به گزارش اداره روابط عمومی و اطلاع رسانی پژوهشگاه فرهنگ و اندیشه اسلامی، کرسی علمی ترویجی ذات گرایی قدیم و گذر به ذات گرایی جدید توسط گروه معرفت شناسی پژوهشکده حکمت و دین پژوهی با حضور صاحبنظران این حوزه در قم برگزار شد.
دکتر ابراهیم دادجوعضو هیات علمی گروه معرفت شناسی و ارائه دهنده کرسی در ابتدای جلسه با طرح این سوال که ذات گرایی جدید در راستای ذات گرایی قدیم است یا خیر سخنان خود را اینگونه آغاز کرد: بحث ذات گرایی قدیم در عرصه فلسفه ارسطویی، فلسفه اسلامی و فلسفه قرون وسطی مطرح بود. دوره ذات گرایی جدید از نیمه دوم قرن بیستم به بعد در کشورهای آمریکا و استرالیا شکل گرفت. چند پرسش اصلی در میان بوده و این است که آیا ذات گرایی جدید واقعاً وجود دارد؟ به عنوان یک جریان است یا یک مابعدالطبیعه؟ اگر وجود دارد چه ارتباطی با ذات گرایی قدیم دارد و چه لوازمی خواهد داشت؟
وی افزود: بر اساس دیدگاه بنده ذات گرایی جدید تاثیرات بسیار زیادی بر ذات گرایی قدیم و فلسفه اسلامی می تواند بگذارد. حال این تاثیرات را چگونه می توان نشان داد. من تلاش زیادی کردم برای اینکه نشان بدهدم ذات گرایی جدیدی وجود دارد، دو کتاب اصلی معرفت شناسی را ترجمه کنم. ذات گرایی جدید جریانی است که بعد از سال ۱۹۷۵ شروع شده و در سال ۲۰۰۱ توسط برایان الیس(Brian David Ellis) جهش بسیار بالایی پیدا کرد و هنوز هم استمرار دارد. برایان الیس کسی است که هنوز با وجود آنکه زنده است و حدود ۹۰ سال سن دارد هم فکرانش چیزی به نام الیس گرایی را بوجود آورده اند. ذات گرایی جدید در ما بعدالطبیعه تاثیر بسیار عظیمی داشته است. او لوازم ذات گرایی جدید را در عرصه علوم طبیعی در کتاب ذات گرایی علمی نشان داده که متن انگلیسی آن موجود است و کاملاً توسط بنده ترجمه شده و جناب آقای دکتر قائمی نیا و سرکار خانم دکتر کریمی نیز تحلیل و بررسی و ارزیابی هایی روی آن داشته اند.
عضو هیات علمی گروه معرفت شناسی پژوهشگاه با بیان دیدگاه های ارسطو در فلسفه اسلامی و ذات گرایی تصریح داشت: اینکه در ذات گرایی قدیم بحث این است که آیا در باب موجود یا جوهر که بحث میکنیم، این بحث یک بحث ماهوی است یا یک بحث وجودی هم هست؟ وقتی ارسطو در مورد وجود و ماهیت صحبت میکند در بحثهای منطقیات و تحلیلات فلسفی بین آنی که هست و آنی که چیست فرق میگذارد. یعنی بین وجود و ماهیت؛ و در ما بعدالطبیعه این را از طریق موجود شروع میکند. یعنی ما موجود داریم یا جوهر است یا عَرَض به تبع جوهر موجود است؟
جوهر آنی است که از اقسام مختلف تشکیل شده یک وجود و یک ماهیت دارد. این ماهیتش آیا همان وجودش هست یا خیر؟! از منظر ارسطو وقتی از ماهیت یا ذات صحبت میکنیم منظور آن نیست که در تعریف موضوع یا موضوع در تعریف محمول می آید که همان جنس و فصل است؛ یعنی بحث ماهُوی است. وقتی از جوهر یا ذات صحبت میکنیم یا میگوییم ماهیت این شیء، منظورمان همان جنس و فصل مفهومی و ماهیتی نیست، منظور آن واقعیت خارجی است.
وی همچنین گفت: این ذات به معنای واقعیت که در فلسفه اسلامی یا الهیات شفا یا اسفار ملاصدرا میگویند این ذات را بحث می کنند نه ذات به معنای ماهیت. به این معنا می گوییم فلسفه اسلامی ذات گراست، ارسطو ذات گراست. به این معنا که در ما بعدالطبیعه قائل به ذات و خواص ذاتی اشیاء است. خوب با این مقدمه بحث اصلی را شروع می کنم. حال می خواهیم بگوییم این ذات گرایی یا همان ذات گرایی قدیم چه لوازمی دارد، یا چه نتایجی از آن گرفته اند؟
در ادامه این کرسی نخستین ناقد حجت الاسلام علیرضا قائمی نیا نیز با بیان اینکه این نظریه دارای ابهامات اساسی و عدم شفافیت در تعاریف و واژگان است گفت: ذات گرایی در فلسفه از بحثهای مهم و جدید است و نمیتوان آن را انکار کرد اما نکتهای که وجود دارد آن است که این اصطلاح یک مشترک لفظی است، مشترک لفظی از چند جهت در حوزههای مختلف به کار میرود مثلاً در حوزه فلسفه، بحث های متافیزیک، بحث های معرفت شناسی، حتی فلسفه دین و … مورد توجه قرار میگیرد. گذشته از این بحث، ذات گرایی مخالفانی نیز دارد. خیلی از جاها باید مقابل اینها را هم تعیین کرد. باید بدانیم که در هر حوزهای مقابل ذات گرایی چیست؟ “تُعرفُ الاشیاء بِاَزدادها” تا حدی اشاره به این نکتهای میکند. تا وقتی این اصطلاحات و کاربردهای گوناگون آنها را با مقابلشان تعیین نکنیم بحث مبهم میماند.
ذات گرایی جدید هم یک ابهام دارد. به خصوص این کاری که باید شما انجام می دادید در معنا و به فهم ما از مساله کمک می کردید این بود که مقصود شما از ذات گرایی قدیم و جدید چیست؟ ادعای آنها را باید منقّح بیان می کردید مثلاً میگفتید در هستی شناسی دو ادعا دارند در معرفتشناسی سه دارند اینها را به خوبی باید دسته بندی می کردید تا به توافق برسیم. باید بدانیم که بایستی از کجا شروع کنیم. واقعا وقتی نوشتار شما را مطالعه می کنم خودم نمیتوانم تجمیع کنم. البته در ذهن شما یک تصور واضح و جامعی از این قضیه وجود دارد ولی ما هنوز ابهام داریم و به آن تصور نرسیدهایم.
این استاد معرفت شناسی با انتقاد از تفکرات فلسفی داخل کشور تصریح داشت: ما تفکر فلسفی نداریم، تفکری که واقع بین باشد و مبتنی بر آثاری باشد که در دنیای امروزی وجود دارد و بهره گرفته از سنت دیرینه و فلسفی باشد. کاری شبیه کار مرحوم علامه طباطبایی(ره) وجود ندارد. بیشتر درجا زدن است! یکی از محورهایی که میتواند گشایش ایجاد کند گفت و گو با دیدگاه ها و مباحث جدید و درگیر ساختن فلسفه اسلامی با مباحث جدید فلسفی مثل ذات گرایی است.
من این را انکار نمی کنم و اصلاً خودم هم دنبال این هستم و شاید اختلاف نظر من و شما هم در مسئله و هم در روش باشد! که آیا ذات گرایی به عنوان یکی از دیدگاه ها می تواند مشکل را حل کند؟ بنده معتقد هستم که خیر، نمیتواند متحول کند، گرچه میتواند بحث های جدیدی را بوجود بیاورد. تردیدی وجود ندارد که فلسفه اسلامی سه جریان اصلی و کلیدی دارد مشاء، حکمت اشراق و حکمت متعالیه. شاید نتوانید حکم کلی و واحدی راجع به اینها صادر کنید که همه مبتنی بر ذات گرایی هستند. این از دو جهت است یکی از جهت اشتراکاتی که با ذات گرایی دارند، دوم از جهت اختلافی که خود این ها با هم دارند.
در ادامه جلسه سرکار خانم دکتر کریمی دیگر ناقد نشست نیز با طرح این سوال که ذات گرایی را تا چه حد می توان نظر فلسفه علم بسط داد گفت: آیا واقعاً تمام آنچه که ما به دست میآوریم فقط ذات باوری است و ذات باوری اصیل است؟ این را کسی نمی پذیرد حال به فرض که ذات باوری اصیل باشد می خواهم این تناظر را برقرار کنم، همانطور که ما از تجربیات متفاوت علمی و رسیدن به یک قانون طبیعی که الان من اسم این را هم قانون طبیعی میگویم مسامحتاً هم میگویم، برای اینکه خود این هم بحث های متفاوتی دارد و چندین نوع تقسیم بندی برای قانون طبیعی هست. آیا میتوانیم بگوییم صرفاً این نظریه درست است و آیا وقتی یک نظریه متافیزیکی را مثل ذات باوری گرفتیم آیا میتوانیم بگوییم صرفاً واقعگرایی از آن حاصل میشود؟ نمی دانم این تناظر از کجا آمده و سوال من از شما این است که این تناظر را از کجا آوردید؟ و همین باعث می شود که به کل بحث خدشه جدی وارد شود و از پراکندگی و آشفتگی برخوردار باشد که در ذهن جمع نشود و سخت بتوان درباره آن صحبت کرد. مثلاً اینکه ما مبانی ذات باوری را تعریف نکردهایم. خودتان اشاره کردید علم جدید یکی از نظریات اصلی آن کوانتوم است و ذات باوری بر آن اساس است خوب از کوانتوم نظرات دیگری هم در آمده و فقط ذات باورها نیستند که آن را تفسیر می کنند.
وی همچنین ادامه داد: اینکه هدف علم ذات باوری و کشف ویژگی های ذاتی است دلیل نمیشود که از این نظریه برسیم به اینکه پس ما این نظریه را در فلسفه بنیان فلسفه دیگری قرار دهیم و بخواهیم فلسفه را احیا کنیم یا ارتقا و تحول بخشیم.
مشکل من با ایده شما دقیقاً این است که ما فکر می کنیم به یک روش قطعی رسیدیم و واقع را به شکل قطعی کشف میکنیم و واقع همین است و جز این نیست. انگار که با این ایده در هر سه حوزه به قطعیت رسیده ایم و این گونه علم تعطیل میشود!
شما در ارائه نظریه خود می گویید که من یک روش مطلقی را کشف کردهام و میخواهم به واقع دسترسی پیدا کنم حداقل از مسیر ذات باوری نمیتوان این روش را کشف کرد. حال می خواهم بازهم بیشتر وارد جزئیات نظریه ذات باوری شوم. نظریه ذات باوری قائل به سلسله مراتب است یعنی می گوید من یک ذات باوری در کشف انواع دارم مثلا از اتم مولکول، از آن بیشتر نوع و جهان… برایان الیس نیز همین ادعا را دارد. این مسائل با بخش بزرگی از ما بعدالطبیعه و فلسفه اسلامی سازگار نیست که ما آنها را کنار هم بگذاریم و بخواهیم یکی را باعث ارتقای دیگری قرار دهیم.
وی در پایان یادآور شد: ابنسینا ذات را در سه معنا به کار میبرد یکی معنی وجود یکی ماهیت و یکی طبیعت. آنجایی که به معنی وجود به کار میبرد ما نه به اعتبار اینکه در منطق و فلسفه به کار برده در همه جا همین است مصادیقی را از وجود سوا می کند و اینجا که میخواهد به مصادیق این که هویت شیء را مشخص میکند اشارهکند ذات باریء را میآورد و میگوید اینجا ماهیت او این هویت است پس اینجا ماهیت یا ذات را به عنوان وجود به کار می برد اما جایی که به معنی ماهیت به کار میبرد یعنی به معنی ذاتی که الان مد نظر شماست به کار می برد، این عدم تفکیک را نکردید و در بحث شما آشفتگی ایجاد کرده است اینجاست که میگوید ما از انواع طبیعی میتوانیم به ذات قدیم پی ببریم. ولی ابن سینا باز ذات فردی را هم مطرح میکند یعنی دیدگاه او خیلی شبیه بِرد و مخالف نظریه ارسطو است. ولی می بینیم ابن سینا برای ذات فرعی هم اعتبار قائل است.
کرسی علمی ترویجی ذات گرایی قدیم و گذر به ذات گرایی جدید توسط گروه معرفت شناسی پژوهشکده حکمت و دین پژوهی با حضور صاحبنظران این حوزه ۳۰ آذرماه ۹۸ در سالن فرهنگ پژوهشگاه در قم برگزار شد.