«کرونا، از آنچه فکر میکنیم تا آنچه واقعا هست!»
یادداشتی از دکتر سیدحسین فخرزراع عضو هیأت علمی گروه فرهنگپژوهی پژوهشگاه فرهنگ و اندیشه اسلامی
“کرونا” پدیدهای که بیش از آنچه واقعا هست، بیمناک و واهمهافکن است!
بیش از اینکه جسمها را بیالاید، روانهای انسانی را آلوده است!
هراسی که این پدیده شوم به پا کرده، شاید طاعون و سارس و انواع آنفولانزا و وبا و غیره به پا نکرده!
همه سبک و سیاق زندگی را دارد عوض میکند این لعنتی!
جان و سلامتی مردم که هیچ؛ دارد سمبههای پر زورش به بدنه سیاست و فرهنگ و اقتصاد و دین رخنه میکند!
اما چند سوالِ براستی استفهامی:
- اینکه آیا این اتفاقات، تأثیراتی است از وجود واقعی کرونا یا فاکتورهای دیگر در پشت این قضیه پنهان است؟
- این که یک پدیدهای که تاکنون با آنهمه اِهن و تلوپاش که در سراسر گیتی به پا کرده و تقریبا حدود یکمیلیون نفر مبتلا دارد، باید نوک پیکان تاریخ را به سمت و سویی دیگر تغییر دهد؟
- آیا پراکنش این پدیده یا میزان مرگ و میرها منجر به چنین عکسالعملهای شدید در قبال آن شده؟
- آیا انسانها ترسوتر از دورانهای پیش از این شدهاند؟ یا جان امروزیها بهای بیشتری یافته؟
- آیا کرونها کشندهتر، مخربتر، سریعالانتقالتر از وبا و طاعون و آنفولانزا و سارس و سلاحهای کشتار جمعی است که هر کدام خودشان رستاخیزی در عالم به پا کردهاند؟
اگر به پراکندگی و میزان مرگ و میر و خطرآفرینی باشد، رخدادهای وحشتاکتر و رعبانگیزتری در تاریخ انسانی وجود داشته که کرونا در مقابل آن لُنگ میاندازد، پس چرا اکنون موجب شده باور کنیم «تاریخ جان به دو بخشِ قبل و بعد از کرونا تقسیم میشود»؟
این وقایع شوم پاندمیک و عالمگیر را ملاحظه و سپس سوالها را مجدد در ذهن مرور کنیم:
- طاعون چند دوره پاندومی داشته و این بیماری عفونی که مشترک بین انسان و دام است، مدت و تعداد سرایتش بسیار سریعتر از کرونا است. گاه آنقدر تعداد مرگ و میرها در برخی نقاط زیاد بوده که نسبت افراد زنده جهت دفن مردگانِ بیشمار ناکافی بوده است. در اولین پاندمیِ طاعون در تاریخ، بیش از نصف مردم جهان کشته میشوند. در دومین پاندمی بیش از ۳۰ ملیون نفر و سومین پاندمی ۱۲ ملیون نفر کشته داشته است. البته بگذریم از استفادههای جنگافزارانهای که از این عامل هم شده و اپیدمیهای عمدی هم وجود داشته است!.
- آنفولانزا نیز از دیگر پاندمیهاست که در چند دهه قبل حدود ۱ ملیون نفر را کشت. در پاندمی دیگر بیش از ۵۰۰ ملیون نفر یعنی ۲۷ درصد جمعیت جهان مبتلا شدند و ۱۰۰ ملیون قربانی در عرض دوسال گرفت. آنفولانزای دیگر ۲۰ تا ۳۰ ملیون نفر را کشت!
- وبا که به بیماری مرگامرگی نامیده شده بود و فقط از قرن ۱۹ به بعد باعث مرگ دهها ملیون نفر شد. در روسیه در عرض ۴ سال بیش از یکملیون نفر تلف شدند. در آمریکا طی دوسال بیش از ۱۵۰ هزار نفر و در هند در همین سالها بیش از ۸ ملیون نفر مردند!. جالب است در برخی نقاط جهان ازجمله ایران بخاطر شیوع و تعداد زیاد، گاه قربانیان را مجبور میشدند به دریا بریزند. در شیراز در عرض ۴ هفته، دوسوم مردم مردند. کم کم در کل ایران بیش از ۱۰۰ هزار نفر کشته گرفت. و این بیماری در دورههای مکرر در ایران تقریبا همین تعداد قربانی را آنهم با جمعیت کمِ ایران گرفته است!
اما چرا کرونا وحشتبار نشان داده شده است؟ در قیاس با اپیدمیها و پاندومیهای دیگر آنهم با رشد تعداد جمعیت کشورها، که آمار بسیار ناچیزی است، پس آیا یک اپیدمی عمدی قابل کنترل! است؟ آیا جنگی بیولوژیک است؟ آیا نبردی روانشناختی با اثر تخریبی بیش از نبردهای فیزیکی است؟ آیا این قدرت رسانه است که چنین وحشتآفرین کرده این لعنتی را یا واقعا هست؟
اینها سوالاتی است که شاید به ذهن همه ما برسد و در این میان شاید به این ترجیعبند کلام حکیمانه مقام معظم رهبری(مدظله) برسیم که:
“وقتی درباره این قضیه فکر میکنیم از بقیه حوادث مهمی که در دنیا وجود داشته است نباید غافل شویم”