حکمت سیاسی در گام اول انقلاب اسلامی

به گزارش اداره روابط عمومی و اطلاع‌رسانی پژوهشگاه فرهنگ و اندیشه اسلامی، در راستای برگزاری همایش ملی «بیانیه گام دوم انقلاب اسلامی و توسعه علوم انسانی»، مجموعه نشست‌های کارگروه سیاست با همکاری پژوهشگاه علوم و فرهنگ اسلامی و انجمن مطالعات سیاسی حوزه علمیه دوشنبه ۲۷ بهمن ماه جاری به صورت مجازی تحت نرم افزار اسکایپ برگزار شد.

در این مجموعه نشست‌ها، حجت‌الاسلام والمسلمین محسن مهاجرنیا عضو هیأت علمی گروه سیاست پژوهشگاه به موضوع”حکمت سیاسی درگام اول انقلاب اسلامی” پرداخت که متن آن در ادامه از منظرتان می‌گذرد:

اگر حکمت سیاسی را به معنای دانش و بینش قطعی و متقن در کشف حقایق حیات سیاسی بدانیم، انقلاب اسلامی در مرحله جوشش انقلابی و نظام سازی ، به دلایل ذیل نظامی حکیمانه و مبتنی بر محاسبه عقلانی است.

اولاً :برخورداری از رهبری حکیمانه : به تعبیر مقام معظم رهبری ؛ « امام خمینی به معنای واقعی کلمه یک حکیم بود . خدای متعال به همان معنای حقیقی «ولقد آتینالقمان الحکمه» را به این مرد داده بود ( دردیار با کارگزاران نظام،۱۴/۹/۱۳۶۹)

ثانیاً : انقلاب پیش از وقوع مبتنی بر سه نوع عقلانیت طراحی شده بود .باعقلانیت بنیادی به حاکمیت الهی رسیده بود.برپایه عقلانیت ارزشی، هوشمندانه به نظم ولایت فقیه رسیده بود و بر اساس عقلانیت ابزاری متناسب با فضای مدرن ساختارسازی و نهادسازی و نظام سازی دینی کرد.

ثالثاً : انقلاب در گام نخست با بدون پیشینه و الگوی تجربی و بدون تقلید از شرق و غرب ، در مرحله شورانقلابی و هیجانات احساسی، توانست، با کمترین تذبذب، تزلزل و لغزش، افراط و تفریط، تحجر و انفعال، نظام انقلابی را جایگزین نظام شاهنشاهی نیمه مدرن کند.

رابعاً : در اثنای جوشش انقلابی ، حکیم انقلاب توانست با تدبیر درست آرمانگرایی را با  واقعگرایی، شور انقلابی را با عقلانیت، دوراندیشی را با مصلحت و حوادث ناخواسته را با حسابگری دقیق رفع و رجوع نماید.

خامساً : انقلاب اسلامی بر اساس حکمت سیاسی خویش توانست ، تعارضات و تزاحمات ناشی از خودآگاهی انقلابی را به درستی مدیریت کند و تجزیه طلبی حزب خلق مسلمان به رهبری یک مرجع تقلید، تجزیه خوزستان به رهبری یک عالم مشهور، تجزیه کردستان ،غائله گنبد و خلق ترکمن، غائله سیستان و بلوچستان و غائله گروهک های سیاسی، راست‌گرا و چپ‌گرا و منافق و مهم تر از همه غائله جبهه دموکراتیک ملی و نهضت آزادی که  در جایگاه دولت موقت هویت اسلامی نظام را مورد خدشته قرار می داد .

سادساً  : رهبری حکیم انقلاب توانست با کمک مردم انقلابی ، ماهیت اسلامی انقلاب را از میان جریاناتی که خواهان: « حکومت جمهوری ایران»، « جمهوری دموکراتیک ایران»،« جمهوری دموکراتیک اسلامی» و هر عنوانی با حذف قید اسلام ، بودند به سمت نظم سیاسی « جمهوری اسلامی ایران » هدایت  و تصویب کند.

سابعاً : رهبری حکیم  انقلاب اسلامی توانست، هوشمندانه و با محاسبه گری دقیق ، با حل تعارضات و رفع تزاحمات  ناشی از افراط و تفریط ها و دخالت های بیگانگان ، نظریه سازگاری « جوشش انقلابی را با نظم سیاسی » را در تاریخ انقلابات دنیا به ثبت برساند. بدین منظور در مدت کوتاهی نظام سازی را با سه همه پرسی (درباره اصل جمهوری اسلامی، انتخاب خبرگان تدوین قانون اساسی، رأی به قانون اساسی) و سپس انتخاب ریاست جمهوری، انتخابات مجلس شورای اسلامی  به سرانجام رساند.