کرسی ترویجی پژوهش و افزایش اعتماد به نفس ملی برگزار شد

به گزارش اداره روابط عمومی و اطلاع رسانی پژوهشگاه فرهنگ و اندیشه اسلامی، به مناسبت هفته پژوهش کرسی علمی- ترویجی با موضوع «پژوهش و افزایش اعتماد به نفس ملی» روز دوشنبه مورخ ۲۷ آذرماه سال جاری توسط گروه مطالعات انقلاب اسلامی پژوهشگاه به صورت حضوری و مجازی برگزار شد. در این کرسی علمی، دکتر محسن ردادی به عنوان ارائه دهنده و آقایان دکتر امید شفیعی قهفرخی و مهدی جمشیدی به عنوان ناقد حضور داشتند. دبیری علمی این کرسی نیز بر عهده حجت الاسلام مهدی جهان بود.

 

در ابتدای جلسه مهدی جهان، با اشاره به این مطلب که موضوع این نشست قسمتی از تحقیق در دست پژوهش دکتر ردادی با عنوان خودباوری و اعتماد به نفس ملی در گفتمان انقلاب اسلامی می‌باشد؛ گفت بنابراین فروض موجود در مسئله‌ی پژوهش و اعتماد به نفس ملی، باید در موضوع روایت خودباوری و خودباختگی ایرانیان یافت شود.

وی با اشاره به سیرتاریخی اعتماد به نفس ملی، این مفهوم را در مباحث انقلاب اسلامی، یک موضوع شکوفا و متجدد دانست، که همواره مورد تأکید رهبران انقلاب اسلامی بوده است و گفت: مقام معظم رهبری در حدود صد مرتبه از مسئله‌ی اعتماد به نفس ایرانیان در سخنرانی‌ها و پیام‌هایشان استفاده کرده‌اند؛ ایشان اعتماد به نفس ملی را در عرض توکل به خدا، ابزاری برای تداوم دستاوردهای انقلاب اسلامی می‌دانند، و روح اعتماد به نفس ملی را، علت فهم مضاعف مردم و جوانان و نخبگان می‌دانند که عوامل میدانی در انقلاب را معلوم می‌کند.

رهبر انقلاب همچنین بیان فرمودند: «اسلام به ما این اعتماد به نفس را داده است و هر مقداری که با اسلام و احکام و معارف قرآن آشناتر باشیم، این اعتماد به نفس ملی بیشتر خواهد شد».

ایشان سپس با توجه به دو جریان اصلاح‌طلب و اصول‌گرا، بیان داشتند که روایت جریان اول از این مفهوم به اعتماد ملی، اتحاد ملی و عدالت ختم می‌شود؛ و از روایت جریان اصولگرا از اعتماد به نفس ملی، دین، خودکفایی و خودباوری تبیین می‌شود.

وی در ادامه گفت راشد الغنوشی با روایتی التقاطی، آزادی‌های عمومی را مجرای اعتماد به نفس ملی و دینی مسلمانان می‌داند.

جهان با اشاره به جریان نوظهور نواصول‌گرایی که اعتماد به نفس ملی را در ساحت زبان و گرایش‌های زبانی تبیین می‌کنند گفت: البته جریان نواصول‌گرایی، زبان و گفتمان را مجرای اعتماد به نفس ملی می‌دانند و این نشست با عنوان پژوهش و افزایش اعتماد به نفس ملی، ساحت علم و دانش مبتنی بر تحقیق و پژوهش را بنای افزایش اعتماد به نفس ملی در ایران معاصر می‌دانند.

در ادامه محسن ردادی بیان داشتند: «اعتماد به نفس ملی با غرور ملی ارتباط دارد و نوعی افتخار به داشته‌ها و موفقیت‌های ملی است که پیش‌نیاز شکل‌گیری اعتماد ‌به نفس ملی، وجود «هویت ملی» است. هویت ملی جنبۀ خاصی از هویت اجتماعی است و به معنای ادراکی است که فرد از عضویتش در گروه ملت دارد و تعلقی که نسبت به ارزش‌های آن احساس می‌کند. زمانی که هویت ملی شکل بگیرد، این امکان مهیا می‌شود که با افتخار به بخشی از این هویت، اعتماد به نفس ملی به وجود بیاید. این نکته از این جهت مهم است که اگر در میان ملتی، هویت ملی ضعیف باشد، اصولاً زمینه‌ای برای شکل‌گیری اعتماد به نفس ملی پدید نمی‌آید.

نکتۀ دیگر اینکه هرچه مردم کشوری بیشتر بین‌المللی شوند و زندگی و فرهنگ آنها از حالت ملی و بومی فاصله بگیرد، احتمالاً اعتمادبه‌نفس ملی کمتری دارند. زیرا هویت ملی در این افراد کمتر می‌شود و آنها بیشتر خود را شهروندان جهانی می‌دانند تا اتباع یک کشور خاص. کشورهایی که توسعۀ بیشتری یافته‌اند، افراد اتصال کمتری با ملیت خود دارند. این ملت‌ها به اقتصاد جهانی توجه بیشتری دارند و ملیت آنها در هویت جهانی تقریباً ادغام شده است. بر اساس نظریه پست مدرنیسم اینگلهارت، تجربۀ دنیای وسیع‌تر، تعلقات به ملیت را کم می‌کند و این شهروندان کمتر احساس تعلق به ملیت خود دارند. نتیجه‌ای که از این نکته دریافت می‌شود این است که ممکن است افزایش ارتباط‌های مردم ایران در چند دهۀ اخیر با دنیا، باعث شده باشد که هویت ملی کمرنگ شود و در این صورت، می‌توان احتمال داد که غرور ملی و اعتمادبه‌نفس ملی نیز ضعیف‌تر شود.

در ادامه محسن ردادی، اعتماد به نفس ملی را نوعی افتخار به داشته‌ها و موفقیت‌های ملی دانست و آن را چنین تعریف کرد: شناخت ارزش‌گذارانه جامعه از خود که با برجسته کردن برخی تمایزها نسبت به دیگر ملت‌ها شکل می‌گیرد. مثلاً قدرتمندی، دانشمندی، اخلاق‌مداری، منظم بودن و… ». تکیه‌گاه‌های اعتماد به نفس ملی در موفقیت‌های ملی اموری مانند توسعۀ اقتصادی، حکمرانی خوب، فساد کم، یا پیروزی‌های ورزشی، نفوذ سیاسی در دنیا، نظام رفاهی، امنیت عمومی، قدرت پول ملی، هیأت حاکمه، تاریخ و سنت‌های فرهنگی، و زبان ملی است.

«اعتماد به نفس ملی پژوهش محور» با توجه به سابقه‌ی تاریخی علاقه‌ی ایرانیان به پیشرفت‌های علمی امکان‌پذیر است. یعنی علم و پژوهش، تکیه‌گاه اعتمادبه‌نفس ملّی قرار گیرد و مردم ایران افتخار کنند که کشورشان، از نظر علمی برجسته است.

رهبر معظم انقلاب اسلامی فرمودند: «امروز باید توجه کنیم که علم همچنان‌که در یک فرد عزت‌نفس و اعتماد به نفس می‌آفریند، در یک ملت هم عینا همین کار را می‌کند. … ملتی که از علم و دانش برخوردار بود، فتوحات علمی داشت و توانست در دنیا در علم نوآفرینی کند، به‌طور طبیعی دارای اعتمادبه‌نفس و عزت‌نفس خواهد بود».

نویسنده کتاب پدیده تجدیدنظرطلبی در جمهوری اسلامی ایران، پیشرفت و ترقی در آینده‌ی ایران را به موضوع عالم شدن ملت ارتباط دادن و پیشرفت دانش‌بنیان را از عناصر حیاتی در اندیشه‌ی رهبران انقلاب اسلامی دانست که لازمه‌ی رسیدن به خودباوری و اعتماد به نفس ملّی است تا ملت ایران، به ملیت خود افتخار کنند و خود را برجسته‌تر و ممتازتر از دیگر ملل بدانند پس بر اساس این توضیحات نتیجه گرفتند که «دانش» و «پژوهش» که یکی از جذابیت‌های مهم غرب بود، که مورد توجه مردم ایران قرار گرفت و رهبران انقلاب اسلامی برای رسیدن به خودباوری، بر علم و دانش تأکید کرده‌اند.

ایشان به سخن امام خمینی(ره) اشاره داشتند که: «اگر بتوان سرآمد علم و دانش شد، دیگر غرب نمی‌تواند سلطۀ استعماری خود در ایران را ادامه بدهد». سپس با اشاره به اندیشه‌ی رهبرمعظم انقلاب اسلامی، علم را ارزشمند و مقدس دانستند؛ حتی علمی که در غرب وجود دارد و آن‌ها از این علم برای تسلط بر سایر ملل استفاده می‌کنند و نتایجی استخراج می‌کنند که با دین و مذهب سازگار نیست اما ما آن علم را فرامی‌گیریم ولی تن به سلطه نمی‌دهیم و آن را در چارچوب سنت اسلامی ایرانی تهذیب می‌کنیم.

نویسنده کتاب سرمایه اجتماعیِ عدالت محور، در پایان سه راهبرد برای افزایش اعتمادبه‌نفس ملّی مبتنی بر پژوهش برشمرد: ترویج امید و باور به آینده شکوهمندِ جامعه‌ی فناورانه با ایجاد تصویر مثبت از آینده؛ ترویج روایت جامعه‌ی صاحب علم و فناورانه برای رسیدن به اعتماد به نفس ملّی؛ اجماع ملی بر سر هدف کلان جامعه‌ی دانش‌گستر و فناورانه. چون اعتماد به نفس ملّی یک حس شناختی است که در میان شهروندان و عموم ملت شکل می‌گیرد، بنابراین مهم است که تعامل و مشارکت مردم و دولت برای رسیدن به این احساس مشترک، به کار گرفته شود.

 

در ادامه دکتر امید شفیعی به لحاظ مفهومی پژوهش و افزایش اعتماد به نفس ملی را نیازمند تحلیل مفهومی دانست تا از فضای روانشناختی به فضای حکمرانی منتقل شود. همچنین ضرورت دارد تا نقطه‌ی مقابل آن مانند خودباختگی و شکست نیز در همین فرم مفهومی تحلیل شود. بطور کلی باید یکی از ابزار‌های ایضاح، تحلیل گستره، اتصلات مفهومی، ابهام زدایی، طراحی مفهومی و تحلیل مفهوم سازی، برای تحلیل مفهومی استفاده شود.

دکتر شفیعی با نقد مصداقی هویت ملی را مأخوذ از گروه و فرد دانست و درک هویت ملی از کل ذهنی را امری مستلزم محال دانست چون کل موجود در ذهن معلوم نیست و بالضروره باید درک از امر درونی ممکن نیست. همچنین انحصار خودانگاری ملی نیز نمی تواند به دانش منحصر شود چون اخص و خودانگاری اعم است.

مقایسه عزت نفس و اعتمادبه‌نفس و غرور ملی اهمیت دارد. لیبرال‌ها بیشتر به عزت نفس پرداخته‌اند. مهم است بررسی شود این سه مفهوم چه تفاوت‌هایی دارد و چه اشتراک‌هایی دارند؟ تمایزهای آنها مشخص شود. اتصالات آنها مشخص شود.

این سوال پاسخ داده نشد که اعتماد به نفس، به ادراک تک تک افراد مرتبط است یا اینکه به یک مفهوم مستقلی به نام ملت تعلق می‌گیرد؟

همچین لازم است جنبه‌های منفی اعتمادبه‌نفس ملّی مانند تمایل به زورگویی یا تجاوز هم مورد توجه قرار گیرد.

از طرف دیگر، به نظر می‌رسد فرهنگ ما ایرانیان، فضلیت‌گرایانه است نه فایده‌گرایانه. به همین دلیل در رسانه‌های اجتماعی، هرجا احساس مثبتی از ملیت بازتاب داده می‌شود مربوط به گذشته تاریخی و فرهنگی است.

راهبردهایی که بیان شده، هیچکدام راهبرد نیستند و ایده‌هایی عمومی هستند که مرتبط با هر نوع اعتمادبه‌نفس ملّی است.

مهدی جمشیدی، ناقد دوم این کرسی، به طرح پرسش از نسبت اعتمادبه‌نفس ملّی با دین پرداخت. و بیان نمود علامه مصباح معتقدند که اعتماد به نفس در نسبت بین انسان و خدا نیست بلکه بین افراد است و مناسبات بینااجتماعی است. بنابراین اعتمادبه‌نفس داشتن افراد، به معنای توکل نکردن به خدا نخواهد بود. شهید مطهری نیز معتقد است که بزرگترین هدیه به جامعه، بازیابی خودِ جمعی است و کمبود اعتمادبه‌نفس، برای جامعه مصیبت‌بار است.

اما سوال این است که مقومات نفس ملی که باید بر آن اعتماد کرد کدام است؟ همچنین باید توجه داشت که هر نوع علمی نمی‌تواند تولید هویت نماید. مثلا علم در ژاپن و چین اعتماد به نفس ملی ایجاد نکرد، بلکه اعتماد به غیر ایجاد نموده است. پس لازم است علوم انسانی قوی داشته باشیم نه اینکه حاشیه‌ای بر تمدن غرب باشیم. این موضوع در ارائه مورد توجه قرار نگرفته است.

آقای جمشیدی با تفسیر و توضیح خودآگاهی تاریخی، ریشه‌های هر اعتماد به نفس ملی را منحصر در خودآگاهی تاریخی دانست و آن را ضرورتی برای اعتماد به نفس ملی دانست.