مدلی برای تحول و اسلامی سازی علوم انسانی

به گزارش اداره روابط عمومی و اطلاع‌رسانی پژوهشگاه فرهنگ و اندیشه اسلامی، کرسی علمی ترویجی ” مدلی برای تحول و اسلامی سازی علوم با اقتباس از شکل گیری فلسفه اسلامی در دوران اوج تمدن اسلامی ” با ارائه دکتر مهدی طاهریان و به همت مرکز مطالعات پیشرفت و تمدن با مشارکت انجمن علمی تحول علوم انسانی در سالن جلسات سازمان مرکزی پژوهشگاه در تهران برگزار شد.

دکتر حسین رمضانی رییس مرکز مطالعات پیشرفت و تمدن و دبیر علمی این کرسی در ابتدای جلسه گفت: با توجه به اینکه جناب آقای دکتر طاهریان سال های سال برای تدوین این تحقیق زحمت کشیده اند و مطلب خوبی به سرانجام رسیده است. فرصت مغتنمی برای پژوهشگاه فرهنگ و اندیشه اسلامی است که ثمره تلاش فکری ایشان به سمع و نظر محققان برسد و از جهت کمک به این مسیر پژوهشی که در پیش دارند فرایند کاری و محتوای آن مورد نقد و ارزیابی قرار گیرد. جمع اساتیدی که به عنوان ناقد در این جلسه کرسی حضور دارند همگی از جمله افرادی هستند که زمینه فکری و پروژه کاری تحول بخشیدن علوم انسانی و نیل علوم انسانی موجود به سمتی که برگرفته از مبانی اسلامی باشد را در دستور کار دارند. به نظر می رسد نقد و نظرهای ارائه شده در این جلسه می تواند به بالندگی هرچه بهتر و بیشتر این مسیر و سایر متفکرانی که در این حوزه قلم می زنند کمک شایانی کند.

در ادامه دکتر مهدی طاهریان عضو هیات علمی دانشگاه و ارائه دهنده این کرسی نیز با بیان اینکه یکی از مراکز بزرگی که دغدغه اسلامی سازی علوم و تحول علوم انسانی موجود را دارد پژوهشگاه فرهنگ و اندیشه اسلامی است گفت: با توجه به اینکه ۲۰ سال است حوزه مطالعاتی در زمینه مبانی علوم اسلامی و البته علوم انسانی دارم این جسارت را پیدا کردم تا در راستای آرمان تحول خواهی در علوم انسانی قلم بزنم و آنچه پیش روی شماست نتیجه تحقیقی است که طی سال‌ها درباره مسئله تحول در علوم رائج غربی، اعم از علوم انسانی و علوم طبیعی دارم که پیرو منویات و مطالبات به حق مقام معظم رهبری انجام پذیرفته است. ما دنبال این هستیم که بدانیم برای انجام این کار ضروری از چه راهی باید وارد شد و چه راهکارهائی را باید مورد نظر قرار داد؟ تا هم علمی و هم واقع‌گرایانه و هم قابل اجرا به حساب آید و نیز نسبت به آنچه تا کنون در این رابطه گفته شده از پیشرفت و جامعیت بیشتری برخوردار باشد؟ این مطلب به ذهنم رسید که می‌توانیم با تأمل و توجه به کارهائی که متفکران اسلامی در رابطه با ایجاد تحول و اسلامی‌سازی فلسفه یونانی که علمی غربی بود، مدلی را کشف کنیم و ارائه دهیم و این مطلب با رویکردی که در مجموع در این مقاله انجام شده پیشینه‌ای ندارد.

طاهریان با طرح این اشکال که در علوم طبیعی و تجربی مانند فیزیک، شیمی، زیست‌شناسی، نجوم، کیهان‌شناسی و غیره تحول و اسلامی‌سازی چه معنا و مفهومی دارد گفت: مگر این علوم شرقی و غربی و اسلامی و غیراسلامی دارد؟ در جواب باید گفت که این علوم به لحاظ جنبه‌های علمی و نظری، اسلامی و غیر اسلامی ندارند، چونکه علم علم است و با واقعیت‌های عینی و خارجی سروکار دارد و بدنبال کشف قانون‌مندی‌های حاکم بر عالم عینی و جهان خارج و طبیعت می‌باشد، اما به لحاظ بعضی «مبانی و اصول موضوعه» و نیز به لحاظ «اهداف» و اینکه این علوم برای چه هدفی باید مورد پژوهش قرار گیرند، مسئله تفاوت دارد. گاهی ما این علوم را بر اساس مبانی مادی‌گرایانه و سکولاریسم و اصالت دنیا و مادیت‌خواهی محض استوار می‌سازیم و گاهی بر اساس مبانی الهیاتی و اصالت دنیا و آخرت و یا اصالت رفاه و معنویت با هم مبتنی می‌کنیم. گاه می‌توان هدف این علوم را صرفاً فراهم آوردن رفاه و آسایش دانست و گاهی می‌توان هدف را علاوه بر آسایش و رفاه، آوردن آرامش به روح و ذهن و دنیای عواطف انسانی و به تعالی رساندن آدمی و بدست آوردن احساس رضایت‌مندی از زندگی و هست بودن خود قرار داد. فرض اول در آنچه گفته گردید، می‌تواند مشخصه علوم طبیعی غربی باشد و فرض دوم می‌تواند مشخصه علوم طبیعی- اسلامی به حساب آید. به حق می‌توان این گفته یک متفکر غربی را نقل کرد که می‌گوید: تقریباً همه دانشمندان به لحاظ اقتصادی کاملاً وابسته‌اند و شماره دانشمندانی که دارای حس مسئولیت اجتماعی برای تعین هدف‌های انسانی برای علوم باشند، بسیار کم‌اند، تا بتوانند درباره جهت تحقیقات علمی تصمیم بگیرند.

وی افزود: دست‌کم ما می‌توانیم در رابطه با تحول علوم طبیعی غربی، چند کار انجام دهیم که عبارتند از: الف)اصلاح و بازنگری در بعضی مبانی و اصول موضوعه این علوم. ب)اصلاح در بعضی اهداف و غایات نهائی این علوم که غربیان بیان کرده‌اند. ج)ارتقاء و پیشرفت این علوم. به این صورت که در جهت نظریه‌های مطرح در این علوم، می‌توان نظریه‌های تکمیلی ارائه کرد. د)ابداع و نوآوری. به این صورت که علاوه بر نظریه‌های موجود و مطرح در این علوم، نظریه‌های نو و جدیدی را مطرح نمود. باید دانست که شرط اصلی در موفق شدن در هر چهار مورد، این است که ما از حالت انفعالی صرف در برابر فرهنگ و اندیشه‌های غربی در علوم طبیعی و علوم انسانی درآئیم و گذشته تاریخی خود را به عنوان یک ایرانی و مسلمان به یاد آوریم که بنیان‌گذار تمدن ایران و تمدن اسلامی در گذشته بوده‌ایم و توانمندی خود را در علم‌سازی و ایجاد تمدن یک بار به اثبات رسانده‌ایم. به گواهی مورخان غربی تاریخ تمدن اسلامی مانند گوستاولبون فرانسوی، ویل دورانت و غیره، علوم طبیعی و ریاضیات و طب و نجوم و غیره که مسلمانان از یونانیان گرفته بودند، در آن اصلاحات و پیشرفت‌هائی و نظریه‌های ابداعی بسیاری بوجود آوردند و بدین وسیله این علوم را در مرحله پیشرفته‌تری قرار دادند. بطور مسلم ریاضیات ابن‌سینا در مرحله پیشرفته‌تری نسبت به ریاضیات یونانی که فیثاغورث و اقلیدس آنرا بنیان گذاشتند می‌باشد، نیز طبیعیات او نسبت به طبیعیات ارسطو پیشرفته‌تر است. در منطق فارابی و ابن‌سینا و خواجه طوسی نیز همین وضع نسبت به منطق ارسطو وجود دارد. طب ابن‌سینا و زکریای رازی نسبت به طب جالینوسی و بقراطی در مرحله بالاتری می‌باشد و اصلاح شده آن به حساب می‌آید. کیهان‌شناسی و نجوم ابن‌هیثم و ابوریحان بیرونی بالاتر از هیئت بطلمیوسی یونانی و تحقیقات مسلمانان در حوزه شیمی و زیست‌شناسی و حیوان‌شناسی همین وضع را دارد.
طاهریان با تصریح اینکه آنچه امروزه تحت عنوان «فلسفه اسلامی» می شناسیم، مجموعه تلاش ها و تأملات فکری درباره فلسفه یونانی است گفت:  این تاملات فکری فلاسفه غربی به خصوص افلاطون و ارسطو است که توسط افرادی مانند کندی، فارابی، ابن سینا، شیخ اشراق، ملاصدرا و غیره انجام گرفته است. بموجب این مطلب مفهوم و معنای دقیق عنوان «فلسفه اسلامی» این نیست که این فلسفه‌ای می‌باشد که از منابع قرآنی و روائی گرفته شده، بلکه مقصود فلسفه خاص مسلمانان می‌باشد که بر اثر تلاش‌ها و تأملات فکری مذکور فراهم آمده است.
وی افزود: جریان علم سازی در جهان اسلام، شامل سه محور می باشد که عبارتند از: الف)محور ترجمه – تکمیل. ب)محور ایجادی – تأسیسی. ج)محور ترکیبی – نوسازی. در محور اول دانشمندان اسلامی، از منابع ایرانی و هندی و مصری و به خصوص یونانی، علومی مانند طب، ریاضیات، نجوم، کیمیاگری(علم شیمی) فیزیک سماوی و فیزیک ارضی را ترجمه و بعضی مباحث آنرا تکمیل نمودند و حتی مطالبی را بر آن افزوده ساختند. در محور دوم دانشمندان اسلامی برای درست فهمیدن کتاب، سنت و درست بکارگیری آن در زندگی مؤمنین، علوم و معارفی را بنیان گذاشتن که اسلامی محض اند و به همین دلیل جریان علم سازی در اینگونه علوم، ایجادی – تأسیسی است و این علوم عبارتند از: علم صرف، نحو، لغت عرب، تجوید، تفسیر، رجال، درایه، فقه، اصول و تاریخ. در محور سوم متفکران اسلامی از منابع ایرانی، مصری، هندی و به خصوص یونانی مواد و عناصری را در حوزه فلسفه، عرفان، کلام و اخلاق گرفته و آنها را با رویکرد اسلامی، ترکیب و نوسازی کردند و بدین گونه فلسفه اسلامی، عرفان اسلامی، کلام اسلامی و اخلاق اسلامی شکل گرفت. مسئله اسلامی سازی علوم انسانی، مربوط به همین جریان سوم است که نمونه کامل آن، مربوط به فلسفه یونانی می باشد.   مسلمانان فلسفه یونانی را با انجام کارهای مختلف تبدیل به فلسفه اسلامی و به تعبیر دیگر فلسفه خاص مسلمانان نمودند که آنها به این قرار می باشند: تفسیر و سامان‌دهی، تغییر در ساختار، نقد و دیدگاه انتقادی، تکمیل و پیشرفت و ارتقاء، بیانی جامع و مانع، اصلاح و بازنگری، ابداع و نوآوری فلسفی، خلاقیت و نه انفعال محض، بومی سازی و فرهنگ سازی، گذر از الهیات عقلانی به وحیانی، هماهنگی عقل و ایمان، گسترش روش معرفتی.
طاهریان همچنین گفت: اجراء این مدل کاملاً امری ممکن است که برای اجرائی نمودن آن، باید به چند مطلب توجه داشت که عبارتند از: الف)قبل از هر چیز باید دانست که این مدل کاملاً جنبه علمی و دانشگاهی و واقع‌گرایانه دارد و از هر گونه آرمان‌گرائی و ذهنیت‌گرائی بدور است و این ویژگی‌ها موفقیت این مدل را تضمین می‌کند. به عبارت دیگر این مدل دارای یک پشتوانه تاریخی می‌باشد و آن عبارت از همان اسلامی شدن فلسفه یونانی در عالم اسلامی است. این پشتوانه تاریخی جواب محکمی است به کسانی که تحول و اسلامی سازی در علوم انسانی و طبیعی رائج غربی را ممکن نمی‌دانند و به همین لحاظ تحول و اسلامی سازی این علوم را قبول ندارند و در آن تشکیک می‌کنند. ب) مسئولان اجرائی که در رابطه با مسئله اسلامی‌سازی و تحول در علوم انسانی و طبیعی رائج غربی، احساس مسئولیت می‌کنند، می‌توانند بخوبی برای رسیدن به این هدف کارگروه‌های علمی از متخصصان هر یک از رشته‌های علوم انسانی و حتی علوم طبیعی تشکیل دهند و هر یک از این متخصصان و اساتید در رشته علمی خاص خود، محورهائی از این مدل را نصب‌العین خود قرار دهند و بر اساس آن عملاً اقدام به تحول در علوم رائج غربی بنمایند. ج) با توجه به این مطلب که این مدل کاملاً شفاف و واضح و کاربردی و واقع‌گرایانه می‌باشد، دیگر مسئولان و متولیان امر تحول و اسلامی سازی، هیچ بهانه‌ای برای اقدام نکردن به ایجاد تحول در علوم رائج غربی، اعم از علوم انسانی و طبیعی نخواهند داشت و تنها باید کمر همت را بسته و اراده جدی در انجام آن داشته باشند و یکی از شرائط ضروری ایجاد تمدن نوین اسلامی انجام همین مطلب است. د)در بعضی از علوم انسانی همه این دوازده راهکار که در این مدل آمده قابل اجرا است. در بعضی علوم انسانی اغلب این دوازده راهکار می‌تواند مورد استفاده قرار گیرد و در علوم طبیعی مواردی مهم از این راهکارها را می‌توان بکار برد که بطور مشخص به چهار مورد آن در بند قبلی اشاره گردید و توضیح بیشتر آن در طی مباحث آینده می‌آید. هـ) موفق شدن به اجرای این طرح مشروط به این است که اولاً افراد شرکت کننده در این کارگروه‌ها امکان تحول‌سازی را قبول داشته باشند و ثانیاً متخصص در آن رشته علمی و صاحب نظر باشند و ثالثاً باور داشته باشند که ما در مقابل غربیان نباید منفعل محض باشیم، بلکه می‌توانیم علاوه بر حفظ بعضی از میراث علمی آنها، از خود خلاقیت‌های شگفت‌انگیزی ارائه دهیم آنچه ما را به این خودباوری می‌رساند، توجه به این مطلب است که مسلمانان با توجه به همین باور بوده که تمدن اسلامی را در قرن‌های قبل بوجود آورده‌اند.
وی در پایان یادآور شد: این مدل نه تنها با توجه به آنچه در مجموع گفته گردید، امکان‌پذیر و قابلیت اجرا دارد، بلکه اجرا آن ضروری است و از ضرورت خاصی برخوردار می‌باشد و این ضرورت دست کم به دو دلیل است که عبارتند از: الف)علوم رائج غربی، اعم از انسانی و تجربی موجب چالش‌ها و بحران‌های بسیار زیاد و عمیق برای انسان امروزی شده که بعضی از متفکران غربی که در اصطلاح به «پست مدرن‌ها» معروفند، به آن اشاره و اعتراف نموده‌اند. برای رفع این چالش‌ها و بحران‌ها به حکم عقل سلیم ضرورت دارد تحولی عمیق و اصلاحاتی لازم در این علوم انجام گیرد. ب) یکی از برنامه‌های راهبردی نظام جمهوری اسلامی، ارائه سند تحول برای احیاء دوباره تمدن اسلامی می‌باشد. روشن است که برای موفق شدن در این کار، قبل از هر چیز باید در علوم انسانی و حتی علوم طبیعی تحول و اصلاحات لازم با رویکردی اسلامی انجام گیرد.

لازم به ذکر است حجج اسلام رضا غلامی و سید حسین حسینی در ادامه به نقد نظرات دکتر طاهریان پرداختند که گزارش مبسوط آن به زودی منتشر خواهد شد.