به گزارش اداره روابط عمومی و اطلاع رسانی پژوهشگاه فرهنگ و اندیشه اسلامی، به نقل از واحد خبر و رسانه دفتر انتشارات و فناوری آموزشی، چهارمین نشست از سلسله نشستهای تخصصی مجلات رشد با موضوع «تربیت زیبایی شناختی و هنری» در محل سالن اجتماعات مدرسه تاریخی دارالفنون برگزار شد.
در این نشست که با حضور مدیرکل، معاونین، سردبیران و مدیران داخلی مجلات رشد دانشآموزی و مجلات رشد عمومی بزرگسال و تخصصی، رؤسا و کارشناسان گروههای مجلات رشد و همچنین اعضای شورای برنامهریزی این نشریات برگزار شد، محمد حسن شاهنگی، عضو شورای علمی گروه ادبیات اندیشه پژوهشگاه و پژوهشگر عرصه تعلیم و تربیت نکاتی در خصوص ساحت زیبایی شناختی و هنری ارائه و به سؤالات و پرسشهای حاضران پاسخ داد.
دلالتهای «ساحت تربیت زیبایی شناختی و هنری» در سند تحول و جایگاه آن در مجلات رشد
در چهارمین نشست تخصصی مجلات رشد که با عنوان «تربیت زیبایی شناختی و هنری» برگزار شد، دکتر محمد حسن شاهنگی، پژوهشگر عرصه تعلیم و تربیت، نکاتی را بیان و سپس بحث اصلی خود را در خصوص ساحت زیبایی شناختی و هنری ارائه کرد و به سؤالات و پرسشهای طرح شده از سوی حاضران پاسخ داد.
دکتر شاهنگی در ابتدای این جلسه گفت: آنچه در این فرصت طرح و ارائه میشود، کامل نیست اما میتواند با گفتوگو و اندیشهورزی و تعامل بیشتر، از آنچه هست کاملتر شود. شاید اشاره به این نکته که تنها سند و متن کاملی که در عالم وجود مطرح است متن«قرآن» است، بتواند ناکامل بودن هر بحث و سند و نوشته دست بشر را روشن کند.
وی در ادامه با اشاره به سرفصلهای محورهای اساسی بحث درباره «تربیت زیبایی شناختی و هنر» به حوزه تعاریف و بررسی برخی روابط در این حوزه پرداخت و گفت: برای اشتراک نظر بیشتر در زمینه معنا و مفهوم زیبایی، به برخی از تعاریف از نگاه اندیشمندان اسلامی و برخی صاحب نظران از این واژه میپردازیم.
تعریف زیبایی در معنای لغوی آن
«زیبا» در لغت از مصدر زیبیدن دارای معانی مختلفی؛ چون شایسته، نیکو، جمیل و خوش نما است، و در اصطلاح، نمود یا پردهای نگارین و شفاف است که روی کمال کشیده شده است. همچنین از نگاهی دیگر، «زیبایی» یعنی حالت و کیفیت زیبا که عبارت است از نظم و هماهنگی که همراه عظمت و پاکی در شیء وجود دارد و عقل و تخیل و تمایلات عالی انسان را به تحسین وا دارد و لذّت و انبساط پدید آورد.
در فلسفه افلاطون، «زیبایی» عبارت است از هماهنگی اجزا با کل، مانند ساختمانی که در و دیوار و سقف و سایر اجزای آن با تناسبخاصی ساخته شده باشد. افلاطون به رابطه بین زیبایی و سودمندی میپردازد و در زبان یونانی کالُن به معنای زیبایی و آواتون به معنای خیر است.
ارسطو معتقد است «زیبایی» نظم، تقارن و کمال است. نظمی که ارسطو از آن سخن میگوید نظم طبیعی و مرجع آن طبیعت است.
هیوم کتابی به نام «در باب معیار ذوق» دارد و در این کتاب برای اولین بار بین «لذت» و «زیبایی» ارتباط بر قرار میکند. او معتقد است هر آنچه باعث لذت شود زیباست و هر آنچه باعث لذت نشود زشت است و در حقیقت این ذوق انسان است که زیبایی را درک میکند.
کانت انقلابی را در فلسفه بوجود می آورد که در اصطلاح به آن انقلاب کپرنیکی میگویند. او در باب «زیبایی» چنین میگوید: زیبا چیزیست که لذتی بیافریند، رها از بهره و سود، بدون مفهوم، همگانی، بدون هدف و فرجام باشد. او زیبایی را عینی (objective) میداند، اما اعتقاد دارد درک زیبایی به ذهن ما بر میگردد و امری ذهنی (subjective) است.
از نظر فارابی «زیبایی» کمال نهایی و وجود برتر یک موجود است. طبق این تعریف موجودی زیباست که همه کمالات مورد انتظار از آن را داشته باشد.
طبق نظر ابن سینا زیبایی مبتنی بر سه رکن: حُسن نظم، حُسن تألیف و حُسن اعتدال استوار است.
بر اساس تعریف صدرالمتألهین امری مورد تحسین و ستایش واقع میشود که در آن، هر چیزی کمالات بایسته و شایسته خود را داشته باشد.
از نظر علامه محمدتقی جعفری، زیبایی آن است که انسان را ضمن رفع حس زیبایی جوئیش به کمال نیز نایل کند.