علم غيب امام(ع)

 «غيب» به معناى امر ناپيدا و نهانى است، و ايمان به غيب، پذيرفتن امورى است ناديدنى كه وجود آن ها با دلايلى چون عقل و فطرت به اثبات رسيده است. غيبى بودن، امرى نسبى است. در متون دينى و نيز در ديدگاه على(ع)غيب به معناى حقايق دست نايافتنى، امور فراتر از تجربه حسى، پديده هاى اخروى، رازهاى نهانى و رويدادهاى گذشته و آينده آمده است. علم غيبِ ذاتى ويژه خداوند است، و مخلوق سزاوار آن نيست كه به گونه مطلق، داناى غيب به شمار آيد. اما خداوند بندگان برگزيده خود را از علم غيب بهره مند مى كند. اهل بيت(ع)از آن جمله اند.

 خاستگاه علوم غيبى، وحى و الهام، رؤياى صادق، آموختن از پيامبر يا امام پيشين و فهم بطون قرآن است. قلمرو علم غيبِ بندگان برگزيده خداوند، گسترده است و على(ع)مصداق كامل عالمان به جهان غيب. «علم الكتاب»، شرايع آسمانى، گذشته و آينده، زمان مرگ و پيشامدهاى ناگوار، اسرار درونى، زبان همه آدميان و زبان حيوانات، قلمرو علم غيب آنان است. على(ع)بر دانستن همه اين غيب ها تأكيد كرده است. گروهى دانش غيبى معصومان را مطلق و فعلى مى دانند، اما برخى ديگر بر اين باورند كه آگاهى آنان از غيب، مشروط و ارادى، يعنى برحسب اراده آنان و مصلحت الهى است. چنان نيست كه همه رازها بر آنان آشكار باشد؛ بلكه هيچ رازى براى آنان ناگشودنى نيست، و اگر بخواهند، مى توانند آن رازها را به اذن و مصلحت خداوند بدانند.

 علم غيب معصومان در ميدان عمل چگونه تجلى مى كند؟ نخستين اصل اين است كه آنان پيرو تكاليف الهى و مصلحت هاى واقعى اند و در بيش تر اوقات، تنها علوم بشرى را ملاك عمل قرار مى دهند. معصوم، اسوه پايدارى است و نمى سزد كه با بهره گيرى از علم غيب، خويشتن را از سختى ها برهاند و از آزمون هاى الهى بگريزد.

 چگونگى عمل به علوم غيبى در سه قلمرو امور شخصى، روابط اجتماعى و داورى و قضاوت معصومان، نيازمند تأمل است. على(ع)مشتاقانه به ديدار مرگ شتافته و رفتار فردى خود را با تكيه بر علم غيب تغيير نداده است. در حوزه رفتار اجتماعى نيز آگاهى غيبى، وظيفه امام را در مجاهدت و نبرد با دشمنان دگرگون نكرده است. در عرصه داورى نيز امام بيش تر بر بينه و سوگند و تدابير شگفت خويش تكيه كرده، ولى گاه از علم غيبى خود در شناخت حق از باطل بهره برده است.