درد دل‌های درد سرآمیز؛ رمانی متفاوت برای نسل چهارم انقلاب!

به گزارش اداره روابط عمومی و اطلاع‌رسانی پژوهشگاه فرهنگ و اندیشه اسلامی،‌ رمان«درد دل‌های دردسرآمیز» سومین داستان بلند محمدحسن شاهنگی مدیر گروه ادب و هنر مرکز پژوهش‌های جوان پژوهشگاه محسوب می‌شود. پیش از این رمان‌های «عقیق مقاوم» با موضوع جنایات آل سعود در یمن و «راز رزهای مرموز! » با محوریت معنویت خواهی انسان امروز در کارنامه آثار آفرینشی این نویسنده به چشم می‌خورد.

سومین رمان شاهنگی با عنوان «درد دل‌های دردسرآمیز» مراحل انتهایی نگارش خود را طی می‌کند و به زودی منتشر خواهد شد. از این رو گفت‌وگویی با ایشان ترتیب دادیم تا از کم و کیف این رمان خواندنی باخبر شویم.

*خلاصه‌ای از رمان «درد دل‌های دردسرآمیز»را بفرمایید.

«درد دل‌های درد سر آمیز» روایت پسر جوانی به نام حمید دانشجوی رشته جامعه شناسی است که نسبت به بسیاری از مسائل فرهنگی، اعتقادی، اجتماعی، اقتصادی و حتی سیاسی پیرامونی‌اش تردیدها و سوالات زیادی دارد. او از رفتن در یک اردوی جهادی دانشجویی در روزهای عید نوروز، در دقیقه نود انصراف می‌دهد اما در ادامه حوادثی برای او اتفاق می‌افتد و آدم‌هایی سر راه او قرار می‌گیرند که او را در شرایطی متفاوت از جریان زندگی عادی‌اش قرار می‌دهد.

*درونمایه‌های این رمان چیست؟

شخصیت حمید در این داستان با سوالات و تردیدهای زیادی روبه رو می‌شود؛ تردید در اینکه آیا همه صندلی‌ها میخ کوب زمین اند؟! تردید در اینکه آیا همیشه پارک مساوی است با پنچری؟! تردید در اینکه آیا همچنان جهاد ادامه دارد؟! تردید در اینکه اگر خط ارتباطی او با خدا قطع شود، الوی دوباره‌اش بی‌جواب می ماند؟! تردید در اینکه آیا شازده کوچولو به گل رز سیاره خودش اتکا می‌کند یا به دیگران؟! آیا بالا بردن دست‌ها، همیشه به معنی تسلیم است؟! تردید در اینکه لیونل مسی بلد استfair play کند؟! تردید در اینکه آیا فیض گل فقط برای ژن‌های خوب است؟! تردید در اینکه آیا کانال‌های ماهواره همیشه دروغ می گویند؟! تردید در اینکه کفترهای پشت فری هم به جبهه می‌توانند بروند؟! تردید در اینکه کدامیک را حتما قبل از مرگ باید دید: فستیوال سبیل قشنگ‌ها در نروژ یا غسالخانه بهشت زهرای تهران؟! تردید در اینکه درخت‌ها واقعا خسته نمی‌شوند از اینکه همیشه خدا ایستاده‌اند؟!…

*ویژگی‌های این رمان چیست؟

«درد دل‌های درد سر آمیز» رمانی متفاوت برای نسل چهارم انقلاب است؛ نسلی که حق دارد بدون تعارف و ملاحظات دست و پاگیر پرسش‌های زیادی را نسبت به مسائل جامعه‌اش مطرح کند و نیاز دارد خیلی از مسائل را  به طور شفاف بداند. شاید بتوان این رمان را نسخه داستانی از فیلم اخراجی‌های ده نمکی معرفی کرد؛ شخصیت اصلی داستان یعنی حمید شباهت‌های زیادی به مجید سوزوکی اخراجی‌ها دارد. او از ابتدا قهرمان داستان نیست بلکه مسیری را طی می‌کند که قهرمان می‌شود؛ مسیر این قهرمان شدگی در این داستان مورد پرداخت داستانی قرار می‌گیرد. به عبارت دیگر این شخصیت همانند بسیاری از کاراکترها صرفا یک تماشاگر حوادث نیست بلکه خود وارد گود می‌شود و اقدام می‌کند.

در این رمان، سوژه شکاف نسل‌های اول انقلاب با نسل‌های سوم و چهارم مورد توجه قرار می‌گیرد و به این شبهه جدی در زمینه دفاع مقدس تلاش شده با لحنی داستانی پاسخ گفته شود که: آیا واقعا اشتباه کردیم ۸ سال جنگیدیم؟!

*چرا  به سراغ این ایده رفتید؟

متاسفانه ۲ اتفاق بزرگ روز به روز در کشور ما در حال وقوع است. اول جدایی دانشگاه‌‌های ما از بازار و دوم جدایی پژوهشگاه‌ها از کف خیابان‌های ماست. یعنی در دانشگاه‌های ما ایده‌ها در مقام طراحی متوقف می‌شوند و کمتر عملیاتی و اجرا می شوند و تجاری سازی نمی‌شوند و در اتفاق دوم ارتباط با مردم قطع شده و مسائل پشت درهای بسته صرفا طرح و بحث می‌شوند و زبان پژوهشگران و کارشناسان با توده متفاوت است. داخل اتاق‌ها نشسته می‌شود و بدون در نظر  گرفتن مخاطب هدف برای او محتوا تولید می‌شود، باید با مردم گفت‌وگو کنیم باید با زبان ساده و جذاب مسائل مهم را به آنها منتقل کنیم. یکی از بهترین راه‌ها در این زمینه استفاده از زبان هنر خصوصا قالب رمان است. گفتمان رقیب از این روش‌ها استفاده کرده و می‌کند اما ما همچنان اندر خم یک کوچه‌ایم…

*ادبیات رمان چگونه است؟

ادبیات این رمان ادبیاتی کاملا امروزین و جوانانه است و در عین مراعات خطوط قرمز صراحت در کلام در حوزه مسائل فرهنگی، اقتصادی و حتی سیاسی در لابه لای متن آن وجود دارد. تلاش کرده‌ام تا این رمان فرزند زمانه خودش باشد و بیگانه از اتمسفر امروز جامعه ما نباشد. نکته دیگر اینکه شخصیت‌های این رمان کاملا خیالی بوده و تشابه اسامی با نام‌های واقعی معاصر اتفاقی است.

ممنون از وقتی که در اختیار ما قرار دادید…