نقش بی‌بدیل ارزهای رمزپایه در جنگ اقتصادی

به گزارش اداره روابط عمومی و اطلاع‌رسانی پژوهشگاه فرهنگ و اندیشه اسلامی، نشست علمی “پول مجازی از منظر فقه حکومتی” سه‌شنبه ۷ اسفند ۱۳۹۷ به همّت گروه اقتصاد اسلامی پایگاه وسائل و با ارائه حجت‌الاسلام دکتر احمدعلی یوسفی مدیر گروه اقتصاد اسلامی پژوهشگاه برگزار شد.

حجت‌الاسلام دکتر احمدعلی یوسفی در ابتدای این نشست علمی به ضرورت تشکیل کمیته متخصّصین جهت رصد تحولات ارزهای رمزپایه اشاره کرد و بیان داشت: بنده معتقدم که چه دستگاه فقه به این نتیجه برسد که خرید و فروش ارزهای رمزپایه جایز باشد یا نباشد، لازم است که بلافاصله کمیته‌ای متشکل از اندیشمندان فقهی، امنیتی، سیاسی، فناوری بلک چین و متخصصین معامله‌گر ارزهای رمزپایه تشکیل شود تا ما از این فناوری جا نمانیم و این کمیته دائما جلسات متداوم داشته باشند و اتفاقات پیرامون این پدیده را رصد کنند.

بنده در خصوص مسائل فنی ارزهای رمزپایه وارد نمی‌شوم که بلک چین چیست و استخراج ارزهای رمزپایه به چه نحو صورت می‌گیرد چون ما بر اساس چیزهایی که خوانده‌ایم می‌توانیم حرف‌هایی بزنیم ولی کسی که خودش به فناوری بلک چین تخصص داشته باشد و خودش استخراج کننده ارزهای رمزپایه باشد، قطعاً سخنش با صحبت‌های بنده متفاوت خواهد بود.

مباحث مقدّماتی ارزهای رمزپایه قبل از بررسی فقهی
ما قبل از اینکه وارد مباحث فقهی ارزهای رمزپایه بشویم ابتدائاً باید علّت تحول پول و تطوّر آن را بدانیم در مرحله بعد وظایف پول را در نظر بگیریم و ارزهای رمزپایه را ارزیابی کنیم که آیا می‌تواند وظائف پول را تحقّق ببخشد یا نه.

برخی در اینجا خیلی مانور می‌دهند و روی مسئله پول بودن یا نبودن ارزهای رمزپایه تأکید دارند ولی بنده معتقدم که این وسواس نیاز نیست چون چه ارزهای رمزپایه پول باشند یا نباشند در استنباط فقهی ما تفاوتی ایجاد نمی‌کند به این معنا که ارزهای رمزپایه، پول باشد یا نباشد به هر حال یک ارزش مبادله‌ای دارد که می‌تواند ثمن یا مثمن قرارداد قرار بگیرد.

بررسی پشتوانه ارزهای رمزپایه
مسئله دیگر مقدماتی که در رابطه ارزهای رمزپایه مطرح است بحث پشتوانه ارزهای رمزپایه است؛ خیلی بحث می‌کنند که این پول چه پشتوانه‌ای دارد. بنده با چند جمله تکلیف این بحث را روشن می‌کنم. قبل از اینکه به این مبحث بپردازیم بنده این نکته را می‌خواهم بگویم که اگر کل طلاهای دنیا در بانک مرکزی به عنوان پشتوانه جمع شود ولی تناسب بین کالاها و خدمات قابل مبادله در بازار با متغیّر حجم پول تغییر بکند، یعنی حجم پول بیشتر شود؛ آیا کاری از طلاهای پشتوانه بر می‌آید؟

برعکس اگر بانک مرکزی یک گرم طلا نداشته باشد ولی تناسب مذکور حفظ شود، آیا ارزش پول کاهش پیدا می‌کند یا افزایش؟ اگر تناسب به نفع کالاها تغییر پیدا کند، ارزش پول بیشتر هم می‌شود ولو یک گرم طلا به عنوان پشتوانه اضافه نشود.

حالا اگر بخواهیم بحث پشتوانه ارزهای رمزپایه را بررسی کنیم می‌گوییم جریان پشتوانه پول یک اتفاق تاریخی بوده و کسانی‌که طلا در اختیارشان بوده در انتشار اسکناس زیاده‌روی می‌کردند و موجب ایجاد تورّم می‌شدند و ابتداء خیال می‌کردند که اگر ما تناسب بین انتشار اسکناس و پشتوانه آن که طلا باشد را حفظ کنیم می‌توانیم تورّم را کنترل کنیم به این نحو که ارزش پول کاهش پیدا کرده و تناسب حفظ شود در حالی‌که این نظریه باطل است و پشتوانه ربطی به تناسب مذکور ندارد.

توسعه ارزهای رمزپایه زمینه پیروزی در جنگ اقتصادی را فراهم می‌آورد

مزایای ارزهای رمزپایه نسبت به سایر پول‌ها
ارزهای رمزپایه یک سری خطرات و معایبی دارند ولی محاسنی هم دارند که این معایب و محاسن را ما باید بر اساس عنوان فقهی تبیین کنیم. پس از اینکه ما مباحث مقدماتی را طی کردیم به این بحث می‌رسیم که آیا اساساً ارزهای رمزپایه مال هستند یا نه؟ ولی اصل مساله تعیین مالیت اشیاء در منابع فقهی اشتباه است چراکه فقیه برای بررسی یک پدیده اقتصادی چه کار دارد که این پدیده مال هست یا نه؟

اصطلاح مال شرعی تعبیر غلطی است چراکه یک امر عرفی انتزاعی است و از جعل مالیت عقلاء برای یک شیء، انتزاع مالیت می‌شود. بنابراین فقیه ابتدا باید از نوع رفتار عقلاء نسبت به اشیاء انتزاع مالیت کند و بعد از جعل مالیت عقلاء، فقه ورود می‌کند و مساله را به لحاظ حکم وضعی صحت و بطلان و سپس حکم تکلیفی از حرمت و اباحه بررسی می‌کند.

بحث از مالیّت ارزهای رمزپایه
برخی به ارزهای رمزپایه اشکال می‌کنند که این ارزهای رمزپایه هیچ چیزی نیستند که ما روی آن‌ها معامله انجام دهیم. ما سؤال می‌کنیم اینکه شما می‌گویید هیچ چیزی نیست، از لحاظ عرفی می گویید؟ فرض ما این است که کسانی که روی ارزهای رمزپایه معامله می‌کنند سفیه نیستند و عقلای عالم در حال معامله روی ارزهای رمزپایه هستند. با توجه به این مقدمه اگر بگوییم که معامله روی ارزهای رمزپایه سفیهانه نیست پس مالیّت دارد.

لذا گیر دادن به بحث مال بودن ارزهای رمزپایه، صحیح نیست چون مال باشد یا نه عقلای عالم دارند روی آن معامله انجام می‌دهند به این معنا که جایگاه بحث از مالیّت ارزهای رمزپایه فقه نیست بلکه فقه پس از اینکه مالیّت یک چیز با عمل عقلای عالم روی یک پدیده به دست آمد، آنگاه وارد مباحث فقهی مربوط به آن می‌شود.

ملاک در مالیّت یک پدیده اقتصادی
در رابطه با مالیّت نکته دیگر این است که اولّا باید مفید باشد، ثانیاً آن پدیده مورد بحث باید کم‌یابی نسبی داشته باشد مثلاً عقلای عالم هوا را خرید و فروش نمی‌کنند چون مال نیست و این عدم مالیّت را از نحوه رفتار عقلاء با یک پدیده استخراج می‌کنیم.

بحث دیگر، مسأله مثلی یا قیمی بودن ارزهای رمزپایه است که در این رابطه باید بگوییم ارزهای رمزپایه یک نوع قدرت خرید است که در یک جسم فیزیکی منعکس نمی‌شود و لذا بنده معتقدم پول‌های موجود اعم از پول های الکترونیکی و رمزپایه بر حسب قدرت خرید حقیقی، مثلی هستند و آثار آن در مباحث دیون و مبادلات نسیه روشن می‌شود.

همچنین نوع نگاه عرف عقلاء به پول های رمزی طریقی است و استقلالی نیست و خودشان موضوعیت ندارند همان‌طور که نگاه عقلاء به اسکناس و پول‌های الکترونیکی طریقی است، به این معنا که ما این پول را به دست می‌آوریم تا از دستش خلاص شویم و خرجش کنیم، ارزهای رمزپایه نیز چنین هستند.

امضائی بودن روش فقه نسبت به بررسی پدیده‌های اقتصادی
نکته دیگر این است که دستگاه فقه ما روشش در برخورد با پدیده اقتصادی، روش امضایی است نه روش تأسیسی. رفتار و رابطه‌ای که در عرف عقلای عالم نسبت به یک پدیده اتفاق می‌افتد در فقه با عموماتی مثل «تجاره عن تراض»، «احل الله البیع»، «اوفو بالعقود» و «الناس مسلطون علی اموالهم» و … تطبیق می‌شود و از لحاظ سلبی نیز با ادلّه‌ای مثل اکل مال بالباطل سنجیده می‌شود و در نهایت اگر در این تطابق مشکلی وجود نداشت و شرائط متعاقدین نیز در معامله وجود داشت، توسّط شارع امضا می‌شود.

توسعه ارزهای رمزپایه زمینه پیروزی در جنگ اقتصادی را فراهم می‌آورد

بررسی غرری بودن ارزهای رمزپایه
به نظر می‌آید که همه شرائطی که گفته شد در ارزهای رمزپایه وجود دارد. به نظر بنده از لحاظ ایجابی هیچ مشکلی نیست و از جهت قواعد سلبی یک مقداری در رابطه با آن بحث دارد که برخی گفته‌اند معامله با ارزهای رمزپایه غرری است و برخی هم گفته‌اند که اکل مال بالباطل است.

به نظر بنده دو ملاک جهالت در ثمن و مثمن و ریسک بودن معامله موجب غرری بودن یک معامله می‌شوند و به اعتقاد بنده ملاک دوم به ملاک اول باز می گردد و ریسک به تنهایی منشأ غرر نیست بلکه ریسکی که منشاء جهالت در ثمن و مثمن باشد غرری است و موجب بطلان معامله می‌شود.

چراکه غالب معاملات عقلاء همان‌طور که شیخ انصاری(ره) فرمودند خالی از ریسک نیستند و این مقدار ریسک متعارف است حتی به عقیده بنده اگر ریسک غیرمتعارف هم باشد باز هم معامله از این جهت باطل نیست زیرا این میزان از ریسک نیز در پول های رایج وجود دارد.

بررسی برخی از تبعات ارزهای رمزپایه
نکته دیگری که در رابطه با ارزهای رمزپایه درنظر داشته باشیم، بررسی ارزهای رمزپایه از لحاظ مسائل اجتماعی و سیاسی است. در اینجا از چند بحث نوسانات قیمتی و عدم حفظ ارزش آن، فرار مالیاتی و پولشویی به عنوان تبعات ارزهای رمزپایه یاد می‌کنند.

بنده معقتدم اگر نوسانات قیمت و عدم حفظ ارزش پول را از تبعات و لوازم بیت کوین و سایر ارزهای رمزپایه بدانیم که این اشکال در پول خودمان هم وجود دارد. ما در یک سال گذشته به خاطر بی‌تدبیری دولت افت ۴۷۰ درصدی ارزش پول ملّی را داشتیم.

ظرفیت ارزهای رمزپایه برای تسهیل فرار مالیاتی و پولشوئی
تسهیل در فرار مالیاتی و پولشویی هم از دیگر تبعات ارزهای رمزپایه است که ما می‌گوییم دو قسم ارزهای رمزپایه وجود دارد، ارزهای متمرکز و ارزهای غیر متمرکز. بانک مرکزی برای حل این قبیل اشکالات و آسیب‌ها باید به سمت ارزهای متمرکز برود همانطور که ونزوئلا با این سیاست پولی با جنگ ارزی آمریکا مقابله کرد و موفق شد.

پیشنهاد بنده این است که کمیته متخصصین در رابطه با ارزهای رمزپایه بدون فوت وقت تشکیل شود حتی بر فرض حرمت معاملات این قبیل پول‌ها، زیرا همچون مساله سحر که عده‌ای باید آن‌را فرا بگیرند و برای بطلان سحر در مواقع لزوم آن را به کار گیرند، در این حوزه نیز ما نباید از جریان اقتصادی دنیا عقب بمانیم که بعد متحمل خسارات فراوان اقتصادی در این بخش شویم.