گسترش اخلاق سیاسی پس از انقلاب اسلامی

به گزارش اداره روابط عمومی و اطلاع‌رسانی پژوهشگاه فرهنگ و اندیشه اسلامی، در راستای برگزاری همایش ملی «بیانیه گام دوم انقلاب اسلامی و توسعه علوم انسانی»، مجموعه نشست‌های کارگروه سیاست با همکاری پژوهشگاه علوم و فرهنگ اسلامی و انجمن مطالعات سیاسی حوزه علمیه دوشنبه ۲۷ بهمن ماه جاری به صورت مجازی تحت نرم افزار اسکایپ برگزار شد.

در این مجموعه نشست‌ها، حجت‌الاسلام والمسلمین سیدکاظم سیدباقری مدیر گروه سیاست پژوهشگاه به موضوع”گسترش اخلاق سیاسی پس از انقلاب اسلامی” پرداخت که متن آن در ادامه از منظرتان می‌گذرد:

دانش اخلاق پس از انقلاب اسلامی، از عرصه و حوزۀ فردی در آمد و در سراسر امور سیاست و جامعه، جاری و ساری گردید و همواره مورد پرسش قرار گرفته و می‌گیرد که کجای فرایند و فراگرد امر قدرت حضور دارد، چگونه حضوری باید داشته باشد. این پرسش نیز همواره مطرح بوده است که اخلاق امروزه در نظام جمهوری اسلامی چگونه جایگاهی دارد و کارگزاران نظام اسلامی چه مقدار به آموزه‌های آن التزام دارند یا باید داشته باشند و چقدر به آن نقطۀ مطلوب نزدیک‌اند و آموزه‌های اخلاقی، چقدر به رفتار سیاسی- اجتماعی شهروندان و فرمانروایان وارد شده است و آنها را راهبری کرده است. این پرسش‌ها و حضور کم و بیش اخلاق در سیاست، بهانه‌ای جدی و آغازی برای کاوش و پویش به سوی گرایش اخلاق سیاسی و بررسی ساحت‌ها و زوایای گوناگون آن است. اخلاق سیاسی، گرایشی بینارشته‌ای در اندیشه سیاسی اسلام با مبانی، اصول و کارکردهای مشخص است که به هدف سعادت، تهذیب و رشد معنوی جامعه اسلامی، روابط اخلاقی قدرت سیاسی را تنظیم می‌کند و سامان می‌بخشد و مسائل سیاسی در اخلاق را بررسی می‌کند.

این نوشته، در پی بررسی چگونگی وضعیت این گرایش، پس از انقلاب اسلامی است. در فرضیه تاکید شده است که در ساحت نظری و علمی، مطالب، نوشته‌ها و پژوهش‌های گوناگونی دربارۀ اخلاق سیاسی تولید شده است که غالب آنها توصیه‌نامه و اندرزنامه بوده و بیشتر به تفسیر و تحلیل احادیث اخلاقی بسنده شده است؛ لذا پس از انقلاب اسلامی، کمتر تکاپویی می‌توان یافت که به شکل نظام‌مند و در قالب سامانه‌ای دقیق به این امر پرداخته باشد؛ ضمن آن که ساحت‌های بینارشته‌ای اخلاق سیاسی نیز چندان مد نظر اندیشه‌ورزان و پژوهشگران این عرصه نبوده است، چرایی ناشکل‌گیری این گرایش اندیشه‌ای را باید در مواردی چون عدم احساس ضرورت، گرفتار روزمره شدن، پندارهای ناصواب، فراهم نبودن شرایط اجتماعی- سیاسی بررسی کرد و برای چشم‌انداز و آیندۀ اخلاق سیاسی باید سطوح مطالعاتی روشی، بینشی و کارکردی را در نظر گرفت. این مساله را می‌توان در سه حوزۀ پیشینه، شرایط فعلی و چشم‌انداز و آینده، بررسی کرد. به نظر می‌رسد با آن که در ساحت نظری و علمی، اخلاق سیاسی نسبتا دارای سابقه‌ای پرمایه در تمدن اسلامی بوده است و برخی پژوهش‌هایی که پس از انقلاب اسلامی در این باره، تولید شده است، اما گرایش اخلاق سیاسی پس از انقلاب اسلامی دارای رشد چندانی نبوده است و کمتر تکاپویی می‌توان یافت که به شکل نظام‌مند و در قالب سامانه‌ای دقیق به این مهم پرداخته باشد، لذا برای آینده این دانش با توجه به رویکرد خط‌مشی‌گذاری می‌توان چشم‌انداز آن را در سه مرحلۀ روشی، بینشی و کارکردی پی‌گیری کرد تا بستر برای فراهم شدن گام‌های آغازین در این شاخۀ معرفتی فراهم آید. روش این نوشته، توصیفی- تحلیلی است.