به گزارش روابط عمومی پژوهشگاه فرهنگ و اندیشه اسلامی، نشست روایتهای فرامرزی با عنوان “دارایی نامشهود و بهرهوری شرکت: مطالعۀ موردی کشور چین” با ارائۀ دکتر ساسان بختیاری دانشیار دانشگاه شیآن جیائوتونگ-لیورپول (چین) دوشنبه ۲۹ اردیبهشت ۱۴۰۴ در بستر اسکایروم مرکز رشد و نوآوری پژوهشگاه برگزار شد.
دکتر بختیاری در ابتدا اذعان داشت که شرکتها کمکم از اقتصاد تولیدی به سمت اقتصاد دانش پیش میروند یعنی الان بیشتر تولید ناخالص ملی این کشورها را تکنولوژی و اطلاعات داده و مدیریت و چیزهای نظیر آن تشکیل میدهد که به اصطلاح حالت فیزیکی ندارند. چین حدودا ۳۰ سال پیش یک کشور تولیدی بود و نیروی کار ارزان خیلی زیاد داشت ولی پیشرفت کرده و تکنولوژی پیشرفته و متکی به دانش و را مدنظر قرار داده است. مطالعات زیادی در زمینه کشورهای غربی انجام شده است که روند اقتصاد دانش در آن کشورها به چه صورت است. اینکه شرکتهای چینی چقدر وابسته به این تکنولوژی هستند مطالعه خاصی انجام نشده و این مسئله عجیبی است؛ برای اینکه چین تقریبا یکی از اقتصادهای بزرگ دنیاست و در زمینه تکنولوژی بسیار پیشرفته است و حتی از آمریکا پیشی گرفته است. مسئله دیگر سهم دولت چین در اقتصاد است که سازی با خصوصیسازی خوبی که انجام شده، سهم دولت کم شده ولی همچنان مالک بسیاری از شرکتهاست و این مسئله چین را از کشورهای غربی متمایز میکند.
مسئله دیگری که بین چین و کشورهای غربی فرق دارد مسئله تحریمها و به اصطلاح فشارهایی است که به چین وارد میشود. دوباره آمریکا با چین جنگهای تجاری شروع کرده ولی این جنگهای تجاری از سال ۲۰۱۸ شروع شده است؛ یعنی از همان زمان آمریکا سعی کرده به چین فشار بیاورد. صادرات برخی تکنولوژیهای پیشرفته مثل مواد نیمههادی را به چین ممنوع کرده و چین از این بابت فشار زیادی را متحمل میشود.
دکتر بختیاری ادامه داد: بیشتر مطالعاتی که انجام شده در زمینه دارایی فیزیکی است اما الان ۵۰ درصد سرمایهگذاری شرکتها در دنیا به سمت دارایی غرفیزیکی به ویژه دیتا و تکنولوژی رفته است. مطالعاتی که بر روی کشورهای انگلیس، ژاپن، کانادا، استرالیا و اروپا و در چین از ۲۰۱۲ انجام شده نشان از رشد سرمایهگذاری در دارایی غیرفیزیکی دارد و به ویژه آمریکا، انگلیس، فرانسه و ژاپن رشد خوبی داشته است. در این زمینه چین هم خیلی پیشرفت کرده که البته تا سال ۲۰۱۳ به صورت خرد بررسی شده و بنابراین معلوم نیست الان در چه وضعیتی قرار دارد. مطالعات درباره تابعیت بهرهوری از سرمایه، مواد اولیه و نیروی کار در اروپا در ایتالیا، آلمان و استرالیا ضریب مثبت ۸ درصد و ۹ درصد را نشان میدهد.
درباره چین کسی مطالعه نکرده و نمیدانیم دقیقا به چه صورت پیش میرود، اما میتوان با اطلاعات موجود روندهایی را شناسایی کرد. با معادلات اقتصادی میتوان نشان داد که ۱۰ درصد سهام شرکتهای چینی متعلق به سازمانهای دولتی است. البته در همین بخش که انتخاب انواع شرکتهای چینی برای مطالعه است باید توجه داشت شرکتهای کشاورزی و معدنی باید در این پژوهش استثنا شوند؛ چون نمیتوان میزان متغیر ورودیها (آب و خاک) را به راحتی اندازهگیری کرد.
به نظر دکتر بختیاری، در مطالعه بهرهوری شرکتهای صنعتی باید توجه داشت که مدل محصولات و الگوهایی که برای تولید محصول استفاده میشود را میتوان به دو رویکرد مشاهده کرد؛ یک رویکرد کاملا اختراعی است که چون ارزش بالاتری دارد، دیرتر ثبت میشود و پایدارتر است و۲۰ سال اعتبار دارد. رویکرد دیگر نمایشی از طراحی و تغییرات جزیی در محصولات است که زودتر ثبت میشود و اعتبار آن ۱۰ ساله است. بنابراین ما با دو گونه شرکت مواجهیم؛ شرکتهای با تکنولوژی بالا و متوسط و شرکتهای با تکنولوژی پایین. عامل دیگر سن شرکتهاست که باید توجه داشته باشیم سن شرکتها در چین از ۶ سال تا ۹۰ سال است.
با این همه ما توزیع سرمایه و دارایی غیرملموس را در سه سال مختلف ۲۰۱۲، ۲۰۱۸ و ۲۰۲۳ بررسی میکنیم. ۲۰۱۸ سالی است که آمریکا جنگ تجاری با چین شروع کرده است؛ بنابراین سالی است که بسیار مهم و نقطهعطفی در زمینه اقتصاد به حساب میآید. نمودارها نشان میدهد که شرکتهای چینی دارای تکنولوژی بالا در سال ۲۰۱۸ با افت مواجه شدهاند، اما در شرکتهای با تکنولوژی پایین تغییر خاصی ایجاد نمیشود. البته در کنار جنگ تجاری نباید فاکتور کووید را از نظر دور داشت. تجربه جنگ تجاری باعث شد که مدت ۳ سال چین به جای تولید کالا بر افزایش کمی و کیفی تجهیزات و تکنولوژی تمرکز کند. نتیجه آن افزایش بهرهوری شرکتهای هایتک در سال ۲۰۲۳ نسبت به ۲۰۱۸ بود.
نتایج تحقیق دکتر بختیاری نشان میدهد که شرکتهای چینی مانند آمریکا و اتحادیه اروپا دستکم تا ۲۰۲۳ در مدل درآمد و بهرهوری و دارایی خیلی با یکدیگر شباهت دارند اما روشهای مدیریتی و سازماندهی احتمالا متفاوت باشد که در این مطالعات لحاظ نشده است.