ضرورت تمرکز بر تقویت فرهنگ مطلوب به جای نقد حداکثری فرهنگ

به گزارش اداره روابط عمومی و اطلاع رسانی پژوهشگاه فرهنگ و اندیشه اسلامی، نخستین پیش‌نشست همایش ملی فلسفه فرهنگ با موضوع «فلسفه فرهنگ و فرهنگ مقاومتی خانواده»، با حضور اعضای هیأت علمی چند مرکز علمی و جمعی از اساتید و کارشناسان حوزوی در پژوهشگاه حوزه و دانشگاه برگزار شد. در این نشست، چهار نفر از اساتید به ارائه دیدگاههای خود در موضوع “رویکرد مقاومتی به نظام تعلیم و تربیت پرداختند.

حجت الاسلام و المسلمین  محمدرضا  زیبایی‌نژاد، رئیس پژوهشکده زن و خانواده، “ضرورت و ابعاد بحث از رویکرد مقاومتی به نظام تعلیم و تربیت”؛ حجت الاسلام و المسلمین  دکتر محمود نوذری ، عضو هیات علمی پژوهشگاه حوزه و دانشگاه، “کارآمدسازی مدرسه در راستای تحولات عصری: چالشها و راهکارها”؛ حجت الاسلام و المسلمین دکتر مسعود اسماعیلی، عضو هیات علمی پژوهشگاه فرهنگ و اندیشه اسلامی، “فلسفه فرهنگ مقاومتی”؛ و حجت الاسلام و المسلمین  دکتر عباس آینه چی، عضو هیات علمی پژوهشکده زن و خانواده، موضوع “درونی‌سازی ارزش‌ها در نظام تعلیم و تربیت و خانواده” را مورد بحث و بررسی قرار دادند.

حجت‌الاسلام دکتر مسعود اسماعیلی عضو هیئت علمی پژوهشگاه فرهنگ و اندیشه اسلامی، به عنوان یکی از سخنرانان این پیش نشست، موضوع “فلسفه فرهنگ مقاومتی” را مورد بحث و بررسی قرار داد و گفت: در سند فرهنگ مقاومتی مجموعه مبانی مورد بحث و بررسی قرار گرفته است که بنیان آن فلسفه فرهنگ مقاومتی است. مسئله این است که در سطح مبانی «فرهنگ مقاومتی و اصول اصلی روشی این کار برای رسیدن به مرحله اجرا چیست؟» مسائلی که برای بحث در این زمینه مفروض است ماهیت فرهنگ و فرهنگ مطلوب است و درباره اینکه چگونه فرهنگ فعلی جامعه اسلامی به فرهنگ مقاومتی تبدیل شود گفت‌وگو می‌شود.

وی ادامه داد: در بحث فرهنگ‌شناسی و نظریات فرهنگی به ویژه با توجه به فرهنگ مطلوب اسلامی و داده‌های فلسفی و دینی اسلامی، فرهنگ شامل تمام خرده‌ نظام‌های اجتماعی گرفته می‌شود. در حقیقت رشته پیوند اجتماع فرهنگ دانسته می‌شود، هر چند نزد بسیاری از نظریه‌پردازان فرهنگ در جوامع غربی نیز همینگونه است. اصل شمولیت فرهنگ اصلی مقبول در جهان است. فرهنگ از دو رکن اساسی تشکیل شده است، نخست انسان و شمول انسانی و دوم اجتماع و روابط اجتماعی که این دو رکن در فرهنگ به هیچ‌وجه نباید مورد غفلت واقع شود.

*سطوح و لایه‌های مختلف فرهنگ

عضو هیئت علمی پژوهشگاه فرهنگ و اندیشه اسلامی تصریح کرد: فرهنگ در مقام تحقق چند رکن اساسی دارد، یکی از این ارکان، “متعاملان فرهنگ” هستند، یعنی است یعنی کسانی که در درون فرهنگ هم متأثر از فرهنگ بوده و هم بر آن اثرگذارند. حتی کسانی که گمان می‌شود کمترین اثرگذاری بر فرهنگ دارند یا کمترین تأثیرپذیری از فرهنگ دارند آنان نیز به لحاظ فلسفی و نظریات فرهنگی در حال تأثیرگذاری بر حوزه فرهنگ هستند. متعامل منفعل در فرهنگ محض وجود ندارد.

حجت‌الاسلام اسماعیلی بیان کرد: سطوح فرهنگ، شامل فرهنگ ملی و فرهنگ عمومی است که سطوح کلان به شمار می‎روند؛ فرهنگ ملی، فرهنگی مشترک در میان نسل‌ها است و همچنین فرهنگ عمومی، فرهنگی مختص به نسلی خاص است که در سطح عموم آحاد یک جامعه مطرح می­شود. سطوح خرد فرهنگی نیز وجود دارد که شامل خرده نظام‌های اجتماعی مانند فرهنگ اقتصادی، فرهنگ سیاسی و … می‌شود. همچنین سطوح فرهنگ، فرهنگ تخصصی را نیز در بر می­گیرد که در بردارنده فرهنگ مشاغل و فنون مختلف است. فرهنگ سازمانی نیز جزو سطوح فرهنگی است که در سطح سازمان‌ها مطرح می‌شود. اصطلاح خرده فرهنگ نیز به فرهنگ اقوام و گروه‌های خاصی اختصاص دارد. بحث مورد نظر یعنی فرهنگ مقاومتی و مقاومت فرهنگی، در همه سطوحی که نام برده شد می‌تواند مطرح شود؛ ولی فرهنگ مقاومتی عمدتاً به فرهنگ عمومی برمی‌گردد. چرا که به عنوان نظریه‌پرداز فرهنگ، بیشترین تأثیگذاری را در این سطح می‌توان اعمال کرد. با تأثیرگذاری بر فرهنگ عمومی، کار کردن در سایر سطوح فرهنگی نیز سهل‌تر می‌شود.

وی عنوان کرد: فرهنگ دارای لایه‌های درونی و بیرونی است. یک بخش از فرهنگ به بعد نرم مربوط است که لایه‌های درونی را شکل ‎‌داده و شامل باورها، ارزش‌ها، هنجارها، نگرش‌ها و … است و. بخش دیگر که وجه سخت فرهنگ را در بر دارد و لایه‌های بیرونی را شکل می‌دهد شامل سبک پوشش، غذاخوردن، نوع زبان و سایر مواردی است که ظهور و بروز حسی دارد. فرهنگ «کل در هم تنیده‌ای از باورها، ارزش‌ها، هنجارها، نگرش‌ها، الگوهای عمل، آداب و رسوم، مصنوعات و … است و قابل آموزش و انتقال از نسلی به نسل دیگر است.» این تعریف با نظریه شمولیت فرهنگ هم کاملا سازگاری دارد.

* «شکل‌دهی به هویت و سبک زندگی» دو اثر مستقیم و مهم فرهنگ است

عضو هیئت علمی پژوهشگاه فرهنگ و اندیشه اسلامی تشریح کرد: دو اثر مستقیم و بسیار مهم فرهنگ شامل شکل‌دهی به هویت و سبک زندگی است . طبق داده‌های پیشینی فلسفه و دین می‌توان در فرهنگ، ارزشگذاری انجام داد. فلسفه و دین، هم به نوعی فرهنگ‌ساز بوده و هم به نوعی دیگر جزو فرهنگ هستند. با توجه به داده‌های پیشینی قبل از فرهنگ می‌توان فرهنگ‌ها را به مطلوب و غیرمطلوب، خوب و بد، شایست و ناشایست و … تقسیم کرد.

حجت‌الاسلام اسماعیلی مطرح کرد: «نفوذ» یکی از مسائلی است که در بحث فرهنگ مطرح است. فرهنگ بر دو جهت نفوذ دارد یک مورد بر فرد و دیگری بر اجتماع که ضریب نفوذ آن بر هر جهت بسیار مهم است و همواره مورد بحث نظریه‌پردازان فرهنگی است. «انتقال فرهنگ» نیز از دیگر موارد مهم در بحث فرهنگ است که نسلی- تاریخی است و در سطوح و لایه‌های مختلف ممکن است اتفاق بیفتد. انتقالات، ارتباطات و رفت‌وآمدهای دائمی جزو ذات فرهنگ است. فرهنگ ماهیت پویا دارد و نمی‌توان فرهنگ ایستا داشت.

*فرهنگ به شدت و سرعت در حال تکثیر و تنوع است

وی اذعان کرد: فرهنگ پدیده‌ای انسانی است و در صورتی که دائماً با انسانیت انسان پیوند داشته باشد می‌تواند انسانی بماند. «اصل تنوع و تکثر» در فرهنگ ناشی از اراده و خلاقیت انسان در زمینه فرهنگی است. نمی‌توان پذیرفت که فرهنگ‌ها شکل واحدی در جامعه داشته باشند. دنیا از اصلی که می‌خواست تمام جهان را در قالب واحد فرهنگی قرار دهد به پست مدرنی رسیده است که می‌گوید حتی اگر کسی در یک محیط خصوصی برای خود فرهنگ اختصاصی رقم زد قابل احترام است و باید به رسمیت شناخته شود.

عضو هیئت علمی پژوهشگاه فرهنگ و اندیشه اسلامی اضافه کرد: آنچه در حال اتفاق افتادن است این است که فرهنگ از طریق تکثیر و تنوع به شدت و سرعت در حال تغییر است و این مسئله بسترهایی دارد مانند فضای مجازی. عصر اطلاعات این اقتضا را دارد. اگر این مسائل در نظر گرفته نشود نمی‌تواند فرهنگ مقاومتی موفق داشت.

حجت‌الاسلام اسماعیلی ادامه داد: مقاومت نوعی ادبیات جا افتاده دارد. برخی گمان می‌کنند مقاومتی که در جریان مباحث انقلاب و … از آن سخن به میان می‌آید مفهوم برساخته جمهوری اسلامی ایران است که این گمان غلط است و مفهوم مقاومت بیش از ۱۰۰ سال قدمت ادبیاتی در علوم انسانی دارد. بیشترین ادبیاتی که در بحث مقاومت تولید شده در جامعه‌شناسی سیاسی است. جامعه شناسان سیاسی به این مسئله پرداخته‌اند که برخی از افراد از طریق فرهنگ در برابر سیاست مسلط یک حکومت مقاومت می‌کنند. در حیطه‌های دیگر مانند علوم تربیتی، روانشناسی و فرهنگ‌شناسی نیز از این مفهوم سخن به میان آمده و بحث مقاومت فرهنگی مطرح شده است.

*جمهوری اسلامی ایران در عرصه ایده مقاومت فرهنگی در اقلیت نیست

وی تصریح کرد: ابتدا زاویه‌های دید نسبت به مقاومت فرهنگی منفی بود ولی جریان اجتماعی پست مدرن این مسئله را به رسمیت شناخته است. جمهوری اسلامی ایران در این ایده در اقلیت قرار ندارد و بسیاری از نظریه‌پردازان فرهنگی این مسئله را قبول دارند.

عضو هیئت علمی پژوهشگاه فرهنگ و اندیشه اسلامی اذعان کرد: نظریه‌ها و منابع پیرامون مقاومت فرهنگی بسیار مشوش است. مقالاتی که در این باره نوشته شده است از پایگاه‌های مختلف فکری است. مواردی که بین اغلب آن‌ها مشترک است این است که فرهنگ مقاومتی تضاد با وضع موجود را سرلوحه خود داده و نقد بسیار شدیدی به فرهنگ موجود دارد. مخاطب آنان عمدتا فرهنگ مدرن است. دومین اشتراک آنان این است که کنش مقاومتی باید تحقق واقعی داشته باشد یعنی اگر کسی در ذهن خود نسبت به بیرون مقاومت داشته باشد به آن مقاومت فرهنگی نمی‌گویند؛ علت این مسئله مشخص است چرا که فرهنگ مربوط به اجتماع است و اگر به بروز نرسد اسم آن فرهنگ نیست پس باید تحقق واقعی رخ دهد.

*قدرت و مقاومت ملازم یکدیگر هستند

حجت‌الاسلام اسماعیلی عنوان کرد: مسئله دیگر تلازم قدرت و مقاومت است یعنی بده و بستان بین قدرت و مقاومت. هر قدرتی می‌خواهد مقاومت مقابل خود را بشکند و هر مقاومتی تلاش می‌کند که قدرت مقابل خود را از بین ببرد. مقاومتی که می‌خواهد قدرت مقابل را شکست دهد نیاز به کسب قدرت دارد و قدرتی که می‌خواهد مقاومت مقابل را در هم بکوبد نیاز به کسب مقاومت دارد. به نظر می‌رسد مقاومت و قدرت در تقابل هستند ولی از هر سو با هم همراه هستند. بررسی‌ها نشان داده است نتیجه مقاومت‌ها تغییر عمده در سطح عمومی و حتی در سطح سیاسی بوده است.

وی تشریح کرد: هدف از مقاومت خیلی بازه کلانی گسترده‌ای دارد و از حفظ آزادی شخصی تا تغییر ساختار فرهنگ جهانی را شامل می‌شود. شکل مقاومت هم می‌تواند خیلی ساده در قالب پوشیدن نوعی لباس خاص و دیوارنویسی باشد و تا سطح خیلی کلان مقاومت پیچیده اجتماعی ادامه یابد. مقاومت با زندگی روزمره گره می‌خورد یعنی اگر مقاومتی جزو زندگی روزمره نشود مقاومت نیست. خلاقیت که جزو ذات فرهنگ است در راه مقاومت فرهنگی نیز مهم است و فرد در این مسیر باید به خلاقیت روی آورد. اهمیت زمان نیز نکته دیگری است که در مسیر مقاومت فرهنگی باید به آن توجه کنند و در کمترین زمان به مقاومت خود شکل دهند و واکنش متناسب و به هنگام داشته باشند در غیر این صورت مقاومت اثر خود را از دست می‌دهد.

عضو هیئت علمی پژوهشگاه فرهنگ و اندیشه اسلامی ادامه داد: مقاومت برای کنشگران مقاومت همواره دلخواه و رضایت‌بخش است؛ یعنی کنشگران مقاومت به مقاومت افتخار می‌کنند و آن را به عنوان یکی از علایق اصلی در زندگی خود دنبال می‌کنند و اگر اینگونه نباشد عاقبت آن به تعطیلی می‌انجامد.

*فرهنگ ایرانی- اسلامی برخلاف فرهنگ فعلی غربی بسیار عمیق است

حجت‌الاسلام اسماعیلی مطرح کرد: نظریه‌پردازان فرهنگی در خصوص ماهیت فرهنگ سخنان بسیاری بیان کرده‌اند ولی هیچکدام با دیدگاه شمولیت فرهنگ سازگار نیست و همواره در حال حذف قسمت عمده‌ای از فرهنگ است. برای ارائه نظریه‌ای در خصوص فرهنگ باید تلاش کرد نظریه‌ای ارائه داد که تمام اجزا، سطوح و لایه‌های فرهنگ را پوشش دهد. ملت چیزی است که تمام اجزا و لایه‌ها می‌شود. به نظر می‌رسد تعریف فرهنگ به بروزات انسانی در سطوح مختلف تعبیر درستی باشد. ابعاد این انتقال و نفوذ خیلی مهم است و جزو ذات فرهنگ است.

وی اضافه کرد: نمی‌توان گفت کار مقاومت فرهنگی نفی، طرد و نقد حداکثری فرهنگ مقابل است چرا که مخالف روح فرهنگ است؛ قصد این نیست که گفته شود نقد صورت نپذیرد بلکه هدف این است که گفته شود نقد به عنوان یک سویه دائمی مقاومت جا نیفتد. ذات فرهنگ، رفت و برگشت، ارتباطی و زندگی است. زندگی با سلب نمی‌تواند گره بخورد. اینکه در فرهنگ مقاومتی دائماً سلب اتفاق بیفتد تفکری مردود به نظر می‌رسد. برای موفقیت در مسیر مقاومت فرهنگی باید فرهنگ مطلوب را تقویت کرد. چون فرهنگ مطلوب ذات رفت و برگشتی و بروزی دارد باید بروز را تقویت کرد یعنی دائماً به این بروز دامن زد. خاصیت فرهنگ مطلوب ایرانی-اسلامی بحث عمق فرهنگ است چرا که فرهنگ ایرانی- اسلامی جزو فرهنگ‌های عمیق است در حالیکه فرهنگ‌های غربی فعلی چنین نیستند. در مجموع فرهنگ شرقی به شدت عمیق است و کسانی که از غرب به شرق می‌آیند دچار مشکل می‌شوند چون بحث فرهنگ را در نظر نمی‌گیرند. تعمیق فرهنگ در نظام ارجاعات و تکثیر و تنویع فرهنگ در نظام بروزات همواره باید مورد توجه قرار گیرند.

ضرورت توجیه‌سازی خانواده‌ها برای مقاومت در فضای تربیتی تهدیدآمیز امروز

حجت الاسلام زیبایی نژاد رییس پژوهشکده زن و خانواده به عنوان یکی از سخنرانان این نشست علمی گفت: پرسشی اساسی مطرح است مبنی بر اینکه که خانواده‌ها چگونه در این فضای تهدیدآمیز امروز جامعه می‌توانند جریان مقاومتی را فرض کنند در حالیکه کسی هم پشت آنان نباشد. باید ترسیم کرد که چگونه می‌توان خانواده را  توجیه ساخت که به فرض تنهایی و قرار داشتن در موقعیت تهدیدآمیز در ذیل هژمونی فرهنگ مسلط جهانی خودش فرزندش را طبق تربیت دینی سالم بار بیاورد و اداره کند که مقاومتش افزایش یابد.

وی  به ارائه بحث خود ذیل عنوان “ضرورت و ابعاد بحث از رویکرد مقاومتی به نظام تعلیم و تربیت” پرداخت و گفت: در سال ۱۴۰۲ همایشی با موضوع خانواده مقاوم، تحولات پیش رو، فرصت‌ها و تهدیدت‌ها توسط پژوهشکده زن و خانواده برگزار خواهد شد که تغییر ریلی در طراحی‌ها و الگوها در حوزه تربیت در مقیاس خانواده، عرصه آموزش و پرورش و رویکردهای نهادی و حاکمیتی اتفاق بیفتد. خیلی وقت‌ها از الگو یا الگوهای تربیتی بحث می‌شود ولی به جای اینکه الگوهای تربیتی ارائه شود آموزه‌های تربیتی ارائه می‌شود و گاهی در یک پله بالاتر نظام تربیت ارائه می‌شود؛ ولی الگوی تربیت با نظام تربیت تفاوت‌های اساسی دارد.

وی تصریح کرد: اگر نظام تربیت را مجموعه‌ای پرشمار از آموزه‌ها در نظر گرفت که یک ویژگی آن فراوانی، ویژگی دوم، هماهنگی و ارتباط آموزه‌ها با هم و ویژگی سوم هدف مشترک بین آموزه‌ها باشد، می‌توان گفت دین آمده است برای ارائه یک نظام تا به سعادت بشر منتهی شود. ممکن است ذیل این نظامِ کلی، خرده‌نظام‌هایی مانند تربیتی، اقتصادی، سیاسی، حقوقی و … باشد و آن‌ها اهدافی را دنبال کنند.

*توسعه فرهنگ دینی در فضای آلوده به فرهنگ جهانی نیازمند رویکرد مقاومتی است

رییس پژوهشکده زن و خانواده بیان کرد: وقتی از الگوها بحث می‌شود الگوها کاملاً روان، انعطاف‌پذیر  و موقعیت‌مند هستند. وقتی برای جامعه امروز قرار است طرحی ارائه شود که آینده‌ای نزدیک را به نقطه‌ای مشخص برساند، ظرفیت‌های موجود و در دسترس جامعه و افراد و همچنین محدودیت‌های مقید کننده باید مورد توجه واقع شود. به عنوان مثال یکی از مواردی که در دنیای امروزه مقید کننده است هژمونی فرهنگ مسلط جهانی و رسانه‌های نوظهور است و انتظار نمی‌رود در بازه زمانی کوتاه‌مدت فرایند برنامه پنج یا ۱۰ ساله بتوان وضعیت را از اساس تغییر داد چرا که این‌ها الگوها را مقید می‌سازند.

حجت‌الاسلام زیبایی‌نژاد مطرح کرد: گرچه اهداف عالی همواره باید در گوشه ذهن و در افق چشم‌انداز کلی قرار داشته باشد ولی برنامه‌ها و اهداف باید کاملاً متناسب با ظرفیت‌های موجود و محدودیت‌ها شکل بگیرد.

رییس پژوهشکده زن و خانواده اذعان کرد: بخشی از دلایل فشل بودن راهبردهای تربیتی و فرهنگی در جامعه امروز این است که واقعیت‌های میدانی به خوبی مورد رصد و توجه قرار نگرفته است. فرهنگ مسلط جهانی و فرهنگ فردگرای لیبرال در مقابل فرهنگ دینی قرار دارد. برای توسعه فرهنگ دینی در جامعه موقعیت تهدید وجود دارد که در این شرایط باید رویکرد مقاومتی در پیش گرفته شود و شنا کردن در مسیر مخالف رودخانه فراگیر شود. شنا کردن در مسیر مخالف یعنی در گام نخست باید جایگاه به گونه‎ای حفظ شود که امواج نتواند موقعیت فعلی را به عقب براند و در گام دوم بتوان قاعده پیشرفت در این مسیر را آموخت، اجرا کرد و مزیت‌سازی و قدرت جدید کسب شود.

*محورهای تهدیدآفرین در مسیر توسعه تربیت دینی

حجت‌الاسلام زیبایی‌نژاد با اشاره به محورهای متعدد در راستای شناخت بهتر تهدیدهای موجود در مسیر توسعه تربیت دینی مطرح کرد: آیا فرزندان آموزه‌های تربیتی را آنگونه که به آنان گفته می‌شود می‌فهمند یا فضایی برای آنان ساخته شده است که در آن فضا نشانگان را رمزگشایی می‌کنند؟ فضای تخاطب در تسلط ما قرار ندارد و در زمین بازی دیگران گفت‌وگو در حال شکل‌گیری است. وقتی فردی از عدالت، موفقیت یا آزادی سخن می‌گوید و برداشت مشخصی از آن دارد، فرد دیگری ممکن است برداشت متفاوتی نسبت به این مسائل داشته باشد که این تفاوت‌ برداشت‌ها کار را مشکل می‌کند.

وی اضافه کرد: مسئله دیگری که وجود دارد «اعتماد» است. مرجعیت‌هایی که افرادِ زیرِ تربیت، نسبت به آن اعتماد داشتند دیگر مانند گذشته دارای صلاحیت شناخته نمی‌شوند. در شرایطی که پدر و مادرها، معلمان، روحانیون و … مرجعیت گذشته را ندارند و جبهه بیگانه بیشتر از این مراجع بر فرزندان ما تسلط یافته‌اند باید بررسی کرد که چگونه می‌توان در این اوضاع پیش رفت و اعتماد فرزندان را به خود جلب کرد.

رییس پژوهشکده زن و خانواده افزود: وفور آموزه‌هایی که در دسترس فرزندان قرار دارد متعلق به آموزه‌های بیگانه است و آموزه‌های خوبی که قرار است توسط ما به فرزندان منتقل شود در میان انبوهی از آموزه‌ها گم می‌شود. سالیانه پیام‌های زیادی به گوش فرزندان می‌رسد که مشخص نیست چقدر از آن پیام‌ها ناسالم و چقدر سالم است و فرزندان وقتی بخواهند  پیام‌های سالم را دریافت کنند باید در انبار کاه به دنبال سوزن بگردند.

*اجتماعات مختلف جامعه امروز مبتنی بر تقوا نیست

حجت‌الاسلام زیبایی‌نژاد ادامه داد: از دیگر مشکلاتی که در مسیر توسعه تربیت دینی قرار دارد این است که اجتماعات متعدد امروز مانند گروه همسالان، شبکه‌های اجتماعی و سایر گروه‌ها مبتنی بر تقوا نیست. مسیرهای شکوفایی و هویت‌یابی در جامعه جدید مسیرهای سالمی نیست و این از دیگر مشکلات موجود در راستای توسعه تربیت دینی به شمار می‌رود. فرد برای کسب نشاط و هویت‌نمایی از مسیرهایی حرکت می‌کند که ضرورتاً مسیرهای سالمی نیستند.

رییس پژوهشکده زن و خانواده مطرح کرد: مسئله دیگری که وجود دارد این است که چون آموزهای تربیتی سالم با آموزه‌های تربیتی مسلط ناسازگار است اگر به گوش متربی برسد گاهی ممکن است برای او فشار عصبی ایجاد کند، یعنی تا کنون آموزه‌های حدوداً یکدست به او می‌رسیده و حالا که قرار است آموزه دیگری به او انتقال یابد امکان دارد ذهن او را دچار آشوب کند چرا که با حجم زیادی از مفاهیم متعارض مواجه می‌شود.

حجت‌الاسلام زیبایی‌نژاد اذعان کرد: متربی نسبت به دین، پدر و مادر و … ذهنیت از پیش تعیین شده منفی دارد و این مشکل دیگری است که حوزه تربیت دینی را تهدید می‌کند. مطالعاتی در انگلیس انجام شده که عنوان می‌کند در ۱۶ درصد سریال‌های طنز دهه ۱۹۸۰ پدر را دست و پا چلفتی، بی‌عقل، مزاحم و کم فهم به تصویر کشیده‌اند؛ این آمار در دهه ۱۹۹۰ به ۳۰ درصد و در دهه ۲۰۰۰ به ۵۱ درصد رسیده است؛ یعنی رشد نزولی بازنمایی منفی پدر در رسانه‌ها. فرزندان نسل‌های قبل تصویری که از پدر داشتند یا برگرفته از مواجهه مستقیم با پدر بود یا از بازنمایی که مادر از پدر ارائه می‌کرد ولی الان تصویر مخدوشی از پدران در حال ارائه است و به این ترتیب آنان در خانه خود نیز جایگاه مطلوبی در بین فرزندان ندارند.

وی عنوان کرد: سبک‌ها و آموزه‌های تربیتی دینی نه تنها مقاومت متربی را به دنبال دارد بلکه مقاومت پیرامون متربی را نیز شکل می‌دهد؛ یعنی دیگران متربی ما را به سبب ارتباطی که با ما دارد تحقیر می‌کنند و این از دیگر مشکلات عرصه تربیت دینی به شمار می‌رود. در چنین فضایی مربیان خسته به بار می‌آیند یعنی گذشته از متربی، مربی‌ها از جمله مادر، پدر و … که به عنوان نماینده ما برای انجام کنش فرهنگی- تربیتی می‌خواهند گام بردارند وقتی مقاومت متربی و سایر شرایط را می‌بینند زود خسته می‌شوند و از ادامه راه دست بر می‌دارند.

*رسانه‌ در اختیار فرهنگ تربیت دینی قرار ندارد

حجت‌الاسلام زیبایی‌نژاد ادامه داد: رسانه‌ هم در اختیار فرهنگ دینی قرار ندارد. روایت‌ها و بازنمایی‌هایی که از دین می‌شود به این گونه است که دین را در مقام متهم ردیف اول عقب‌ماندگی قرار می‌دهند. به عنوان مثال پدیده قتل دختر اهوازی که سال گذشته سرش را بریدند و در خیابان گرداندند و در حقیقت، روایتگران شبکه‌های اجتماعی و رسانه‌ها، نزاع بین فرهنگ عشیره‌ای عرب خوزستانی و فرهنگ مدرن آزادی‌خواهی آن دختر بود را به پای دین و غیرت دینی گذاشتند و آن را متهم شناختند.

رییس پژوهشکده زن و خانواده بیان کرد: فضای رسانه‌ای ضددینی به گونه‌ای است که حتی جاهایی که کنش‌های خوبی بر پایه فرهنگ دینی شکل می‌گیرد نیز به صورت بدی بازنمایی می‌شود. در نظام تربیتی موجود دستگاه خصم، روایت و بازنمایی دارد و ممکن است راحت بتواند حرکات بر پایه فرهنگ دینی را زمین بزند.

*اسناد کلان کشور باید طبق پیش‌فرض تهدید باشد نه قدرت

حجت‌الاسلام زیبایی‌نژاد ادامه داد: پرسش اساسی این است که خانواده‌ها چگونه در این فضای تهدیدآمیز بتوانند جریان مقاومتی را فرض کنند در حالیکه کسی هم پشت آنان نباشد. باید ترسیم کرد که چگونه می‌توان خانواده را  توجیه ساخت که به فرض تنهایی و قرار داشتن در موقعیت تهدیدآمیز در ذیل هژمونی فرهنگ مسلط جهانی، فرزندش را طبق تربیت دینی سالم بار بیاورد و اداره کند که مقاومتش افزایش یابد. همچنین باید بررسی که آموزش و پرورش باید به چه فهمی از تهدید برسد که بتواند جهت‌گیری‌های نظام آموزشی و پرورشی را اصلاح کند.

رییس پژوهشکده زن و خانواده اذعان کرد: علاوه بر موارد مطرح شده، سؤال دیگری نیز مطرح است مبنی بر اینکه ساختار حاکمیتی کشور به طور کلی چگونه ساختار خود را به گونه‌ای فرض کند که در موقعیت تهدید فرهنگی قرار دارد. اسناد کلان کشور که مورد مطالعه قرار گرفت مشخص شد پیش فرض همگی قدرت است، ولی اگر پیش فرض‌ها عوض شود ممکن است در قاعده برنامه‌ریزی و سیاستگذاری‌ها تغییر و تحولات اساسی رخ دهد.

توانمندسازی نیروهای بیرونی شرط دستیابی به شناخت دین در سطح جامعه است

حجت‌الاسلام محمود نوذری عضو هیئت علمی پژوهشگاه حوزه و دانشگاه به عنوان دیگر سخنران این پیش نشست، موضوع “کارآمدسازی مدرسه در راستای تحولات عصری: چالشها و راهکارها” را مورد بحث قرار داد و  با اشاره به اینکه “اصلاحات فرهنگی و تربیتی نیازمند به‌روزرسانی روش‌هاست”، گفت: البته نباید نسبت به شرایط تربیتی موجود در کشور نگاهی ناامیدانه داشت چرا که طی ۴۰ سال گذشته ظرفیت‌هایی برا مقاومت در این زمینه ایجاد شده است گرچه متأسفانه این ظرفیت‌ها انباشته و مکتوب نشده‌اند.

عضو هیئت علمی پژوهشگاه حوزه و دانشگاه گفت: اعتقاد بر این است که خداوند به صورت فطری نیروهایی را درون انسان قرار داده است که قوه عقلی، انگیزشی و گرایشی او را از جهان مادی فراتر می‌برد و به جهان غیب می‌رساند. در هر کدام نیز مشخص است که چند نیرو وجود دارد که در تعامل با نیروهای بیرونی، نیاز دستیابی به شناخت نسبت به دین، هدف و معنا را ایجاد می‌کنند. وقتی نیروهای بیرونی در این زمینه توانمند نیست هر چه دین به ذهن فرد ورود کند ولی در نهایت اتفاق خاصی نمی‌افتد؛ ممکن است فرد حافظ قرآن باشد ولی از افسردگی رنج ببرد، فردی معتقد به نظر برسد ولی با یک شبهه عقایدش برعکس شود.

وی ادامه داد: ۱۷ نهاد بر پایه توسعه تربیت دینی بعد از انقلاب در کشور ایجاد شده است که در راستای نهادینه کردن تربیت اسلامی در بخش‌های مختلفی مانند دانشگاه‌ها، مدارس و … همواره فعالیت دارند و نیاز است امیدوارانه به بررسی نقاط ضعف و قوت تصمیمات، سیاستگذاری‌ها و فعالیت نهادهای تربیتی کشور بپردازیم.

عضو هیئت علمی پژوهشگاه حوزه و دانشگاه تصریح کرد: تمرکز بر مسئله «کارآمدسازی مدارس در راستای تحولات عصری، راهکارها و چالش‌ها» می‌تواند با توجه به تحولات اجتماعی، فرهنگی و سیاسی، راه حل دستیابی به نظام هوشمند کارآمد و پویا را نشان دهد، نظامی که بتواند دائماً خود را بازسازی کند و به نیازهای تربیتی امروز پاسخ دهد.

*تلاش برای اصلاح تربیتی- فرهنگی مدارس سابقه‌ای ۱۷۰ ساله دارد

حجت‌الاسلام نوذری اذعان کرد: مدرسه، سابقه ای  حدود ۱۷۰ ساله در ایران دارد و در این مدت دائماً متفکران و دانشمندان در عرصه نظر و عمل برای حل مشکلات فرهنگی و تربیتی آن تلاش کرده‌اند. مدرسه در سطح اندیشه، ساختار و سبک زندگی از غرب تأسی می‌کند و باورها و ایمان را ضعیف می‌کند که باید برای حل آن تصمیمی کاربردی در پیش گرفت.

وی عنوان کرد: در فرایند بررسی ۱۷۰ ساله‌ای که برای اصلاح تربیتی فرهنگی مدارس صورت گرفته است، ایده جایگزین نیز وجود دارد که مشکل را اساسی درمان می‌کند. عنوان این ایده «مدرسه فطرت- ایمان محور» است و به سمت تحقق نیز حرکت کرده است. تا کنون هفت جلد کتاب در خصوص آن به چاپ رسیده است و در سال آینده نیز چند جلد دیگر به آن‌ افزوده می‌شود و به این ترتیب ورود به جامعه علمی در این راستا گسترده‌تر صورت می‌گیرد.

عضو هیئت علمی پژوهشگاه حوزه و دانشگاه مطرح کرد: به دنبال وجود انواع دیدگاه‌ها، انواع مدارس وجود دارند؛ حتی ذیل یک رویکرد نیز می‌تواند چند نوع دیدگاه مختلف وجود داشته باشد. به عنوان مثال مدرسه ایمانی، توسعه‌گرا، والدروف و … از نمونه‌های متعدد مدارس هستند.

وی تشریح کرد: در ابتدا واقعیتِ مدرسه به ایران تحمیل شد. کشور با شرایطی رو به رو بود که نظام تربیتی‌اش پاسخگو نبود و به مرور مردم و روشنفکران به این نتیجه رسیدند که حتما باید مدرسه‌ها ایجاد شوند. البته در آن زمان حدود ۲۰ سال مقاومت صورت گرفت و آتش زدند ولی از یک جا به بعد علمای بزرگ موافقت کردند. تعریفی که از مدرسه در آن زمان بیان شد تعریف ماهیت مدرسه نبود و تعریف کارکردی از مدرسه داشتند و نه محتوایی؛ می‌گفتند مدرسه نیاز است تا کشور از مواهب تمدنی، علم و فناوری غرب برخوردار شود و مشکلش این است که موجب تضعیف باورهای ارزشی و دینی می‌شود و شروع به تفکر در این باره کردند.

عضو هیئت علمی پژوهشگاه حوزه و دانشگاه افزود: با مرور زمان و انجام بررسی‌های متعدد جوامع اسلامی به این نتیجه رسیدند که برای حل معضل غربزدگی مدارس باید مدیریت مدرسه را به دست گرفت یعنی در تعیین اجزا مدرسه نقش تصمیم‌گیرنده را ایفا کرد. مدارس در کشورهای اسلامی با این راهبرد شروع به کار کردند. هفت سال قبل از انقلاب این ایده کامل‌تر شد، یعنی به این نتیجه رسیدند که اگر مدیریت مدرسه هم در اختیار جامعه اسلامی باشد ولی بدون دانش تربیتی امکان ندارد که مدرسه را اسلامی کرد.

* سه رکن نظام تربیتی پویا

حجت‌الاسلام نوذری مطرح کرد: کسانی که موافق تولید علم تربیتی در جامعه اسلامی بودند به دو دسته تقسیم شدند. نخست گروهی که فعالیتشان خیانت به این ایده بود یعنی قرآن، فقه، روایت و تفسیر را به جای علم تربیتی ناظر به نهاد قرار دادند و مفهوم علم تربیتی را اشتباه گرفتند. دوم گروهی که فهمیدند این موارد مورد نظر نیست و تلاش کردند علم تربیتی بر مبنای واقعی خود تولید کنند.

وی تصریح کرد: دستیابی به نظام تربیتی پویا ضروری است، این نظام تربیتی پویا مبتنی بر سه رکن است: تبیین دقیق از فرد و جامعه آرمانی؛ نظام تربیتی اندیشه یعنی نهاد علمی؛ تأسیس مدرسه متناسب با اهداف.

در علوم تربیتی یک نظریه وجود ندارد بلکه سلسله مراتبی از نظریات وجود دارد که از یک فرض فلسفی- دینی شروع می‌شود و از آن مبانی فلسفه تعلیم و تربیت استنباط می‌شود تا اینکه به طیف‌های نظریه حوزه روانشناسی و جامعه‌شناسی علوم تجربی می‌رسد. نخستین کانال ورود به مدرسه حوزه نظریه برنامه درسی است که این نظریه مقدمه‌ای است برای الگوسازی.

عضو هیئت علمی پژوهشگاه حوزه و دانشگاه بیان کرد: الگوسازی در زمینه تعلیم و خانواده با هم فرق زیادی ندارند و کلیات مشابه دارند. نظریه از یکسری مفاهیم دارای ارتباط منطقی تشکیل می‌شود. مفاهیم تربیتی در حوزه نظری برنامه درسی بحث می‌شود. اگر مفاهیم در این مرحله تعریف نشود اتفاقی رخ می‌دهد که اکنون با آن دست به گریبان هستید یعنی روش‌های تربیتی متناسب با جامعه شکل‌گیری و اجرا نمی‌شود. محتوا و ارزشیابی باید متناسب با اهداف مورد نظر تعریف شوند.

*روش شناسی تولید علم تربیتی زمینه ورود به حوزه معرفت تجربی است

حجت‌الاسلام نوذری مطرح کرد: ۱۱ عنصر در حوزه فضای مدرسه وجود دارد که معلمان و مدیران درباره آن تصمیم‌گیری می‌کنند، در مرحله نخست این مفاهیم باید مبتنی بر انسان‌شناسی تعریف شوند. به عنوان مثال در تولید کتاب هدیه آسمانی رویکرد شناختی مورد نظر است در حالیکه این رویکرد در تألیف این کتاب اصلا جواب نمی‌دهد. کتاب بعدی که در دست نگارش قرار داده‌ایم پیرامون همین مسئله است. طبق هیچ منطق علمی آنچه که درباره هدیه‌ آسمانی نوشته شده است را نمی‌توان توجیه کرد، درس معارف نیز با مشکلاتی مواجه است.

وی ادامه داد: بعد از مراحل ذکر شده ورود به الگوسازی رخ می‌دهد. در این نقطه یکسری دانش‌هایی وجود دارد که مرحله پایینی از مرحله بالایی زاده می‌شود و نخ ریسمانی دارد. در جامعه غرب چند اصل به عنوان نخ ریسمان اساسی است مانند «فردگرایی»، «انسان‌گرایی» و «توهم انسان‌خدایی» ولی در جامعه اسلامی «توحید» نخ ریسمان است.

عضو هیئت علمی پژوهشگاه حوزه و دانشگاه اذعان کرد: در میدان بازی تربیتی همیشه یک طرف غرب و فرهنگ غربی قرار دارد، طرف دیگر فرهنگ غربی هم برنامه‌ ها،  اسلامی ایران و ظرفیت‌ها و امکانات موجود در کشور اسلامی است؛ در این شرایط نقطه اهرمی که باید گذاشته شود برمی‌گردد به یک نظریه انسان‌کنش‌شناسانه تربیتی. نظریه انسان‌کنش‌شناسانه تربیتی توضیح می‌دهد که عوامل بیرونی و درونی چگونه فرد و ویژگی‌هایش را برای یک پدیده اجتماعی مهیا می‌سازد. این موارد که انجام شود ما را به سمت روش شناسی تولید علم تربیتی سوق می‌دهد و از آنجا زمینه برای ورود به حوزه معرفت تجربی زمینه فراهم می‌شود. سپس از معرفت تجربی ورود به حوزه نظریه برنامه درسی و بعد از آن حوزه دین‌داری رخ می‌دهد.

*پنج رکن شکل‌دهی ایمان شخص مسلمان

حجت‌الاسلام نوذری ادامه داد: در حوزه تربیت دینی نگاه به دین و معارف اسلامی است در حالیکه دین پدیده‌ای روانشناختی است که در بستر حیات اجتماعی شکل می‌گیرد و قواعدی تکوینی بر آن حاکم است؛ به تعبیر علامه مصباح بدون شناخت این قواعد تکوینی هر تجویزی بی‌مبنا است.

حجت‌الاسلام نوذری اذعان کرد: شکل‌دادن دین‌داری شخص مسلمان پنج رکن دارد از جمله ایمان عقلی، ایمان قلبی، جاری کردن ایمان در زندگی، توانمندسازی حوزه عواطف، اخلاق و زیباشناختی و توانمندسازی نیروهای درونی. رسیدن به التزام، رسیدن به شوق به ارتباط که نیازمند ایجاد ۳۰ ویژگی است و جاری شدن ایمان در ساحت‌های مختلف نیز از مسائل دارای اهمیت است. شرط تحقق این موارد در نظام تربیتی دو محور است؛ نخست حوزه شکل‌دهی به عواطف، اخلاق و بحث زیباشناسی و همچنین بحث توانمندسازی نیروهای درونی. طبق دیدگاه علامه اعتقاد بر این است که خداوند به صورت فطری نیروهایی را درون انسان قرار داده است که قوه عقلی، انگیزشی و گرایشی او را از جهان مادی فراتر می‌برد و به جهان غیب می‌رساند. در هر کدام نیز مشخص است که چند نیرو وجود دارد که در تعامل با نیروهای بیرونی، نیاز دستیابی به شناخت نسبت به دین، هدف و معنا را ایجاد می‌کنند. وقتی نیروهای بیرونی در این زمینه توانمند نیست هر چه دین به ذهن فرد ورود کند ولی در نهایت اتفاق خاصی نمی‌افتد؛ ممکن است فرد حافظ قرآن باشد ولی از افسردگی رنج ببرد، فردی معتقد به نظر برسد ولی با یک شبهه عقایدش برعکس شود.