مبانى فلسفى نظام اقتصادى

 نظام اقتصادى مجموعه اى است از الگوهاى رفتارى که شرکت کنندگان در نظام را به یکدیگر و به اموال و منابع پیوند مى دهد، و در مسیر اهدافى معین، به نحو هماهنگ، براى کسب بیش ترین موفقیت اقتصادى سامان مى یابد. جهان بینى حاکم بر رفتار اقتصادى نیز همان مبانى فلسفى نظام اقتصادى است. در مبانى فلسفى نظام اقتصادى علوى، رابطه خدا با جهانِ طبیعت، در رابطه خالقیت، ربوبیت، مالکیت، احاطه و سلطه آشکار مى شود. رابطه خدا با انسان نیز در دو وجه هدایت و رزاقیت تجلى مى کند. این دیدگاه با نگاه اقتصاد سرمایه دارى متفاوت است. در جهان شناسى على(ع)جهان بى هدف و عبث نیست، حرکت هستى به سوى خدا است، همه چیز براى انسان آفریده شده، خداوند مالک خزاین غیبى است، دنیا محل آزمایش است و هستى نظامى عِلى و معلولى است. این دیدگاه، رفتارهاى اقتصادى متفاوتى ایجاد مى کند، منابع را محدود نمى داند، علل غیبى را در نظر مى آورد و سود را در بهره اقتصادى منحصر نمى پندارد.

 در انسان شناسى على(ع)انسان موجودى دوبعدى است و رفتارهاى اقتصادى او نیز باید سویه اى الهى داشته باشد. این نگاه، آزادى فعالیت اقتصادى، عدم دخالت دولت و مالکیت خصوصى گسترده را برنمى تابد. از جامعه شناسى علوى، نظریه اصالت فرد و جامعه برمى آید. حاکمیت سنت هاى الهى بر جوامع انسانى، امرى مورد تأکید است. شمارى از این سنت ها بر رفتارهاى اقتصادى مردم، جامعه و دولت یا سیاست هاى اقتصادى اثر مى نهند.

 تقوا و ایمان مى توانند پویایى اقتصاد را تضمین کنند. دیگر سنت الهى این است که خداوند یارى کنندگان خویش را یارى مى کند. شکر و توبه نیز درهاى خزاین الهى را به سوى بندگان مى گشایند. سنت الهىِ استدراج چنین معنا مى دهد که خداوند گاه به بندگان نافرمان خویش نعمت افزون تر مى بخشد، و بهره ورى از نعمت هاى فراوان، همیشه به دلیل شایستگى بندگان نیست. در دیدگاه على(ع)به برخى از ویژگى ها و رفتارها اشارت رفته است که مى توانند بالندگى اقتصادى در عرصه هاى خرد و کلان را در پى بیاورند. دعا، خلق نیکو، زکات مال، بخشش نعمت، صله رحم و صدقه، از جمله این ویژگى ها و رفتارهایند.