- حجتالاسلام دکتر سیدسجاد ایزدهی، اکنون که در آستانه تشکیل دولت چهاردهم هستیم میخواهیم بدانیم ویژگیهای یک دولت کارآمد چیست؟
«کارآمدی سیاسی دولتها و حکومتها» از موضوعات مهمی است که در سالهای اخیر اصحاب علومسیاسی و متفکران علوماجتماعی به آن پرداختهاند و نظریههای متعددی هم برای سنجش آن ارائه کردهاند. به این اعتبار، اکنون دولتها و حکومتها دیگر نمیتوانند نسبت به «اثربخشی کارهایشان» و «میزان مقبولیتشان در جامعه» بیتفاوت باشند.
کارکرد دولت باید به مقصد خود که «جامعه» است، برسد تا بتواند «رضایت» را در مردم ایجاد کند و شهروندان احساس کنند دولت پاسخگوی نیازهایشان است. بنابراین اگر یک دولت نتواند این سیر رضایتمندی را در شهروندانش ایجاد کند، یک دولت ناکارآمد ارزیابی خواهد شد. - با چه شاخصههایی میتوان میزان کارآمدی یک دولت را سنجید؟
کارآیی و اثربخشی یک دولت را با برآیندی که از سه عنصر «مبانی»، «منابع» و «موانع» بدست میآید و در نهایت خروجی یک دولت را میسازد، میسنجند. بنابراین «کارآمدی» یک مقوله نسبی است که یک سیستم سیاسی تلاش میکند هرچه بیشتر خود را به هدف و غایت نزدیک و متناسب با شرایط بهترین و بیشترین درصد از هدف را محقق کند. - داشتن «گفتمان» برای یک دولت چه ضرورتی دارد و عملکرد بر اساس «گفتمان» چقدر میتواند به کارآمد شدن یک سیستم سیاسی بینجامد؟
داشتن «گفتمان» برای یک دولت همچون نقشه راهی است که راهبردها و راهکارهای دولت مبتنی بر آن، شکل میگیرد و مجموعه دولت زیر چتر این «گفتمان» است که انسجام مییابد و هدفگذاری میشود. از این روست که عالمان علم سیاست بر این باورند که اگر یک دولت برای پاسخگویی به نیازهای جامعه و برای برونرفت از مشکلات، گفتمان غالب نداشته باشد اساساً به دلیل نداشتن نقشه راه، از مسیر کارآمدی خارج میشود.
دولتی که گفتمان ندارد زیر چتر گفتمانهای متعدد قرار میگیرد چون آن نظم جامع و اجماعساز را از دست میدهد و دچار افتراق در سیاستها، باورها، راهبردها و راهکارها خواهد شد که به راحتی ظرفیتهایش را خنثی میکند و در نهایت بروز این تشتت را مردم در سیاست، امنیت، فرهنگ، اقتصاد و دیپلماسیشان حس خواهند کرد و عدم رضایت را در جامعه رقم خواهد زد.
از این روست که میگوییم داشتن «گفتمان» در کارآمد شدن دولت بسیار اثربخش است و میتواند به سیاستهای دولت نظم و هدف دهد و جامعه را به سمت نقطه مطلوب حرکت دهد؛ در این نقطه است که «حس امنیت» در جامعه ایجاد میشود. امنیت اقتصادی، امنیت سیاسی، امنیت اجتماعی، امنیت فرهنگی و… میتواند در جامعه رضایتمندی خلق کند که این حس رضایت شهروندان، نتیجه مطلوب کارآمدی دولت خواهد بود. - گره زدن «کارآمدی نظم سیاسی» با «رضایتمندی شهروندی» نشاندهنده اهمیت سرمایهاجتماعی در نظم و نظام سیاسی است. حفظ و افزایش «سرمایه اجتماعی» چقدر در کارآمدتر شدن دولت سهم و نقش دارد؟
دولتها باید بتوانند ناظر به رفتارها، سیاستها و خروجیها، موفق به ایجاد «سرمایه اجتماعی» و «مقبولیت در جامعه» شوند و در این صورت است که دولتشان بقا و گفتمانشان تداوم مییابد. یعنی مقبولیت مردمی، ضامن تمدید حاکمیتشان در نظام سیاسی میشود.
این درهم تنیدگی «دولت» و «مردم» باعث میشود اغلب، گفتمانهایی در رقابتهای سیاسی پیروزتر باشند که «مردم» را در کانون توجه دارند و «افزایش سرمایه اجتماعی» یکی از دغدغهمندیهای آنان است. به همین دلیل است که رضایتمندی شهروندان، نقطه کانونی کارآمدی دولتها ارزیابی میشود.
شاخصههای یک دولت کارآمد
«رضایتمندی شهروندان از نهاد دولت» که باعث مشروعیت و پایداری آن میشود «کارنامه کارآمدی یک دولت» را میسازد. از همین روست که دولتها سعی دارند نقشه راهی طراحی کنند که به رضایت مردم منتهی شود. داشتن «گفتمان اثربخش» میتواند این مسیر را برای دولتها هموار کند.