پارادایم دستگاه تولید نظریه است

به گزارش روابط عمومی پژوهشگاه فرهنگ و اندیشه اسلامی، به همت گروه منطق فهم دین و کلام پژوهشکده حکمت و و دین پژوهی پژوهشگاه نشست علمی ماهیت پارادایم، ۲۵ دی‌ماه در سالن فرهنگ پژوهشگاه برگزار شد.

حجت الاسلام و المسلمین عبدالحمید واسطی، عضو هیأت علمی گروه منطق فهم دین پژوهشگاه در این نشست گفت: ما به چه دلیل می‌خواهم ماهیت‌شناسی پارادایم را موضوع گفت‌وگو قرار دهیم؟ پاسخ این است: برای اینکه ببینیم آیا این اصطلاح را به کار ببریم یا نه؟ و اگر می‌خواهیم به کار ببریم چگونه به کار ببریم؟. در واقع خروجی این جلسه این است والا اینکه کوهن چه نظری داشته است منابعش مشخص است و همه در این جهت مشترک هستیم که ایشان چه بیان کرده است. به این خاطر مسئله اصلی جلسه به گمان بنده این است که این اصطلاح را به کار ببریم یا نه؟

فرضیه بنده این است: در ساحت جریان‌های علمی کشور، ضرورت دارد که این اصطلاح را به کار ببریم ؛ و معنای «چهارچوب فکری و الگوی معرفتی» را اراده کنیم. پارادایم یک استعاره علمی است و در استعاره انتظار نیست که مشبه و مشبه به عینا شبیه هم باشند بلکه وقتی وجه شبه را بیان می‌کنیم مجوز کارکرد استعاره برای ما است و در چگونه به کار بردن آن هم باید تعریف خودمان را از پارادایم بیان ‌کنیم..

وی افزود: در توضیح این مطلب چند نکته می‌خواهم عرض کنم؛ ابتدا اینکه نسبتی که به پارادایم و کوهن داده می‌شود در اینکه نسبی‌گرا است دقیق نیست، بلکه باید هویت پارادایم با توجه به پیوستی که خودِ کوهن به کتاب ساختار انقلاب‌های علمی زده است تفسیر شود. کوهن از نسبی‌گرایی دوری کرد او در پیوستی که به کتابش پس از نقدها اضافه کرد از این توضیح استفاده نمود:

«پارادایم پاسخی به پرسش­هایی از این قبیل است که چه نوع اشیائی در عالم وجود دارند، آنها چگونه با یکدیگر و با ما تعامل می­کنند؟ چه فنونی برای پاسخ به پرسش­های فوق لازم است؟ چه چیزهایی شواهد برای یک نظریه به حساب می­آیند؟ چه چیزی تبیین برای یک نظریه به حساب می­آید؟ و…»

از اینجا می‌خواهم دیدگاه خود را از پارادایم طرح کنم و آن اینکه پارادایم یک دستگاه اصل موضوعی برای تولید نظریه‌ها در ساحت هر علمی است. بر همین اساس تفاوت آن با مبانی در این است که پارادایم‌ها دستگاه معرفتی هستند آن هم نه به صورت یک کلِ انضمامی بلکه بلکه به صورت یک کلِّ برآیندی که مولد نظریه هستند.

وی ادامه داد: ما نسبت به پارادایم‌ها در صحنه علمی کشور چهار کاربرد داریم؛ یک: پارادایم به مثابه جهان‌بینی، دو: پارادایم به معنای موضع معرفت‌شناختی، سه: پارادایم به معنای باورهای مشترک در حوزه پژوهشی و چهار: پارادایم به معنای نمونه و الگو و سرمشق. همه اینها در یک مرکز مشترک است و آن مرکز، اصول موضوعۀ مولد نظریه است که هستی‌شناسی، معرفت‌شناسی، روش‌شناسی، انسان‌شناسی، ارزش‌شناسی را پوشش می‌دهند و همه آنها نیز زیرساخت هستی‌شناسانه برمی‌گردند.

علوم انسانی اسلامی نیازمند ارائه دستگاه معرفتی مولد نظریه های خود به صورت پارادایم است تا بتواند ضلع مشترک در مقایسه با پارادایم‌های دیگر پیدا کند و مطالعه تطبیقی آنها منجر به رسمیت بخشی به پارادایم مبتنی بر دین بشود.