معنویت‌پژوهی به شکل مکتبی تعریف شود

به گزارش اداره روابط عمومی و اطلاع رسانی پژوهشگاه فرهنگ و اندیشه اسلامی، و به نقل از خبرگزاری ایکنا کارگاه «مسئله‌شناسی معنویت‌‌پژوهی» صبح روز شنبه مورخ ۱۶ اسفندماه۹۹ با سخنرانی حجت‌الاسلام والمسلمین محمدجواد رودگر، دانشیار گروه عرفان پژوهشکده حکمت و دین‌پژوهی پژوهشگاه فرهنگ و اندیشه اسلامی، از سوی پژوهشکده اخلاق و معنویت پژوهشگاه علوم و فرهنگ اسلامی برگزار شد.

در ادامه متن سخنان وی را می‌خوانید:

بحثم را با این مقدمه آغاز می‌کنم که همواره مسئله و سؤال داشتن، مثل پاسخ مسئله داشتن در تکوین، تکامل، توسعه و تعمیق فرهنگ و تمدن اسلامی و حرکت رو به رشد کاروان دانش بشری، نقش بسیار بنیادین و اساسی داشت و دارد. به همین دلیل در آموزه‌های اسلامی و معارف دینی، سؤال جایگاه خاص خود را دارد. البته هم نفس سؤال و هم سؤال نیکو و روشمند مورد پسند بوده و بسیار تأثیرگذار است؛ لذا در روایات آمده است که این سؤال، کلید گنج دانش خواهد بود. از سوی دیگر گفته شده «حُسنُ السؤال نَصفُ الُعلم» که این تعبیری انگیزه‌زا و تحقیقی است. پاسخ‌دهنده را نیز کمک می‌کند؛ بنابراین هم سؤال و هم جواب در تولید علم نقش تعیین‌‌کننده دارند.

حتی برخی معتقدند سؤال نقش بیشتری در تولید علم دارد. به تعبیر روایات ما، علاج دانایی پرسش است. یکی از فیلسوفان غرب می‌گوید انسان باید جرئت پرسشگری داشته باشد. این جرئت می‌تواند هم به لحاظ روانشناسی و هم معرفت‌شناسی نقشی مؤثر در تولید علم داشته باشد. نکته دیگر اینکه سؤالاتی که برای ما به وجود می‌آید از کجا خلق می‌شود؟ در پاسخ به این سؤال باید گفت دو دسته افراد دارای سؤال هستند که دسته اول دانایان و آگاهان هستند و دسته دوم کسانی هستند که نمی‌دانند و می‌دانند که نمی‌دانند لذا طالب آگاه شدن هستند و می‌خواهند مجهول آنها تبدیل به معلوم شود.

سؤال و توسعه وجودی از منظر کیفی

انسان تشنه دانستن، همیشه سؤال می‌پرسد و اساساً سؤال خلق می‌کند و این سؤال‌زایی مولود تفکر وی‌ است. قرآن کریم فرموده «وَمَا أَرْسَلْنَا مِنْ قَبْلِکَ إِلَّا رِجَالًا نُوحِی إِلَیْهِمْ ۚ فَاسْأَلُوا أَهْلَ الذِّکْرِ إِنْ کُنْتُمْ لَا تَعْلَمُونَ؛ و ما پیش از تو غیر رجال مؤیّد به وحی خود کسی را به رسالت نفرستادیم، پس اگر نمی‌دانید از اهل ذکر (یعنی علما و دانشمندان هر امت) سؤال کنید» (نحل/ ۴۳) قرآن سؤال پرسیدن را نه تنها حق بلکه در مواردی آن را یک تکلیف دانسته است؛ چراکه انسان گاهی موظف به پرسیدن سؤال می‌شود تا بر دانش وی افزوده شده و توسعه وجودی و به تعبیر دیگر زیادت وجودی از منظر کیفی پیدا کند.

انسانی که دائماً سؤال دارد و به دنبال پاسخ سؤالات خود است، روح و روان وی دائماً در حال حرکت است؛ چراکه فکر و تفکر نوعی حرکت است و کسی حرکت دارد که وجود دارد و برعکس؛ به همین دلیل اقبال لاهوری می‌گوید که هستم اگر می‌روم، گر نروم نیستم. خاستگاه دیگر مهارت سؤال کردن است؛ یعنی باید در کنار دانش و آگاهی، مهارت‌های لازم برای سؤال پرسیدن را نیز بیاموزیم و یکی از دلایل همین کارگاه، توسعه مهارت در این زمینه است.

نکته ظریفی که در «إِنْ کُنْتُمْ لَا تَعْلَمُونَ» وجود دارد این است که خداوند قدرت پاسخگویی به سؤال را در خود شما قرار داده است. این «ان» شرطیه مبین این است که انسان به داشته‌های خود اعتماد کند و در درون آن معلومات و سرمایه‌های وجودی خود پاسخ را پیدا کند و اگر رفت و پاسخ را نیافت باید به دنبال سؤال برود. نکته دیگر این است که کسانی‌که روحیه علمی ندارند به دنبال سؤال پرسیدن نیز نمی‌روند.

چگونه مسئله‌یابی کنیم

حال سؤال این است که چگونه مسئله‌یابی کنیم. مسئله‌یابی در درجه اول با مطالعات تخصصی حاصل می‌شود و برای مثال هر کسی در حوزه‌های مطالعاتی و گرایش‌ها و رشته‌های علمی که دارد کار می‌کند باید به دنبال مسئله‌یابی باشد. این موضوعی شدنی است، اما گاهی به لحاظ روانشناختی اعتمادی به خود نداریم و بعضاً راحت‌طلب هستیم و انتظار داریم همیشه غذای آماده را در اختیار ما قرار دهند، اما باید بدانیم که بنا نیست همیشه دیگران برای ما تولید سؤال کنند بلکه خود ما باید این باور را به خودمان داشته باشیم که می‌توانیم تولید سؤال کنیم. البته فکر کردن کار سختی است و ریاضت می‌خواهد.

انسانی که ذهن مرتاضی دارد می‌تواند برای خود سؤال ایجاد کند. از سوی دیگر باید با عالمان یک حوزه تخصصی حشر و نشر داشته باشیم؛ چراکه همین انس با آنها و کتاب‌هایی که نوشته‌اند منجر به ایجاد سؤال برای ما می‌شود. همچنین رفت‌وآمدها با مراکز علمی و فرهنگی و حتی حضور در سایت‌ها و شبکه‌های اجتماعی در فضای اجتماعی به شکل هدفدار و روش‌‌مند منجر به تولید سؤال می‌شود. مسئله مهم دیگر این است که انسان دائماً به نیازهای حوزه خود و نیازهای جامعه فکر کند. البته حوزه‌های علمی و پژوهشی هم باید دائماً تولیدات علمی را به جامعه و مسئولان ارائه دهند و اگر اینها سؤال نداشته باشند، قطعاً امکان تولید علم را هم نخواهند داشت.

تبارشناسی مسئله

نکته بعدی این است که باید تبارشناسی مسئله کنیم و این تبارشناسی این است که محل نزاع را به خوبی تحریر و سپس تقریر کنیم. این محل نزاع باید کاملاً شفاف باشد تا در یک فرآیند پژوهشی قرار بگیرد و برای آن با طی فرآیندهای لازم، به پاسخ‌های لازم یا برآیندهای مورد نیاز دست پیدا کنیم. همچنین مسئله ما باید دارای ویژگی‌هایی داشته باشد که اولین مورد این است که مسئله باید مورد علاقه ما باشد تا منجر به انگیزه شود وگرنه به خوبی آن را تعقیب نخواهیم کرد و بعد از مدتی از سوی ما رها خواهد شد. ویژگی دیگر اینکه مسئله باید ارزش پژوهیدن و سپس قابلیت پژوهش داشته باشد.

ویژگی چهارم این است که مسئله باید تازگی و طراوت داشته و نو باشد. پنجم اینکه باید مسئله را اولویت‌گذاری کنیم. نکته دیگر اینکه مسئله حقیقتاً مجهول بوده و نتیجه آن از قبل مشخص نباشد. از سوی دیگر مسئله باید منطبق با حوزه تخصصی ما باشد. ویژگی دیگر این است که باید ابعاد، حدود و ثغور و قلمرو مسئله خود را مشخص کنم و در نهایت باید روش مناسب برای پاسخگویی به مسئله را داشته باشم. با عنایت به این ویژگی‌ها می‌توانیم به مسئله شناسی در راستای تحقیق بپردازیم.

تعریف مکتبی معنویت اسلامی

در بحث معنویت، مهم‌ترین و زیرساختی‌ترین مسئله ما شناخت ماهیت خود معنویت است. به نظرم وقتی معنویت اسلامی را تعریف می‌کنیم باید به تعریف مسلکی و مکتبی آن و بپردازیم در واقع منظور ما از معنویت اسلامی این است که جهت‌دار و هدفدار است. این تعریف دارای شروط و شاخصه‌هایی است و قبل از تعریف باید این شاخه‌ها را شناسایی سپس به تعریف معنویت اسلامی بپردازم. مسئله دیگر مؤلفه‌های معنویت اسلامی است. از جمله این مؤلفه‌ها معنویت و ریاضت، سیر و سلوک، عبادت، عرفان، معنویت و آزادی، سیاست، معنویت و عقلانیت، مدیریت در سازمان، مدیریت علمی، مدیریت در خانواده، تربیت، تبلیغ و … است.

از سوی دیگر می‌توانیم عوامل پیدایش معنویت، نقش معنویت در جنگ نرم، در قدرت نرم نظام جمهوری اسلامی ایران، معنویت عاشورایی، معنویت اجتماعی، کارکردهای معرفتی و اجتماعی معنویت، کارکردهای معنویت در فرد، سازمان و جهاد فرهنگی و اقتصادی، کارکردهای معنویت در جهاد سیاسی، کارکردهای معنویت در جهاد کبیر یا تکوینی، معنویت و مدیریت جهادی و انقلابی، نسبت معنویت با علم فقه و در کنار آن معنویتِ فقهی، معنویت رساله‌ای و توضیح‌المسائلی و … را مورد بررسی قرار دهیم.

اساساً دانشمندان در رشته‌های مختلف اهل معنویت هستند و دانشمندان ملحد را به میزان کمی پیدا می‌کنیم؛ لذا می‌توانیم نسبت معنویت با فلسفه و از سوی دیگر فلسفه اسلامی را بررسی کنیم. نسبت معنویت با علم اخلاق، با عرفان، عرفان عملی و معنویت، نسبت معنویت با علم تفسیر و علوم قرآنی، حدیث و علم حدیثی، علوم انسانی همانند روانشناسی، جامعه شناسی، تعلیم و تربیت، حقوق، سیاست و حتی نسبت معنویت با علوم پایه و تجربی همانند فیزیک، ریاضیات، زیست شناسی و … از دیگر مواردی هستند که می‌توانیم مورد بررسی قرار دهیم.

معنویت در اصحاب پیامبر(ص)

نکته دیگر این است که می‌توانیم معنویت را در میان اصحاب پیامبر همانند سلمان فارسی، اویس قرنی، ابوذر غفاری که بسیار اهل تفکر و معنویت بود، کمیل ابن زیاد نخعی، میثم تمار، حجر بن عدی، حسنین و ائمه و …. را بررسی کنیم لذا وقتی افق ذهنی ما توسعه پیدا کند خود را درون انبوهی از موضوعات می‌بینیم که انتخاب در بین آنها سخت خواهد بود. محور بعدی مکتب‌های معنوی همانند مکتب اهل بیت(ع)، شاگردان و تربیت‌یافتگان اهل بیت(ع)، مکتب معنویت نجف، مکتب معنوی سردار سلیمانی و … است. همچنین معنویت در برخی از مراکز دینی همانند رابطه معنویت و تولید علم در حوزه‌های علمیه، دانشگاه‌، حوزه‌های نظامی، مراکز فرهنگی و تبلیغی، رسانه‌های ارتباط جمعی، مراکز هنری، از موضوعات قابل تأمل برای معنویت پژوهی هستند.

نکته دیگر اینکه مسئله‌شناسی معنویت، شخصیت محور نیز هست و مثلاً می‌توانیم معنویت از دیدگاه امام خمینی(ره)، علامه طباطبایی، شهید مطهری، مقام معظم رهبری، سیدمحمدحسین حسینی تهران، علامه جوادی آملی، علامه حسن‌زاده آملی، ملااحمد و ملامحمد نراقی، آیت الله سعادت‌پرور، شیخ انصاری، شهید آیت‌الله شهید بهشتی، شهید باهنر، شهید دستغیب، دکتر سحابی، شهید مدنی، شهید چمران، شهید آوینی و ….. را بررسی کنیم چراکه در این حوزه‌ها کاری علمی صورت نگرفته است. حتی طلبه‌ها و دانشجویان در استان‌ها می‌توانند شخصیت‌های کمتر شناخته شده را شناسایی و به تحقیق در زمینه آنها بپردازند. البته باید واقعا کارهای پژوهشی انجام دهیم و به منظومه‌های فکری آنها به خوبی دست پیدا کرده و نتایج علمی ارائه دهیم.

معنویت‌پژوهی جریان‌محور

محور دیگر، معنویت پژوهی جریان محور است و در این زمینه نیز می‌توانیم به مواردی همانند بررسی معنویت در جریان‌های صوفیانه، کلامی شیعی، اعتزالی، اشعری، جریان‌های فلسفی، عرفانی اسلامی، جریان دکتر سروش، شبستری، ملکیان، جریان مرحوم بازرگان، شریعتی، مارکسیسم و نئومارکسیسم، فرقانیسم و مواردی از این قبیل بپردازیم. سپس می‌‌توانیم به مسئله شناسی کتاب محور همانند کتب امام خمینی(ره) علامه مصباح یزدی، سیدحسین نصر و … بپردازیم.

از سوی دیگر معنویت‌پژوهی مقایسه‌ای همانند مقایسه میان جریانات دینی و سکولار، از موضوعات دیگری است که قابل بررسی است. همچنین معنویت در منابع و متون دینی همانند قرآن، نهج‌البلاغه، اصول کافی، کتب حدیثی، صحیفه سجادیه، ادعیه و … قابلیت بررسی زیادی در زمینه معنویت پژوهی برای پژوهشگران دارد. بنابراین در حوزه معنویت اسلامی، دست ما باز است که کارهای مختلفی را انجام دهیم و مسائل زیادی را برای کارهای پژوهشی تولید کنیم.