امام حسین(ع) و قرآن 

امام حسین(ع) و قرآن
مستخرج از مقاله دانشنامه قرآن شناسی به قلم حجت الاسلام محمد عابدی عضو هیات علمی گروه قرآن پژوهی پژوهشگاه

  • زندگی‌نامه:
    امام حسین(ع) فرزند دوم علی بن ابی‌طالب امیرمؤمنان(ع) و فاطمه زهرا(س) در سوم شعبان سال چهارم هجرت یا پنجم شعبان در مدینه متولد شد و رسول خدا(ص) او را حسین نامید. دوره حیات حضرت را می‌توان به چهار مقطع تقسیم کرد:
    ۱٫ دوران درک پیامبر(ص): اصحاب رسول اکرم(ص) علاقه حضرت به حسین(ع) را بارها دیده و شنیده بودند پیامبر(ص) حسین(ع) را از خود و خود را از حسین(ع) می‌دانست و از خدا می‌خواست کسی را که حسین(ع) را دوست بدارد، دوست داشته باشد حسین(ع) را دری از درهای بهشت می‌دانست که هرکس با او دشمنی کند، ممکن نیست وارد بهشت شود و او و برادرش حسن(ع) را امام نامید.
    ۲٫ دوران حیات پدرش امیرمؤمنان علی(ع): این دوره مصادف با عصر حکومت خلفای سه‌گانه، و پر از مشکلاتی برای خاندان اهل‌بیت بود، از جمله حکومت اسلامی غصب، و فدک به زور گرفته شد تا آنکه مردم با امیرمؤمنان علی(ع) بیعت کردند. حسین(ع) در هر سه جنگ این دوره فعال بود. در جنگ جمل فرمانده جناح چپ سپاه بود ، در جنگ صفّین سخنرانی‌های پرشور و تشویق یاران امام علی(ع) به جنگ و پیکار با دشمن را در کارنامه¬اش داشت و رود فرات در این نبرد به دست او و یارانش آزاد شد. در حکمیّت نیز از شاهدان از جانب پدر بود.
    ۳٫ دوران امامت برادرش امام حسن(ع): در این دوره مطیع کامل برادر به عنوان امام بود. هرگز در سخن گفتن از او پیشی نگرفت. تا آنکه امام حسن(ع) با حیله‌ معاویه مسموم و شهید شد و جانشین برادر شد.
    ۴٫ دوران امامت: امام حسین(ع) بعد از شهادت برادر به پیمانش با معاویه پایدار ماند تا آنکه معاویه در پی گرفتن بیعت برای ولایت عهدی یزید برآمد. امام(ع) به شدت مخالفت کرد و نامه¬ای کوبنده به وی نوشت تا آنکه معاویه درگذشت و یزید برای تثبیت حکومتش مصمم شد از او بیعت بگیرد، لذا نامه‌ای به ولید بن عتبه والی مدینه نوشت. امام(ع) به مروان بن حکم که او را امر به قبول بیعت یزید می¬کرد، فرمود: «إِنَّا لِلهِ وَ إِنَّا إِلَیْهِ راجِعُونَ وَ عَلَى الْإِسْلَامِ السَّلَامُ إِذْ قَدْ بُلِیَتِ الْأُمَّهُ بِرَاعٍ مِثْلِ یَزِیدَ». حضرت به سوی مکه حرکت کرد و چون خبر به کوفه رسید، نامه¬ای نوشتند و اعلام کردند امام ندارند و حضرت را به کوفه دعوت کردند. امام(ع) حضورش در کوفه را مشروط به اعلام اجماع رأی بزرگان کوفه کرد . و هشتم ذی‌حجه با اهل‌بیت و یاران برای اتمام حجت، از مکه به طرف کوفه خارج و در کربلا سپاه یزید با حضرت درگیر شد و امام را در روز دهم محرم سال ۶۱ هجرت به شهادت رساندند.
  • امام حسین(ع) در قرآن:
    نام امام حسین در قرآن نیامده، اما علاوه بر آیاتی که به صورت عام ناظر به شخصیت و جایگاه خمسه طیبه یا ائمه معصوم هستند، و نیز آیاتی که به شخصیت امام حسن(ع) و امام حسین(ع) به صورت مشترک دلالت دارند ( مقاله امام حسن(ع) و قرآن)، دو گروه از آیات به حضرت دلالت دارند؛ اول آیاتی که در مورد حضرت هستند و دوم آیاتی که به ایشان تطبیق داده شده‌اند. در گروه اول می‌توان به این دست از آیات توجه داد:
    ۱٫ «إِنَّمَا یُرِیدُ اللهُ لِیُذْهِبَ عَنْکُمُ الرِّجْسَ أَهْلَ الْبَیْتِ وَ یُطَهِّرَکُمْ تَطْهِیرًا» (احزاب، ۳۳) مطابق روایات تفسیری ذیل آیه ۳۳ سوره احزاب، حضرت در زمره کسانی است که خدا از پلیدى و گناه دورشان کرده است. در مسیر کربلا نیز بارها به اهل‌بیت بودن خود توجه داد.
    ۲٫ «وَ أْمُرْ أَهْلَکَ بِالصَّلَاهِ…»: (طه، ۱۳۲) با توجه به این آیه نیز امام حسین (ع) از اهل‌بیت پیامبر معرفی شده است . بعد از نزول آیه پیامبر(ص) تا ۹ ماه هنگام نماز صبح به در خانه حضرت فاطمه(س) می‌آمد و می‌فرمود: «الصلاه یا أهل بیت النبوه» و آیه ۳۳ سوره احزاب را قرائت می‌کرد.
    ۳٫ «أَطیعُوا اللهَ وَ أَطیعُوا الرَّسُولَ وَ أُولِی الْأَمْرِ مِنْکُمْ فَإِنْ تَنازَعْتُمْ فی‏ شَیْ‏ءٍ فَرُدُّوهُ إِلَى اللهِ وَ الرَّسُولِ» (نساء، ۵۹): امام حسین(ع) در حضور معاویه، ضمن معرفی خود فرمود: «فاطیعونا فان طاعتنا مفروضه، أن کانت بطاعه الله و رسوله مقرونه» و در ادامه آیه ۵۹ سوره نساء را قرائت کرد.
    ۴٫ «فَمَنْ حَاجَّکَ فِیهِ مِنْ بَعْدِ مَا جَاءَکَ مِنَ الْعِلْمِ فَقُلْ تَعَالَوْا نَدْعُ أَبْنَاءَنَا وَأَبْنَاءَکُمْ وَنِسَاءَنَا وَنِسَاءَکُمْ وَأَنْفُسَنَا وَأَنْفُسَکُمْ ثُمَّ نَبْتَهِلْ فَنَجْعَلْ لَعْنَتَ اللهِ عَلَى الْکَاذِبِینَ» (آل‌عمران، ۶۱)؛ رسول خدا وقتی نصاری نجران را برای مباهله فراخواند جز علی و همسرش و دو فرزندش(حسن وحسین) را نیاورد. بر این اساس گفته شده «أَبْنَائَنَا» در آیه قطعاً فقط در مورد امام حسین(ع) و برادرش امام حسن(ع) است.
    ۵٫ «قُلْ لا أَسْئَلُکُمْ عَلَیْهِ أَجْراً إِلاَّ الْمَوَدَّهَ فِی الْقُرْبى» (شوری، ۲۳): ابن‌عباس از پیامبر(ص) پرسید کسانی که مودّت آنها واجب شده، کیستند؟ حضرت، علی و فاطمه و حسن و حسین را معرفی و سه بار جمله‌اش را تکرار نمود.

در گروه دوم (تطبیق آیات بر امام(ع)) برخی آیات با عنایت به عمومیت و اطلاق لفظ و با کمک روایات بر امام حسین(ع) تطبیق شده است، مانند: «کَلِمات» (بقره، ۳۷)؛ «راسخون» (آل‌عمران، ۷)؛ «عروه الوثقى‏» (بقره، ۲۵۶)؛ «لؤلؤ وَ مرجان» (الرحمن، ۲۲) نیز از ابن‌عباس نقل می‌شود که منظور از «وَ النَّهَارِ إِذَا جَلَّاهَا» (شمس، ۳) امام حسن(ع) و امام حسین(ع) است. از آیات ۸۴ و ۸۵ سوره انعام نیز استفاده شده اولاد امام حسن(ع) و امام حسین(ع) ذریه رسول الله(ص) هستند و حسن و حسین پسران پیامبرند.
همچنین حضرت خود را با عبارت «نَحْنُ حِزْبُ اللهِ الْغَالِبُونَ» معرفی فرمود که ناظر به آیه ۵۶ سوره مائده و گویای تطبیق خود به حزب الله بود.
امام صادق(ع) ضمن بیان اینکه سوره فجر به امام حسین(ع) اختصاص دارد، مقصود از نفس مطمئنه در آیه ۲۷ سوره فجر «یَا أَیَّتُهَا النَّفْسُ الْمُطْمَئِنَّهُ» را حضرت و شیعیانش است که تطبیق آیه بر ایشان می‌باشد ، «وَ لَیالٍ عَشْرٍ» (فجر، ۲) را نیز به ائمه از حسن تا حسن تطبیق کرد.

  • قرآن در نگاه امام(ع):
    قرآن از منظر امام حسین(ع) را در دو عنوان کلی قرآن در سخن امام(ع) و قرآن در سیره عملی حضرت می‌توان گزارش کرد:

قرآن از بیان امام(ع):
حضرت در نقد اعتقاد کسانی که خدا را به خود تشبیه می‌کردند، توضیح داد کسانی که خدا را به خود تشبیه می‌کنند، در شمار بیرون‌شدگان از دین هستند و گفتارشان به گفتار کفار و اهل کتاب می‌ماند. به تبیین آیات پرداخت و آیات «لَیْسَ کَمِثْلِهِ شَیْءٌ وَ هُوَ السَّمِیعُ الْبَصِیرُ» (شوری، ۱۱)؛ «لَا تُدْرِکُهُ الْأَبْصَارُ وَ هُوَ یُدْرِکُ الْأَبْصَارَ وَ هُوَ اللَّطِیفُ الْخَبِیرُ» (انعام، ۱۰۳) را مطرح کرد. همچنین از منظر امام(ع) کتاب خدا درباره آنان نازل شده است.

قرآن در سیره عملی امام(ع):
سیره عملی امام(ع) در ابعاد مختلف حیات وی متاثر از آموزه‌های قرآن بود از جمله:
۱٫ نقش قرآن در عبادات و مناجات: قرآن را مرجع دعا و ملجأ انس با معبود می‌دانست. روز عاشورا به فرزندش، دعایی از مادرش فاطمه(س) از رسول خدا یاد داد که عباراتی قرآنی در آن آمده است. در تعویذها از قرآن استفاده می‌کرد. در احوالات مختلف به قرائت می‌پرداخت. نقش نگینش نیز آیه «إِنَّ اللهَ بالِغُ أَمْرِهِ» (طلاق، ۳) و طبق روایتی «حَسْبِیَ اللهُ» (توبه، ۱۲۹؛‌ زمر، ۳۸) بود.
۲٫ نقش قرآن در اقدامات و موضعگیری‌های اجتماعی و سیاسی: حکومت را بر مبنای آموزه‌های قرآن درست می‌دانست و جایگاهی والا برای قرآن در حکومت‌داری قائل بود تا آنجا که به حکومت‌داری خلیفه دوم از این جهت اعتراض می‌کرد که خلیفه مطابق کتابی (قرآن) حکومت می‌کند که توان علمی درک نکات سربسته و تاویل‌اش را ندارد. اشراف کوفه را به کتاب خدا و سنت پیامبر(ص) فرا می‌خواند زمانی که کار بر امام(ع) در کربلا سخت شد با اهل کوفه روبرو شد آنان را پیروان دورافکنان قرآن دانست و بر آنان لعنت فرستاد.

  • مستندات قرآنی امام حسین(ع):
    گفتار و کردار امام(ع) در عرصه‌های متنوع حیات فردی و اجتماعی‌اش، متاثر از قرآن و مستند به آن بود، در این میان عرصه اخلاق و رفتار؛ اعتقادات و باورها؛ شخصیت و ویژگی‌های اهل‌بیت؛ و مسئله مبارزه و جهاد از مهم‌ترین مسائلی‌اند که استنادات، احتجاج‌ها و استفاده‌های قرآنی حضرت در مورد آنها گزارش شده است.
    ۱٫ اخلاق و تربیت: حضرت معیاری قرآنی برای قرار گرفتن افراد در دایره خودی و بیگانه داشت و بر اساس آیه «فَمَنْ تَبِعَنِی فَإِنَّهُ مِنِّی» (ابراهیم، ۳۶) هرکس را که اهل‌بیت را دوست داشته باشد از اهل‌بیت نبوت می‌دانست. برای رفع ناامیدی و افسردگی یارانش آیاتی همچون آیه ۳۸ سوره احزاب و آیه ۲۱۶ سوره بقره را برایشان می‌خواند (بلاذری، ۳/۱۴۸ ـ ۱۴۹). در عرصه‌های نظامی و سیاسی نیز اخلاق و رفتارش مستند به قرآن بود. از تهدید دشمنان ترسی به دل راه نمی‌داد و با قرائت آیه ۲۰ سوره دخان و سخنان متخذ از آیه ۲۷ سوره غافر مستند این روحیه‌اش را معرفی می‌کرد. با بیانات قرآنی (یونس، ۷۱؛ هود، ۵۵ ـ ۵۶) نهایت توکل خود را در مقابل سپاه کوفه می‌نمایاند.
    ۲٫ اعتقادات و باورهای قرآنی: امام(ع) در موقعیت‌های مختلف منشأ و خاستگاه قرآنی اعتقادتش را تبیین می‌کرد، از جمله در مسئله قطعی بودن مرگ در هر موقعیتی، با ذکر آیه ۷۸ سوره نساء و آیه ۱۵۴ سوره آل‌عمران اشاره کرد که مرگ برای انسان در هر جا باشد، حتمی است. در مسئله قضا و قدر، در برخورد با کسی که اخبار ناگواری از عراق را به اطلاعش رساند، با جملاتی برخاسته از قرآن (ر.ک: آل‌عمران، ۱۵۴؛ ابراهیم، ۲۷؛ الرحمن، ۲۹) توضیح داد تابع قضای الهی است و آیه ۲۳ سوره احزاب را هنگام شنیدن خبر شهادت فرستاده اش قیس بن مسهر صیداوی و هنگام حضور بر بالای سر مسلم بن عوسجه که نیمه‌جان بود، قرائت کرد. بر اساس آیه ۵۷ سوره بقره معتقد بود نتیجه کار دشمن در قتل امام ستم به خودشان است.
    امام معتقد بود بنی‌امیه به عقوبت‌های الهی ظلم خود گرفتار، و بدتر از قوم سبأ دچار ذلت خواهند شد و سخن خود را مستند به آیه‌ای درباره حکومت یک زن بر مردم سبأ کرد (نمل، ۲۳) و توضیح ‌داد زنی بر آنان فرمان راند و اختیاردار اموال و جانشان شد؛ معتقد بود که بقا تنها مخصوص خداست و همین اعتقاد موجب تحمل مصیبت‌های بزرگ است، لذا وقتی حضرت زینب(س) از قطعی بودن شهادت امام(ع) مطلع شد و از هوش رفت، حضرت با منطق قرآنی (قصص، ۸۸) ‌توضیح داد هر چیزی نابود است جز وجه الهی که با قدرت خود زمین را خلق کرده است.
    ۳٫ شخصیت‌شناسی (اهل‌بیت و دشمنان): امام(ع) ابعاد مختلفی از شخصیت اهل‌بیت از جمله خود را مستند و متکی بر آیات به مخاطبانش شناسانده است، از جمله در مسیر کربلا بارها مسئله «از اهل‌بیت» بودن خود را که منشأ قرآنی دارد، مطرح کرد، برای نمونه در بخشی از نیایش روز عاشورا امام(ع) خود را از اهل‌بیت نبی و ذریه و قربای حضرت برشمرد ولی شخصی به نام محمد بن اشعث پرسید بین تو و محمد چه قرابتی است، امام(ع) در پاسخ آیات ۳۳ و ۳۴ سوره آل‌عمران را تلاوت فرمود و نیز گزارش شده است بعد از تلاوت آیه فرمود: به خدا قسم محمد قطعاً از آل ابراهیم است و عترت هادی از آل محمد هستند.
    در مورد جایگاهش در بهشت، وقتی شخصی در گودال قتلگاه به حضرت گفت آب ننوشی تا در دوزخ از آب جوشان بنوشی، امام(ع) از ورود خود بر جدش و جای گرفتن در خانه پیامبر(ص) در جایگاه صدق نزد خداوند مالک مقتدر خبر داد و آیه ۵۵ سوره قمر را خواند و از نوشیدنِ شربتی بهشتی که دگرگون نمی‌شود، خبر داد و آیه ۱۵ سوره محمد را خواند.
    درباره علم خود توضیح داد که از آنچه تا قیامت بر سر مردم می‌آید خبر دارد، ولی به آنان خبر نمی‌دهد و با سوگند، آیه ۳۹ سوره رعد را مستند معذور بودنش از خبر دادن معرفی کرد.
    درباره جایگاه رهبری اهل‌بیت و لزوم پذیرش رهبری اهل‌بیت را مستند به دلایل قرآن می‌دانست، لذا در مجلس معاویه، از مردم خواست از اهل‌بیت پیروی کنند و دلیل آن را نیز آیات قرآن دانست که دستور به مراجعه به خدا و رسول و اولیای او می‌دهد (نساء، ۵۹).
    بخش دیگری از استفاده‌ها و استنادات امام(ع) از آیات به شناساندن شخصیت‌های مخالف و دشمنان اهل‌بیت اختصاص دارد. در مورد عدم صلاحیت یزید برای امارت با مضامین قرآنی (هود، ۱۰۳؛ ص، ۳) معاویه را متوجه روز قیامت کرد و با استناد به آیه ۱۱ سوره حج، مخالفت قرآنی‌محور خود را با تلاش معاویه برای ایجاد شبهه در مردم و کامیابی یزید در دنیا و بدبختی معاویه در آخرت را نشان داد ؛ در ماجرای بیعت خواستن برای یزید، وقتی مروان اصرار ورزید، حضرت فرمود: «وای بر تو ای مروان، از من دور شو که تو رِجسی(پلیدی) و ما دودمان طهاریتم». آنگاه توضیح داد که خدا در حق آنان بر پیامبرش آیه ۳۳ سوره احزاب را نازل کرده است همچنین آیه «وَ تُنذِرَ بِهِ قَوْماً لُدّاً» (مریم، ۹۷) را توضیح داد که درباره مروان و یاران اوست. با عبارت قرآنی (مائده، ۷۰) کوفیان را تقبیح و مشمول خشم الهی و آتش جاودان دانست.
    ۴٫ مبارزه و جهاد: بخش مهمی از استنادات و احتجاجات قرآنی امام(ع) مربوط به مسائل جنگ و جهاد است. به گونه‌ای که هنگام خروج از مدینه به سوی مکه، با خواندن آیه ۲۱ سوره قصص نشان داد مثل موسی(ع) باید از شهر خارج شود. وقتی وارد مکه شد آیه ۲۲ سوره قصص را خواند و زمان خروج از مکه در مقابل اتهام ایجاد تفرقه میان امت، آیه ۴۱ سوره یونس را قرائت کرد. با تشبیه رفتار دشمنان به اصحاب سبت (ر.ک: نساء، ۴۷) روشن ساخت که اگر در آشیانه پرنده‌ای نیز باشد او را بیرون خواهند کشید؛ همان‌طور که اصحاب سبت به شنبه ستم کردند، اینان نیز به او ستم خواهند کرد. در گفتگو با فرزدق ضمن بیان مفاسد حاکمیت موجود مانند آشکار کردن فساد در زمین (روم، ۴۱)، خود را سزاوارتر به قیام برای یاری دین خدا، گرامی داشتن آیین او و جهاد در راه خدا برای تأمین اعتلای کلمه الله (توبه، ۴۰) دانست و خطبه امام(ع) در صبح عاشورا نیز برگرفته از منطق قرآنی (ر.ک: لقمان، ۳۳؛ فاطر، ۵، مجادله، ۱۹) بود.