مسلمانان به حکم مبانی اعتقادی خود، باید بین آموزه‌های عقلانی و تجربی و آموزه‌های وحیانی نوعی هماهنگی ایجاد نمایند تا در فکر و عمل به تضاد گرفتار نشوند. علم دینی می‌تواند تحقق‌بخش این هماهنگی باشد؛ اما چنین امری نیازمند پیمودن مراحل مختلفی از جمله استحکام مبانی آن از منظر قرآن کریم است. منکران علوم انسانی اسلامی بدون لحاظ نسبتی که آموزه‌های قرآنی با علوم انسانی دارد، همواره مطالب ناسازگار با مبانی وحیانی را بیان می‌کنند، لذا در این اثر و در دو بخش امکان علم دینی با رویکرد علوم انسانی و بخش مبانی مشترک، جواز، مطلوبیت و ضرورت علم دینی تلاش شده است با اتکای به قرآن کریم ضمن بیان مبانی علم دینی و بالاخص علوم انسانی اسلامی، به شبهات مربوطه نیز پاسخی مناسب داده شود.