چند دقیقه به خودتان برگردید و فکر کنید، به خودتان فکر کنید…

به گزارش اداره روابط عمومی و اطلاع‌رسانی پژوهشگاه فرهنگ و اندیشه اسلامی، مرکز پژوهش‌های جوان با مخاطب‌شناسی خوبی که در حوزه قشر جوان انجام داده در سی و یکمین نمایشگاه بین المللی کتاب تهران حسابی سر زبان ها افتاد. انتشار کتاب خواندنی و جذاب “قندان های خالی”  به قلم سرکار خانم فاطمه مصطفایی اثر گروه ادب و هنر مرکز پژوهش ها ما را بر آن داشت تا به محض بازدید ایشان از غرفه سازمان انتشارات در نمایشگاه سی و یکم، گپ و گفت کوتاهی با ایشان در این خصوص داشته باشیم. خواندن این مصاحبه را قبل از خرید کتاب قندان های خالی به شما توصیه می کنیم!

باسلام؛ لطفاً برای ما از این کتاب خواندنی که برای اولین بار در نمایشگاه سی و یکم در حال عرضه است  توضیح دهید.

ضمن عرض سلام؛ این کتاب یک عنوان پژوهشی دارد که بحث تلخ‌اندیشی در داستان معاصر فارسی است و عنوان اصلی کتاب که قندان‌های خالی! نام دارد. این کتاب در واقع یکجور لایه‌برداری در بحث داستان معاصر فارسی است چون وقتی که بحث داستان و رمان و شعر را مطرح می‌کنیم اولا یک لایه‌ی رویی دیده می‌شود که خود متن داستان بوده و ممکن است که برای ما جذابیت زیادی داشته باشد که حتی مارا با شگرد نویسنده، ‌به دنیای دیگری ببرد. بنده سعی کردم تا این لایه را کنار زده و به مخاطبانی که سال‌هاست در حال خواندن داستان معاصر فارسی هستند بگویم که اندیشه‌های ذیل این داستان چه چیزی است و قرار است که چه منظوری را به مخاطب برساند. چون وقتی یک مخاطب داستانی را می‌خواند شروع به همزادپنداری با شخصیت‌های داستان می‌کند و نگرشی تازه نسبت به آن داستان می‌یابد. من در این کتاب گفته‌ام که در برهه‌ای از زمان ما وارد یک داستان‌نویسی مدرن شده‌ایم و نویسنده‌های ما نیز یکسری از تفکرات و اندیشه‌ها را با خود آورده‌اند. یکی از این تفکرات نو، تفکر تلخ‌اندیشانه است. تفکری که سرشار از صحنه‌های منضجر کننده، غم و اندوه، یاس و ناراحتی است. بنده قرار است بگویم که این‌ها از کجا آمده و منشا این نوع تفکرات از کجاست. طی تحقیقات فراوان نزدیک به ده ساله خود، قرار است در این کتاب به سرنوشت این موج از تفکرات تلخ‌اندیشی پی ببریم.

 

دقیقاً منظور شما از تلخ‌اندیشی چیست؟

در تلخ‌اندیشی دو رویکرد دیده می‌شود. اول اینکه هر شخصی به عنوان یک نویسنده تصورات فراوانی اعم از خوبی و بدی در ذهن دارد و این تصورات را با مخاطب خود، درون داستان به اشتراک می‌گذارد،‌ در این میان نویسنده‌ای فقط قاب‌های تاریک ذهن خود را با خواننده به اشتراک می‌گذارد! آیا آن نویسنده آدم بدبینی یا پرمخاطره و بدشانسی است؟ آیا هدفی نقدگونه دارد، یا با طرح مسائل تلخ به دنبال اتفاق خاصی است؟ این یک بعد از تلخ‌اندیشی است و بعد دوم آن است که می‌توان این موضوع را به عنوان بدبینی فلسفی یا یأس فلسفی دید که من این بعد را هم در کتاب مورد بررسی قرار داده‌ام. دیده می‌شود که مثلا آدمی نگاهش به دنیا فقط شر و بدی است. هدایت در یکی از داستان‌هایش میگوید: “من راه می‌روم و حالم بهم می‌خورد، می‌نشینم حالم بهم می‌خورد، می‌ایستم حالم بهم می‌خورد، من اشتباهی‌ام”.

خوب این نگاه تلخ‌اندیشانه در داستان‌ها ورود پیدا می‌کند وقتی مخاطب این مطلب را می‌خواند دچار یک نوع چرایی می‌شود که من در این کتاب سعی کرده‌ام تا به بررسی این چرایی در ذهن مخاطب بپردازم.

در حال حاضر مشغول چه طرحی برای گروه ادب و هنر مرکز پژوهش‌های جوان هستید؟

من یک ایده جدیدی دارم، آن هم شعر معاصر فارسی است که به همین شکل قرار است وارد لایه‌های بعدی شعر شده و سعی کنم اندیشه‌ها و رویکردها را بررسی کنم. که البته فقط در حد یک ایده است و باید دید با مطرح شدن این ایده در بخش پژوهش‌های گروه چه تصمیمی گرفته خواهد شد.

 

و نکته آخر؟

وقتی کتابی خوانده می‌شود انسان از دنیای حقیقی کنده شده و وارد دنیای آن کتاب می‌شود. من به دوستان و جامعه همسالان خودم توصیه می‌کنم، وقتی کتابی را می‌خوانید و از آن لذت می‌برید؛ چند دقیقه به خودتان برگردید و فکر کنید، به خودتان فکر کنید…