خدا وابسته به تکامل باشد اما تکامل میتواند وابسته به وجود خدا باشد یا به لحاظ معرفت شناختی اثباتش وابسته به وجود خدا باشد؛ یعنی این وابستگی میتواند هستیشناختی یا معرفتشناختی باشد؛ اتفاقاً از دید ما هر دو نوع وابستگی وجود دارد اما یک طرفه است یعنی تکامل به خدا؛ پس تلازم دو سویه نیست اما لزوم یک سویه را میتوان ادعا کرد.
استاد منطق فهم دین پژوهشگاه فرهنگ و اندیشه اسلامی عنوان کرد: رابطه عنادی هم مثل رابطه لزومی میتواند یکسویه یا دوسویه باشد؛ یعنی تعاند به گونهای که هر کدام باشد دیگری نباید باشد، اما عناد یکسویه به این معنا که اگر باشد حتماً دیگری نمیتواند باشد اما دیگری اگر باشد لزوماً نافی وجود این نیست.
جریان های برآمده در مواجهه با نظریه تکامل
وی با بیان اینکه در رابطه با نظریه تکامل و وجود خدا هم این سه فرض مطرح است، خاطرنشان کرد: پس از شکلگیری نظریه تکامل، تاکنون پنج جریان در مواجه با آن شکل گرفته و خود خودنمایی کرده است.
حجت الاسلام شاکرین با اشاره به جریان آفرینش گرایی به معنای عام که هر خداباوری آفرینش گرا هست، تبیین کرد: علت مخالفت این جریان با نظریه تکامل، ریشه کلامی و دینی دارد به طوری که این جریان نظریه تکامل را مغایر با کتاب مقدس میداند و با آن مخالفت میوزرد.
استاد منطق فهم دین پژوهشگاه فرهنگ و اندیشه اسلامی افزود: جریان آفرینش گرایی که ابتدا در آمریکا شکل گرفت به دو شاخه منشعب شد؛ موج اولیه که آفرینش گرایی زمین جوان (young earth) هست که در طول حیاتش تغییر پیدا کرد و موج دوم شکل گرفت.
حجت الاسلام شاکرین با اشاره به اینکه امروز موج دوم خیلی پر رنگ است به طوری که ۴۰ درصد آمریکاییها آفرینش گرا هستند، ابراز کرد: برخلاف پیشبینیها در خصوص از بین رفتن این جریان، گسترش یافت و حتی به انگلستان هم سرایت کرد.
وی با بیان اینکه جریان آفرینش گرایی چگونه نظریه تکامل را مورد انکار قرار میدهد، اظهار کرد: اختلاف نظر روی تحول انواع است و اینکه انسان، شجره واحده و نیای حیوانی داشته است! حداقل روی این بخش خیلی تمرکز دارند که انسان دارای نیای حیوانی و ثمره تکامل زیستی باشد! جریان آفرینش گرایی برای انسان خلقت مستقل قائل هست.
مدیر گروه منطق فهم دین پژوهشگاه خاطرنشان کرد: دعوای این جریان با نظریه تکامل، وجود خدا و عدم خدا نیست، دعوای خلقت الهی به خصوص نسبت به انسان است.
استاد منطق فهم دین پژوهشگاه فرهنگ و اندیشه اسلامی عنوان کرد: جریان دیگری که در مواجهه با نظریه تکامل شکل گرفت جریان طراحی هوشمند (Intelligent design) است که در یکی دو دهه اخیر رشد بسیار چشمگیری داشته به طوری که حتی افراد متصل به جریان های دیگر، به این جریان پیوستند، علی رغم مخالفتهای زیادی که نئوداروینیسم با این جریان دارد اما کم کم جای خود را باز کرد.
وی با بیان اینکه سیستمهای پیچیده دارای دو نوع؛ سیستمهای پیچیده فرو کاهش پذیر و سیستمهای پیچیده فرو کاهشناپذیر هستند، عنوان کرد: اجزای سیستمهای فرو کاهش پذیر هر کدام مستقل از دیگر اجزا، میتوانند برآورنده هدفی باشند و وقتی با هم ترکیب شوند هدف دیگر و جدیدی را تأمین کنند اما اجزای سیستم فرو کاهشناپذیر همه با هم یک هدف خاص را تأمین میکنند بهطوریکه اگر با هم نباشند آن هدف تأمین نمیشود؛ اینگونه هم نیست که هر یک به تنهایی یا ترکیبات خردتر اهداف دیگری را تأمین کنند که سرجمع آنها، هدف نهایی شود مثل سیستم بینایی یا سیستم انعقاد خون در بدن انسان.
حجت الاسلام شاکرین با بیان اینکه نظریه تکامل به هیچ وجه نمیتواند آنها را تبیین کند، تأکید کرد: از سادهترین تا پیچیدهترین سیستم ها مثل تله موش پنج جزئی تا ابر کامپیوترهای هوشمند و هواپیما و موشک ها جز از طریق فرآیند طراحی هوشمند قابل شکلگیری نیستند پس چطور می توان گفت این ها تصادفی درست شده است بنابراین راهی جز اینکه بپذیریم یک عامل هوشمندی آنها را طراحی کرده، نیست.
مدیر گروه منطق فهم دین پژوهشگاه با اشاره به این نکته که علم امروز ما را به جایی می رساند که هر چه پیش میرویم هوشمندی و هدفمندی را بیشتر مشاهده میکنیم، ابراز کرد: جالب اینکه اخیراً حتی افرادی از خداناباوران هم به سمت طراحی هوشمند تمایل پیدا کرده و پذیرفتهاند به طور مثال تامس نِیگل که یک فیلسوف ذهن بسیار قوی و نقطه مقابله دنیل دنت است.
حجت الاسلام شاکرین با بیان به اینکه نِیگل در کتابMind and Cosmos زیرنویسی با این مضمون دارد که چرا نظریه تکامل قریب به یقین نمیتواند انسان را تبیین کند؟، افزود: از آنجا که نظام هوشمندی، آگاهی و شعور انسان اساساً با این نظریه قابل تبیین نیست و نِیگل به نظریه طراحی هوشمند روی میآورد منتها میگوید من خدا را قبول ندارم، سؤال میشود خدا چطور آفریده شده است؟ و جوابی ندارد. این مشکل بزرگی است که کلاً فلسفه غرب در برابرش ناتوان است و قادر به توضیحش نیست از این رو تامس نِیگل شعور کیهانی را مطرح میکند و معتقد است این جهان از طریق یک شعور اداره میشود.
استاد منطق فهم دین پژوهشگاه فرهنگ و اندیشه اسلامی خاطرنشان کرد: جریانIntelligent design معتقد است که نظریه تکامل در سطح امور پیچیده تقلیل ناپذیر نارسا است بنابراین به سمت یک طراحی هوشمند هدایت میشویم که اغلب خداباور هستند و خداناباورانی که به این جریان پیوستند می گویند طراح هوشمند یک هوش کیهانی و غیر از خداست.
وی با بیان اینکه جریان دیگری که در مواجهه با نظریه تکامل شکل گرفت «تکامل خداباورانه» است، اظهار کرد: طراحی هوشمند نظریه تکامل را در سطح فروتر از پیچیدگیهای تقلیل ناپذیر با خدا سازگار میداند یعنی نه قائل به تلازم است نه تعاند اما نسبت به امور فراتر از آن یعنی امور پیچیده تقلیل ناپذیر باید یک عامل هوشمند بیاوریم که مصداق اصلی آن خداوند است. اما جریان تکامل خداباورانه نظریه تکامل را قبول دارد و کاری به پیچیدگیهای فروکاهشناپذیر و تقلیل ناپذیر ندارد.
حجت الاسلام شاکرین افزود: جریان تکامل خداباورانه می گوید: ما کل نظریه تکامل را میپذیریم اما این کار خداست و مشیت الهی خداست و بدون خدا نمیتواند باشد.
این استاد حوزه و دانشگاه افزود: علم چه زیستشناسی چه فیزیک فقط فرآیندها و چگونگیها را توضیح میدهد و نشان میدهد چگونه چیزی پدید میآید، چگونه چیزی به چیز دیگری تبدیل میشود، چگونه بین پدیدههای طبیعی روابطی برقرار است اما چرایی ها را توضیح نمیدهد.
وی با تأکید بر اینکه نه تنها نظریه تکامل، هیچ نظریه علمی دیگری در هیچ سطح و ساحتی نمی تواند چرایی غایی و نهایی را توضیح دهد، تصریح کرد: به طور کلی تبیینهای علمی، تبیین هایی درون نظام جهان است یعنی با مفروض گرفتن اصل این نظام جهان و در نظر گرفتن رابطه علی و معلولی بین اجزا در صدد است طبق قوانین طبیعی، فرآیندهای رخدادها را برای ما توضیح دهد که این سطح نازلی از تبیین است و چرایی ها از افق مفهومی نظریه تکامل فراتر است بنابراین این جریان به لحاظ هستیشناختی و ثبوتی وابسته به خداست.
استاد منطق فهم دین پژوهشگاه فرهنگ و اندیشه اسلامی ادامه داد: به اعتقاد جریان تکامل خداباورانه، تبیین نظریه تکامل به لحاظ هستیشناختی وقتی کامل میشود که با خدا در ارتباط باشد به لحاظ معرفت شناختی هم اعتبار نظریه تکامل وابسته به وجود خداست.
وی با اشاره به اینکه نظریه تکامل کارکردگرا است و همه چیز را بر اساس بقا توضیح میدهد، گفت: ذهن، مرکز ادراکی و قوای شناختی انسان براساس دیدگاه بیشتر خداباوران برای شناخت درست جهان و درک واقعیات هستی است.
حجت الاسلام شاکرین خاطرنشان کرد: تکامل خداباورانه میگوید نظریه تکامل با خدا قابل پذیرش هست اما بیخدا امکان پذیرش ندارد و ارزش معرفتی آن زیر سؤال می رود، بنابراین اگر بخواهیم برای این نظریه اعتبار معرفتشناختی قائل شویم باید برای قوای شناختی انسان ارزش معرفتی قائل شویم که نظریه تکامل نمیتواند این ارزش معرفتی را به ما بدهد بلکه صرف این نظریه اگر بدون حضور خدا باشد، ارزشش شکسته شده است؛ تنها خدایی که خواسته باشد ما مَثَل او باشیم و جهان را درست درک کنیم، در این صورت این نظریه میتواند جایگاهی پیدا کند.
استاد منطق فهم دین پژوهشگاه فرهنگ و اندیشه اسلامی تصریح کرد: آقای پلانتینگا در مناظره با دنیل دنت این مسئله را مطرح می کند که اعتبار معرفتشناختی نظریه تکامل، به وجود خداست و الا این نظریه نمیتواند معتبر باشد بنابراین اگر ستیزی هست بین این نظریه و طبیعتگرایی است که قصد انکار خدا را دارد. اگر انکار کرد خود نظریه هم مشکوک خواهد شد.
وی در ادامه به جریان تکامل پساداروینیستی که چند دهه از فعالیت آن می گذرد، اشاره و بیان کرد: این جریان که دانشمندانش زیست شناسند، نظریه تکامل را علمی بررسی می کند و با مباحث دینی و وجود یا عدم وجود خدا کاری ندارد، از سرمداران آن می توان داگلاس اکس، دنس نوبل و مایکل دنتون را نام برد.
حجت الاسلام شاکرین افزود: آنها با اصل نظریه تکامل مخالفتی ندارند اما دو نکته اساسی دارند؛ خود نظریه نیاز به تحولات خیلی اساسی و بنیادین دارد نه صرفا ظاهرا و جزئی. و از همه مهمتر نقطه درگیری این جریان با نئوداروینیستی ها است.
استاد منطق فهم دین پژوهشگاه فرهنگ و اندیشه اسلامی اظهار کرد: پیروان جریان تکامل پساداروینیستی معتقدند سبکی که نظریه تکامل پس از تلفیق نوین و سنتز تکاملی مدرن بالاخص با وارد کردن عنصر ژن و دادن جایگاه برجسته به آن، گرفت، نظریه را مختل کرد و از اصول علمی فاصله گرفت از این رو حتماً باید تحول پیدا کند.
وی در بخش دیگر سخنانش با اشاره به جریان نئوداروینیسم یا طبیعتگرایی تکاملی به عنوان نقطه اصلی مخالفت، اظهار کرد: نظریه تکامل وقتی شکل گرفت با مخالفتهای زیادی مواجه شد جالب اینکه کمترین مخالفتها از منظر دینی بود، هم از نظر علمی هم از نظر فلسفه علم مورد مخالفت زیست شناسان و فیزیکدانان بود. در پی این بگومگوها نظریه تکامل به تدریج داشت به فراموشی میرفت تا اینکه دانش ژنتیک جان پیدا کرد و تلفیقی بین نظریه تکامل و نظریه ژنتیک از سوی دانشمندان صورت گرفت؛ آنها فرمالیزم ریاضی جدیدی ارائه دادند که این دو نظریه را با هم تلفیق و سازگار کرد.
استاد منطق فهم دین پژوهشگاه فرهنگ و اندیشه اسلامی افزود: در سایه این تلفیق قدرت تبیینی نظریه تکامل بسیار بالا میرفت و بسیاری از چالشهای پیش رو را پاسخ میداد این روش یعنی تلفیق نوین یا سنتز تکاملی مدرن دستمایهای شد برای کسانی که قصد داشتند از این نظریه یک تبیین طبیعی نه صرف تبیین طبیعی، تبیینی طبیعت گرایانه از حیات ارائه کنند.
حجت الاسلام شاکرین در خصوص تفاوت تبیین طبیعی با تبیین طبیعتگرایانه گفت: کار علم تبیین طبیعی است و هر چیزی را در پرتو قوانین طبیعی در جهان فیزیکال توضیح می دهد، تبیین طبیعی تبیین فروپایه است و تبیین غایی و نهایی نیست. تبیین فراپایه نیست. تبیین فراپایه کار دین و فلسفه است؛ طبیعت گرایانه تبیین کردن تبیین کامل است؛ طبیعتگرایی و تبیین طبیعتگرایانه تبیینی است طبیعی اما کامل و نهایی که سایر تبیینها را کنار میگذارد و به چیز دیگری نیاز نیست؛ نه خدایی لازم است نه چیز دیگر! این جریان نئوداروینیسم است که نظریه داروین را به فلسفه زیست و حیات تبدیل میکند نه صرف یک تبیین فرو پایه علمی.
چالش نئوداوریسنیم با خداباوری
وی با بیان اینکه جریان نئوداروینیسم در دو سطح با خداباوری چالش دارد، عنوان کرد: در سطح یک میگوید؛ با توضیح نظریه تکامل دیگر نیازی به خدا نیست این نظریه از طریق یک فرآیند تصادفی کر و کور، ناهشیار، جهشهای تصادفی و انتخاب طبیعی، کل تحول حیات را برای ما توضیح میدهد پس نیازی به خدا نداریم ولی تعارض با خداباوری را ادعا نمی کند یعنی خدا در جای خودش میتواند و طبیعت هم راه خودش را برود.
حجت الاسلام شاکرین با اشاره اینکه در چالش سطح دو، خدا را کنار می زند و شواهدی ارائه می دهد که خدا نیست، ادامه داد: مسیر تکامل داروینی تحول حیات را به گونهای توضیح میدهد که با وجود خدا (خدای ادیان) سازگار نیست و در تعارض است؛ اگر خدا خیرخواه مطلق و آگاه مطلق است پس نباید چیزی را بی حکمت آفریده باشد؛ در حالیکه نگشت ششم پاندا یا انگشت شستش یا آپاندیس کارایی ندارد یا اگر خدا هست و مهربان است چرا روند تحول زیست را اینقدر بیرحمانه گذاشته است.
استاد منطق فهم دین پژوهشگاه فرهنگ و اندیشه اسلامی ادامه داد: داروین کلیدی مبنی بر عدم وجود خدا و اینکه هیچ غایتی پشت این آفرینش نیست، پیش بشر قرار میدهد به عبارتی دیگر میگوید طرح هست خیلی هم شکوهمند و زیباست اما طراح وجود ندارد، داروین نشان داد می شود طرح بندی باشد اما طراح نباشد و همه چیزی تصادفی است، این مهمترین چالشی است که طبیعتگرایی تکاملی یا نئوداروینیسم فراروی اعتقاد به خدا پدید می آورد البته به همه این ادعاها پاسخهای بسیار متعددی داده شده است.
حجت الاسلام شاکرین با اشاره به «جهشهای تکاملی» و «انتخاب طبیعی Natural selection » به عنوان دو عنصری که تمام فرآیند تکامل را به آنها وابسته و تصادف میدانند، مطرح کرد: جهشها که بیشترین تأکید را هم روی آن دارند، طبق بررسیهای علمی همه مفید نیستند؛ انتخاب طبیعی تغییرات مفید را حفظ کرده و تغییرات غیر مفید از بین میبرد. در نظریه تکامل منظور مفید بودن از جهت بقا و تکثیر نسل است، بسیاری از جهشها ارزش بقایی ندارد به عبارتی ارزش داروینی ندارند و جهشهایی که بتوانند مفید و کارا باشند، تعدادشان خیلی کم است.
وی افزود: داوکینز به طرز اغراق آمیزی انتخاب طبیعی را همه کاره جهان و در جایگاه خدا می داند در حالی که نئوداروینیسم ها و پیروان سنتز تکاملی و مدرن تأکید دارند انتخاب طبیعی صرفاً نابودکننده و غربالگر است حداقل در میان خود دانشمندان تکاملگرا هیچ اتفاق نظری در مورد کارکرد انتخاب طبیعی وجود ندارد.
حجتالاسلام شاکرین خاطرنشان کرد: مسئله قانونمندی هایی که مایکل دنتون مطرح می کند و سعی دارد از نظر تکامل نادیده بگیرد در حالی که بدون آن قانونمندیها نظریه تکامل نمیتواند باشد، همچنین مسئله پیچیدگیهای فروکاهش ناپذیر که مطرح می شود، نظریه تکامل از توضیح آن عاجز است یعنی اساسیترین و مهمترین ها را نمیتواند توضیح دهد بنابراین قد و قواره نظریه تکامل و قدرت تبیینی آن حتی در تلفیق نوین هم بسیار کوتاه است و ادعاهای بزرگ از نظر علمی هیچ اعتباری ندارد.
وی افزود: دنیس نوبل درباره ژن میگوید هنوز تعریف قابل وفاقی در زیستشناسی در مورد ژن وجود ندارد و کارکردها که برای ژن مطرح می شود هیچ کدام در قد و قواره ژن نیست و هیچ توجیه علمی ندارد.
استاد منطق فهم دین پژوهشگاه فرهنگ و اندیشه اسلامی تصریح کرد: نظریه تکامل درباره اصل حیات توضیح ندارد نه به این معنا نیست که زیستشناسان تکاملی گرا توضیح ندارند ممکن است توضیحاتی بدهند اما اینا ربطی به نظریه تکامل ندارد، قدرت تبیینی نظریه تکامل بسیار پایین است؛ هوش انسانی، زبان و تفاوتهای بسیار اساسی بین انسان و دیگر زیستندگان پیشین را نمیتواند توضیح دهد. بنابراین هنوز رابطه نیاکانی بین انسان و دیگر زیستندگان مانند میمونها از نظر علمی هیچ توجیه معتبری ندارد.
حجت الاسلام شاکرین با طرح این سوال که آیا میتوانست جهان نباشد یا نمیتوانست؟ آیا میتوانست مسیر حیات غیر از این باشد یا نمیتوانست؟، ابراز کرد: همه میگویند میتوانست، پس ممکن الوجود است که به لحاظ هستی از نظر فلسفی وابسته است بنابراین طبیعتگرایی تکاملی هم از نظر علمی، هم از نظر معرفت شناختی و هم از منظر فلسفی با چالش روبهرو است.
در بخش پایانی نشست که به پرسش و پاسخ اختصاص دارد، شرکت کنندگان سوالات خود را مطرح و حجت الاسلام شاکرین به آنها پاسخ دادند.
گفتنی است، سلسله نشستهای تخصصی بررسی فرق، ادیان و جریانهای انحرافی با حضور اساتید مختلف، در شبهای ماه مبارک رمضان از سوی موسسه فرق و ادیان حق پژوهی مشهد به صورت مجازی برگزار میشود.