جایگاه انسان در فیزیک کوانتومی

به گزارش روابط عمومی پژوهشگاه فرهنگ و اندیشه اسلامی،‌ نشست «فیزیک کوانتوم و فلسفه ذهن» چهارشنبه ۱۸ مرداد از سوی گروه معرفت شناسی و علوم شناختی پژوهشگاه برگزار شد.

دکتر حبیب‌الله رزمی، عضو هیأت علمی دانشگاه قم، در این نشست به سخنرانی پرداخت که در ادامه می‌خوانید:

معنای کوانتوم

برخی فیزیکدانان معتقدند که مباحث موجود در فیزیک کوانتوم می‌تواند برای تشریح عملکرد مغز استفاده شود. البته اینکه مغز یک رایانه کوانتومی باشد یک بحث و اینکه بر اساس کوانتوم عمل کند بحثی دیگر است، اما به نظرم به رغم تبلیغاتی که صورت می‌‌گیرد، دیدگاه منتقدان آن معتبرتر است. لفظ کوانتوم به معنی گسسته بودن است؛ یعنی نوعا پارامترها و کلیاتی که در فیزیک کلاسیک می‌‌شناختیم در دنیای کوانتومی گسسته‌ شده است، اما جای بحث دارد که آیا این فیزیک کوانتوم مرحله آخر است یا خیر؟

کوانتوم در ریاضیات و فیزیک خصوصیات و اصولی دارد؛ مثلاً در فیزیک به اصل نسبیت اشاره می‌شود، اما در مکانیک کوانتومی، جانِ کلام به دو اصل که نوعاً به عنوان اصول موضوعه کوانتوم شناخته می‌شوند برمی‌گردد که یکی عدم قطعیت هایزنبرگ و دیگری دوگانگی موج و ذره اشیای کوانتومی است. خلاصه کلام این است که این اشیاء در دنیای کوانتوم برای ما یک وضعیت مشخص و معین ندارند، آن‌گونه که در فیزیک کلاسیک با آن مواجه بودیم.

جایگاه انسان در فیزیک کوانتومی

آنچه در جلسه امروز اهمیت دارد موضوع غیر دترمینیستی بودن دنیای کوانتومی و دوگانگی موج و ذره است، زیرا کار علمی بر روی آنها صورت گرفته است، چون می‌توانند منجر به شعورمند شدن اشیاء کوانتومی شوند. از سوی دیگر می‌توانیم مفاهیمی همانند شعور و آگاهی و ذهن را که در فلسفه مورد بحث نبوده است بحث و بررسی کنیم. در فیزیک کوانتومی، طبیعت مورد مطالعهِ، انسان از آن حالت منفعل  و دست بسته قبلی که در فیزیک کلاسیک مطرح بود بیرون آمده و جلوه‌ای فعال و انتخابگر می‌یابد؛ اگرچه در تبیین غالب، این انتخاب‌گری و هوشمندی را به ناظر نسبت می‌دهند. در عین حال برخی پدیده‌ها همانند آزمایش انتخاب تأخیر به گونه‌ای هستند که می‌‌توان نقش هوشمند و انتخابگر ذرات را در آنها مشاهده کرد.

از قرن هفدهم میلادی که فیزیک پیشرفت زیادی کرد نظر نیوتون این بود که نور ذره است، اما به فاصله کمی بعد از نیوتون افراد برجسته‌ای همانند توماس یانگ و… آزمایش‌هایی را مطرح کردند که به هیچ وجه با ذره‌ای بودن نور نمی‌توان آنها را توجیه کرد. با دعوای فیزیکدانان کاری نداریم، بلکه سؤال این است که اگر بخواهیم با نگاه فلسفی نگاه کنیم، قطعاً بین موجی و ذره‌ای بودن شیء کوانتومی تعارض وجود دارد. اصل مکملیت نیز از سوی نیلز بوهر مطرح شده است که وی معتقد بود نور در یک آزمایش، ذره‌ای و در آزمایشی دیگر موجی عمل می‌کند. بنابراین باید نگاه سومی داشته باشیم و دنبال تصور کلاسیک نباشیم.