دشمن شناسی در قرآن(بخش اول)

دشمن شناسی در قرآن

نوشتاری از حجت الاسلام والمسلمین محسن مهاجرنیا عضو هیأت علمی گروه سیاست پژوهشگاه فرهنگ و اندیشه اسلامی

تاریخ شکل گیری یهود در فلسطین و تأسیس دولت صهیونی هم زاد با جرم و جنایت است و در سال های اخیر به اوج خود رسیده و سبب نفرت جهانی گردیده است. مواحهه مستقیم جمهوری اسلامی ایران با این رژیم جعلی،اقتضای آن دارد تا مجدداً به بازشناسی و بازخوانی این قوم تاریخی و دشمن انسانیت مبادرت شود.

تأمل در آیات قرآن بیانگر آن است که چهار رویکرد در آیات نسبت به قوم بنی اسرائیل وجود دارد.

۱.نگاه مثبت آیات مکی به یهود به خاطر همراهی اولیه آنها با حضرت موسی (ع)

۲.رویکرد مربوط به هم پیمانی مسلمانان با دوازده قوم یهود در سال اول مدینه

۳. ترسیم چهره اپوزیسیونی یهود علیه حکومت نوپای مدینه

۴. رونمایی از هویت تاریخی و چهره واقعی یهود به عنوان محارب حکومت اسلامی مدینه

الف)یهودیان مؤمن به حضرت موسی(ع)

غرض از نقل داستان مفصل بنی‌اسرائیل و انبیای این قوم و داستان سرتاسر سیاسی حضرت موسی(ع) درآیات مکی،ارائه تجربه سیاسی ارزشمند انبیای گذشته برای پیامبر(ص) و تازه مسلمانان است. قرآن درصدد آن است تا به آنها نشان دهد چگونه حضرت موسی(ع) و پیروانش مقاومت کردند.بنی‌اسرائیل چه مسیر تاریخی‌ای را طی کرد،چگونه از مانع فرعون، بزرگ‌ترین طاغوت تاریخ عبور نمودند.قرآن در دوره مکه درصدد نقد مستقیم رفتار بنی‌اسرائیل نیست اگرچه به کسانی که به انبیای بنی‌اسرائیل کافر می‌شدند اشاراتی هم دارد. اما حق آن است که جریان شناسی و بازسازی قصص انبیا و اقوام گذشته ، پشتوانه نظری و تجربی برای نهضت انقلابی دوره مکه است.در موارد زیادی از آیات مکی با کلمات دستوری به پیامبر(ص) دستور می‌دهد تا از سرنوشت و تجربه انبیای گذشته الگو بگیرد:« وَاذْكُرْ عَبْدَنَا دَاوُودَ ذَا الْأَيْدِ إِنَّهُ أَوَّابٌ» (ص:۱۷)، «وَاذْكُرْ عَبْدَنَا أَيُّوبَ» (ص:۴۱) ،«وَاذْكُرْ عِبَادَنَا إبْرَاهِيمَ وَإِسْحَاقَ وَيَعْقُوبَ» (ص:۴۵) ،«وَاذْكُرْ إِسْمَاعِيلَ وَالْيَسَعَ وَذَا الْكِفْلِ)(ص:۴۸) و در آخر هم می‌فرماید:«هَذَا ذِكْرٌ وَإِنَّ لِلْمُتَّقِينَ لَحُسْنَ مَآبٍ»(ص۴۹)اين يادكردى است، و قطعاً براى پرهيزگاران فرجامى نيك است.یادآوری سرگذشت این پیامبران برای حضرت عبرت است.«لَقَدْ كَانَ فِي قَصَصِهِمْ عِبْرَةٌ لِأُوْلِي الْأَلْبَابِ»(يوسف:۱۱۱) در سوره نازعات با اشاره به ماجرای تاریخی موسی(ع) در مقابل فرعون می‌فرماید:«هَلْ أتَاكَ حَدِيثُ مُوسَى…إِنَّ فِي ذَلِكَ لَعِبْرَةً لِمَنْ يَخْشَى(نازعات:۲۶)آيا سرگذشت موسى بر تو(حضرت محمد(ص) آمد؟ در آن ماجرا برای خداترسان عبرت وجود دارد.

ادبیات عبرت آموزی در دو سوره اعراف و هود که حاصل وحی در سال‌های آخر مکه هستند،‌نشان می‌دهد که خداوند ابتدا بنیادهای نظری و اعتقادی را مطرح می‌کند، بعد تجربه مفصل انبیاء گذشته را برمدار آن بنیادها استوار می‌کند تا در  مرحله سوم با نگاه دستوری وظایف پیامبر(ص) و مسلمانان را انشاء کند.

در سوره اعراف تا آیه ۵۸ مبانی اعتقادی است و از آیه ۵۹ -۶۴ داستان حضرت نوح(ع)، ازآیه ۶۵-۷۲ داستان حضرت هود(ع)، از آیه ۷۳-۷۹ داستان صالح ،از آیه ۸۰-۸۴ داستان حضرت لوط(ع)،از آیه ۸۵ -۱۰۲ داستان حضرت شعیب(ع)و ازآیه ۱۰۳- ۱۵۶ داستان سیاسی حضرت موسی(ع) و بنی‌اسرائیل بیان‌شده است تا درنهایت بر پایه مبانی و تجربه‌های سیاسی انبیای گذشته ، خطاب به مسلمانان بفرماید:«الَّذِينَ يَتَّبِعُونَ الرَّسُولَ النَّبِيَّ الْأُمِّيَّ الَّذِي يَجِدُونَهُ مَكْتُوبًا عِنْدَهُمْ فِي التَّوْرَاةِ وَالْإِنجِيلِ يَأْمُرُهُمْ بِالْمَعْرُوفِ وَيَنْهَاهُمْ عَنْ الْمُنكَرِ وَيُحِلُّ لَهُمْ الطَّيِّبَاتِ وَيُحَرِّمُ عَلَيْهِمْ الْخَبَائِثَ وَيَضَعُ عَنْهُمْ إِصْرَهُمْ وَالْأَغْلَالَ الَّتِي كَانَتْ عَلَيْهِمْ فَالَّذِينَ آمَنُوا بِهِ وَعَزَّرُوهُ وَنَصَرُوهُ وَاتَّبَعُوا النُّورَ الَّذِي أُنزِلَ مَعَهُ أُوْلَئِكَ هُمْ الْمُفْلِحُونَ» (اعراف:۱۵۷) آنان كه از اين فرستاده، پيامبر درس نخوانده -كه ‏‏نام‏ او را نزد خود، در تورات و انجيل نوشته می‌یابند- پيروى می‌کنند؛‏(‏همان پيامبرى كه‏‏ آنان را به كار پسنديده فرمان می‌دهد، و از كار ناپسند بازمی‌دارد، و براى آنان چيزهاى پاكيزه را حلال و چيزهاى ناپاك را بر ايشان حرام می‌گرداند، و از ‏(‏دوش‏‏ آنان قیدوبندهایی را كه بر ايشان بوده است برمی‌دارد. (‏و آنها را از جهل و خرافات و استبداد و خفقان آزاد می‌کند‏‏  پس كسانى كه به او ايمان آوردند و بزرگش داشتند و ياريش كردند و نورى را كه با او نازل‌شده است پيروى كردند، آنان همان رستگارانند. در ادامه به پیامبر(ص) دستور می‌دهد که با اقتدارمأموریتت را اعلام کند: «قُلْ يَا أَيُّهَا النَّاسُ إِنِّي رَسُولُ اللَّهِ إِلَيْكُمْ جَمِيعًا»(اعراف:۱۵۸)

در سوره هود هم در بیست‌وپنج آیه اول مبانی نظری بیان می‌شود بعد طی هشتادوهفت آیه تجربه انبیاء ازحضرت نوح(ع)،حضرت هود(ع)با قوم عاد ،حضرت صالح(ع) با قوم ثمود،حضرت ابراهیم(ع)،حضرت لوط(ع)، حضرت شعیب(ع) و حضرت موسی(ع) را تا آیه یکصد و یازده نقل می‌کند تا در بخش سوم سوره بر اساس  آن مبانی و تجربه پیشینیان خطاب به پیامبر اسلام (ص) بفرماید: «فَاسْتَقِمْ كَمَا أُمِرْتَ وَمَنْ تَابَ مَعَكَ»(هود:۱۱۲)پس ای رسول‌الله شما هم در مقابل قریش استقامت کنید و «وَلَا تَرْكَنُوا إِلَى الَّذِينَ ظَلَمُوا»(هود:۱۱۳)و به ستمگران متمايل مشويد.«وَأَقِمْ الصَّلَاةَ» (هود:۱۱۴)،«وَاصْبِرْ»(هود:۱۱۵)در شرایط سخت مکه با عبودیت تحمل‌کنید.در اواخر سوره هم با یادآوری تجربه‌آموزی می‌فرماید:«وَكُلًّا نَقُصُّ عَلَيْكَ مِنْ أَنْبَاءِ الرُّسُلِ مَا نُثَبِّتُ بِهِ فُؤَادَكَ وَجَاءَكَ فِي هَذِهِ الْحَقُّ وَمَوْعِظَةٌ وَذِكْرَى لِلْمُؤْمِنِينَ»(هود:۱۲۰) و هر يك از سرگذشتهاى پيامبران را كه بر تو حكايت می‌کنیم، چيزى است كه دلت را بدان استوار می‌گردانیم، و در اينها حقيقت براى تو آمده، و براى مؤمنان اندرز و تذكّرى است.

ادبیات قرآنی دوره مکه با به کاربردن تعبیرهای لطیف و از روی محبت،جایگاه ویژه‌ای برای بنی‌اسرائیل نسل اول قائل است.همانند؛ بندگانم « ِعِبَادِي»(شعراء:۵۲)، صابران«وَتَمَّتْ كَلِمَةُ رَبِّكَ الْحُسْنَى عَلَى بَنِي إِسْرَائِيلَ بِمَا صَبَرُوا»(اعراف:۱۳۷)وارثان وحی و تورات «أَوْرَثْنَا بَنِي إِسْرَائِيلَ الْكِتَابَ» (غافر:۵۳) ،قوم نجات یافته«َلَقَدْ نَجَّيْنَا بَنِي إِسْرَائِيلَ»(دخان:۳۰)،هدایت‌شده«جَعَلْنَاهُ هُدًى لِبَنِي إِسْرَائِيلَ»(سجده:۲۳)پناه یافته« وَلَقَدْ بَوَّأْنَا بَنِي إِسْرَائِيلَ مُبَوَّأَ صِدْقٍ»(یونس:۹۳)،امت هدایت یافته و عادل«وَمِنْ قَوْمِ مُوسَى أُمَّةٌ يَهْدُونَ بِالْحَقِّ وَبِهِ يَعْدِلُونَ»(اعراف:۱۵۹)،قوم برتر« وَأَنِّی فَضَّلْتُکمْ عَلَى الْعَالَمِینَ»(بقره:۴۷)،قوم انتخاب‌شده«وَلَقَدْ اخْتَرْنَاهُمْ عَلَى عِلْمٍ عَلَى الْعَالَمِينَ»(دخان:۳۲)،دریافت کنندگان آیات الهی«وَآتَيْنَاهُمْ مِنْ الْآيَاتِ»(دخان:۳۳) و رزق خاص الهی «نَزَّلْنَا عَلَيْكُمْ الْمَنَّ وَالسَّلْوَى»(طه:۸۰)و انتخاب  بیشترین پیامبران از میان این قوم « وَلَقَدْ آتَيْنَا بَنِي إِسْرَائِيلَ الْكِتَابَ وَالْحُكْمَ وَالنُّبُوَّةَ وَرَزَقْنَاهُمْ مِنْ الطَّيِّبَاتِ وَفَضَّلْنَاهُمْ عَلَى الْعَالَمِينَ»(جاثية:۱۶)

در داستان بنی‌اسرائیل و انبیای آنها، گاهی با یادآوری خاطرات تلخ و شیرین این قوم و ایمان و مقاومت و مظلومیت و استضعاف آنها در حاکمیت فرعون همراه شده است و در سرگذشت حضرت موسی(ع) بازنمایی سیاسی برجسته‌ای یافته و تجربه موسوی(ع) به‌عنوان سیاسی‌ترین الگوی رفتاری برای خروج از حاکمیت ظالمانه قریش بازسازی شده است، تعبیر«لَعِبْرَةً» خطاب به پیامبر اسلام(ص) چنین بیان‌شده است:«هَلْ أتَاكَ حَدِيثُ مُوسَى…انَّ فِي ذَلِكَ لَعِبْرَةً» (نازعات:۱۵-۲۶)

مثبت نگری تا آنجاست که بشارت آمدن خاتم انبیاء هم به نحوی در مکه با این قوم مرتبط گردیده است.«الذین یتبعون الرسول النبی الامی الذی یجدونه مکتوبا عندهم فی التوراة» (اعراف:۱۵۷)همان‌ها که از فرستاده خدا، پیامبر امّی، پیروی می‌کنند، همو که(صفات او را در توراتی که نزد یهودیان است،می‌یابند.در آیه ۶ سوره صف از زبان حضرت عیسی(ع)این بشارت با ذکر نام آمده است:«اى بنی‌اسرائیل، من فرستاده خدا به‌سوی شما هستم. تورات را كه پيش از من بوده تصديق می‌کنم و به فرستاده‌ای كه پس از من می‌آید و نام او«احمد»است بشارت می‌دهم»

اما تاریخ این قوم بر همین منطق ثابت نمی ماند رفتار آنها به گونه ای تغییر می کند که در گزارش قرآن از آنها نشان می دهد که داغ‏ خوارى و نادارى بر پیشانى آنان زده شد و به خشم خدا گرفتار آمده اند: « وَضُرِبَتْ عَلَیهِمْ الذِّلَّةُ وَالْمَسْکنَةُ وَبَاءُوا بِغَضَبٍ مِنْ اللَّهِ»(بقره :۶۲) و در نهایت با تغییر نگاه مثبت به بنی اسرائیل آنها را دشمن ترین دشمنان ایمان به خداوند معرفی می کند :« لَتَجِدَنَّ أَشَدَّ النَّاسِ عَدَاوَةً لِلَّذِینَ آمَنُوا الْیهُودَ»(مائده :۶۲)

ادامه دارد …