به گزارش روابط عمومی پژوهشگاه فرهنگ و اندیشه اسلامی، دکتر عبدالوهاب فراتی عضو هیأت علمی گروه سیاست پژوهشگاه طی سخنانی در نشست علمی «شهادت به عنوان یک انتخاب آگاهانه»، با تأکید بر لزوم توجه به گفتمان های رایج در شکل گیری عاشورای سال ۶۱ هجری قمری ابراز داشت: تأکید حضرت سیدالشهدا(ع) از همان ابتدای قیام این بود که باید حکومت و حاکمیتی که منحرف و فاسد شده برپایه بازگشت به سیره نورانی رسول الله(ص) اصلاح شود چرا که بر اساس آموزه های اهل بیت(ع)، سنت ها به سان چراغ و بدعت ها شبه چراغ هستند و لذا در وهله نخست باید آن ها را به درستی شناخت تا بتوان به مقابله با بدعت های انحرافی پرداخت.
عضو هیأت علمی گروه سیاست پژوهشگاه افزود: از دوران خلیفه سوم تا معاویه به جهت فساد و دنیاپرستی برخی صحابه، انحراف و فسادی در جامعه اسلامی رخ داد که با نوع حکمرانی نبوی در تضاد آشکار بود، ضمن آن که در این مقطع حساس تاریخی، معاویه با جعل حدیث کوشید که برای شیوه حکمرانی خود که خلافت را عملاً تبدیل به سلطنت کرده بود، مشروعیت ایجاد کند.
وی با بیان این معاویه، نماد و شاخص بارز تفکر سکولاریستی در جهان اسلام است، گفت: رویه معاویه این بود که با دیانت شخصی مردم کاری نداشت اما در شیوه حکمرانی مروج اندیشه و تفکر سکولار بود و از مردم هم می خواست که در قبال تأمین امنیت و رفاه که تازه آن هم بیشتر مربوط به شامات بود، کاری به نوع حکومتداری او نداشته باشند.
عضو انجمن مطالعات سیاسی حوزه علمیه قم ادامه داد: از جمله دلایل دعوت مردم کوفه از امام حسین(ع) نارضایتی آن ها از بی عدالتی موجود در دستگاه اُموی بود و البته باید توجه داشت که نوع نگاه و رویکرد بخش مهمی از مردم کوفه به مساله امام و امامت متفاوت از آن نگاهی است که ما به امام معصوم داریم.
وی همچنین خاطرنشان کرد: طبق اسناد و روایات تاریخی، بزرگان و شخصیتهای بانفوذ و مردم عادی کوفه برای حضرت اباعبدالله(ع) نامه نوشتند تا ایشان را یاری کنند و با در اختیار گرفتن حکومت از جانب امام(ع)، آنها از مشکلات موجود در عراق و شامات نجات یابند، البته باید توجه داشت که با حرکت امام حسین(ع) به سمت کوفه و در پیِ بیوفایی کوفیان، امکان بازگشت برای ایشان نبود و به این ترتیب واقعه عاشورا رخ داد.
فراتی افزود: گذشته از بیان وقایع تاریخی میتوان به انگیزه کوفیان در دعوت از سیدالشهدا(ع) پرداخت. به طور کلی این افراد به دو گروه کلی تقسیم میشوند؛ گروه نخست شامل مردم و توده عوام و گروه دیگر شامل نخبگان کوفه بود.
وی گفت: در بررسی انگیزه تودههای مردم میتوان این گونه تحلیل کرد که آنها طعم حکومت عادلانه حضرت امیر(ع) در کوفه را چشیده و دیده بودند که فردی بر کوفه حکومت کرده بود که بین خود و غلام خود و بین مسیحی و مسلمان تمایزی قائل نمیشد و در تقسیم بیتالمال و غنایم بین صحابی و غیرصحابی، عرب و غیرعرب، عبد و آزاد تفاوت و تبعیض نمیگذاشت و حکومت عادلانه را برقرار کرده بود، اما پس از ایشان تمام حاکمان کوفه رویههای ناعادلانه داشتند و این مساله را مردم به چشم خود میدیدند. بنابراین تودههای مردم به آن امید که امام حسین(ع) به کوفه برگردد و سنت و سیره علوی را احیا نماید و عدالت را در تقسیم بیتالمال و امکانات دولتی رعایت نماید از ایشان دعوت کردند.
عضو هیأت علمی گروه سیاست پژوهشگاه همچنین یادآور شد: بررسی انگیزههای طبقه نخبگان و بزرگان کوفه به تحلیل دیگری نیاز دارد. از این رو باید توجه داشت در آن دوره همیشه نوعی رقابت و تنازع قدرت بین عراق و شام وجود داشت و عراقیها هیچ گاه تمایل نداشتند اعراب شام قدرتمند باشند و قدرت اعراب عراق بویژه در کوفه تضعیف شود. بنابراین بزرگان و شخصیتهای ذینفوذ آن زمان عراق میدیدند پس از شهادت امیرالمؤمنین علی(ع) تعادل قدرت بین شام و عراق برهم خورده و عراق بتدریج تحت سلطه اعراب شام، رو به تضعیف است. از این رو، قصد این افراد از دعوت امام حسین(ع) به کوفه این بود که ایشان حکومت کوفه یا کل عراق را برعهده بگیرد و تعادل قدرت دوباره به وضع پیشین برگردد؛ زیرا حکومت امام حسین(ع) در کوفه باعث میشد همانند دوره پدر بزرگوارشان قدرت عراق در برابر قدرت شام افزایش یابد و امکان غلبه و تغییر توازن قدرت به نفع شام از میان برداشته شود.
وی تأکید کرد: در واقع مشخص میشود در ذات و هدف هر دو گروه انگیزههای دنیوی غلبه داشت و آنان با انگیزههای کاملاً دنیوی اقدام به دعوت امام کرده بودند. از این مساله امروز میتوان باعنوان رویکردی سکولاریستی نام برد؛ البته در اینجا سکولاریسم به معنای جدایی دین از سیاست نیست، بلکه به آن معناست که مردم، اسلام و امامت را نه به خاطر ذات آن، بلکه به دلیل ارزشهای دنیوی مطالبه میکردند.
فراتی بیان داشت : به همین خاطر می بینیم که در هنگامه ورود ابن زیاد به کوفه، بزرگان را با تطمیع و مردم عادی را با تهدید کنترل کرد و در عین حال به کشتن برخی از نخبگان و خواص مثل هانی بن عروه پرداخت و با لشکری از کوفه به فرماندهی عمر سعد به مقابله با امام حسین(ع) برخاست و ایشان و یاران باوفایشان را در کربلا به شهادت رساند.
عضو هیأت علمی گروه سیاست پژوهشگاه گفت: در واقع قیام سیدالشهدا(ع) فریادی بود علیه فساد سیستماتیک در دستگاه خلافت که به خصوص در دوره معاویه و یزید به اوج خود رسیده بود. در عین حال باید توجه داشت که تغییر و تحول در جامعه ابتدا با لایه های فرهنگی شروع شده و با لایه های اقتصادی، این مساله تعمیق پیدا می کند و لذا در تحلیل مسائل نباید صرفاً نگاه اقتصادی داشت.