خداناباوری جدید و اخلاق مقاومت

خداناباوری جدید و اخلاق مقاومت
نوشتاری از حجت‌الاسلام و المسلمین حمیدرضا شاکرین مدیر گروه منطق فهم دین  پژوهشگاه فرهنگ و اندیشه اسلامی

خداناباوری جدید جریانی است که از اوایل قرن ۲۱ به طور جدی مطرح شد و با نگاهی ایجابی به نفی خدا و جایگزینی دین با مفاهیم علمی و فلسفی پرداخت. این جریان ادعا می‌کند که می‌تواند تمام نقش‌های مثبت دین، از جمله اخلاق، معنا بخشی به زندگی و ایجاد جامعه سالم را بهتر از دین انجام دهد. در این یادداشت، به بررسی اخلاق مقاومت در چارچوب خداناباوری جدید و مقایسه آن با اخلاق مقاومت در اسلام پرداخته می‌شود.

خداناباوری جدید: تعریف و ویژگی‌ها

– تعریف: خداناباوری جدید جریانی است که بعد از حادثه ۱۱ سپتامبر سال ۲۰۰۶ به طور جدی مطرح شد و برخلاف خداناباوری قدیم که بیشتر لاادری‌گرا بود، به صورت ایجابی به نفی خدا می‌پردازد.

ویژگی‌ها:

– دین‌ستیزی: خداناباوری جدید نه تنها دین را نفی می‌کند، بلکه آن را مخرب و منفی می‌داند.

– جایگزینی دین: این جریان ادعا می‌کند که می‌تواند تمام نقش‌های مثبت ادعا شده درباره دین، از جمله اخلاق، معنا بخشی به زندگی و ایجاد جامعه سالم را بهتر از دین انجام دهد.

– تکیه بر علم: خداناباوری جدید بر اساس نظریه‌های علمی مانند نظریه تکامل داروین، جهان‌بینی خود را سامان می‌دهد.

 اخلاق مقاومت: تعریف و مؤلفه‌ها

– تعریف: مقاومت به معنای ایستادگی در برابر ظلم و ستم برای احقاق حق است.

– مؤلفه‌های اخلاق مقاومت:

– انگیزه: مقاومت نیازمند انگیزه‌های قوی برای ایستادگی در برابر ظلم است.

– تاب­آوری و شجاعت: مقاومت بدون شجاعت، توانایی تحمل سختی‌ها و ایثار و از خود گذشتگی ممکن نیست.

– هنجارهای اخلاقی: مقاومت باید در چارچوب اصول اخلاقی انجام شود و از هرگونه تعدی و ظلم اجتناب کند.

نظریه تکامل داروین و اخلاق

– نظریه تکامل داروین: این نظریه بر اساس انتخاب طبیعی و بقای سازگارترین‌ها باشرایط زیستی شکل گرفته است. در این نگاه:

الف) تعالی اخلاقی هیچ معنایی ندارد و ارزشهای عالیه اخلاقی مبنایی ندارند.

ب) رفتارهای اخلاقی تنها بر اساس سازگاری و بقای ژنتیکی توجیه شوند. درنتیجه رفتارهای اخلاقی مانند دگرخواهی باید به گونه‌ای توجیه شوند که به نفع بقای فرد، گروه، ژنوتیپ باشد.

 چالش‌های اخلاقی در خداناباوری جدید

– ناتوانی در توجیه ایثار: خداناباوری جدید نمی‌تواند توجیهی قانع‌کننده برای ایثار و فداکاری در مقاومت ارائه دهد، زیرا این مفاهیم با اصل خودخواهی ژنتیکی در تضاد هستند.

– اخلاق ماکیاولیستی: در نبود اصول اخلاقی والا و تهی شدن ازارزشهای اخلاقی از ارزش واقعی، ذاتی و پایدار، اخلاق مقاومت در خداناباوری جدید به سمت اخلاق ماکیاولیستی و قدرت‌گرایی سوق پیدا می‌کند، زیرا برای بقا انسب است.

– ریاکاری اخلاقی: در این نگرش، رفتارهای اخلاقی عمومی به رفتارهایی ریاکارانه و برای کسب منفعت شخصی تقلیل می­یابد.

 اخلاق مقاومت در اسلام

– انگیزه‌های قوی: اسلام با ارائه مبانی مستحکم و استوار تامین کننده انگیزه و محرک نیرومند برای مقاومت است. مفاهیمی مانند عشق به خدا، وظیفه دینی، پاداش اخروی و… بهترین زمینه­های روانشناختی و انگیزشی را برای مقاومت در برابر ظلم فراهم می‌کند.

– شجاعت و تاب‌آوری: آموزه‌های اسلامی به گونه‌ای است که بالاترین درجه شجاعت و تاب‌آوری را در افراد ایجاد می‌کند.

– اصول اخلاقی والا: اسلام با تعریف اصول اخلاقی والا، از هرگونه رفتارهای کجروانه، تعدی و ظلم در فرایند مقاومت جلوگیری می‌کند.

 مقایسه و نتیجه‌­گیری اخلاق مقاومت در خداناباوری جدید و اسلام

الف) انگیزش: در اسلام، انگیزه‌های مقاومت بر پایه عشق به خدا و خوبیها، وظیفه دینی و پاداش اخروی است، در حالی که در خداناباوری جدید، انگیزه‌ها بر پایه منفعت شخصی و بقای ژنتیکی و تماما اینجایی و اکنونی است.

ب) شجاعت: اسلام با ایجاد شجاعت و تاب‌آوری در افراد، مقاومت را تقویت می‌کند، در حالی که خداناباوری جدید به دلیل تکیه بر خودخواهی ژنتیکی، نمی‌تواند شجاعت لازم را ایجاد کند.

ج) اصول اخلاقی: اسلام با تعریف اصول اخلاقی والا، از هرگونه تعدی و ظلم در مقاومت جلوگیری می‌کند، در حالی که خداناباوری جدید به سمت اخلاق ماکیاولیستی سوق پیدا می‌کند.