به گزارش روابط عمومی پژوهشگاه فرهنگ و اندیشه اسلامی، دکتر عبدالوهاب فراتی عضو هیأت علمی گروه سیاست پژوهشگاه در گفتگو با جماران به تبیین قدرت پهبادی و موشکی ایران پرداخت. مشروح گفتگو با وی در ادامه می آید:
اهمیت پاسخ ایران به خاک سرزمینهای اشغالی چیست؟
قطعاً این پاسخ هم مطابق بند ۵۱ منشور سازمان ملل بوده و هم کاملاً اخلاقی بوده است. در اینکه این پاسخ باید صورت میگرفت هیچ تردیدی وجود ندارد و میشود گفت که بُغضی در گلوی همه ما ایرانیها و بغض بزرگتری در گلوی مسلمانان جهان گیر کرده بود که نمیترکید و پاسخ ایران به جنایات اسرائیل ترکاندن بغض فروخفتهی همه ما در این سالها در قبال جنایتهای وحشیانه رژیم صهیونیستی در برابر مردم مظلوم غزه بود. لذا من به این تصمیم احترام میگذارم و معتقدم تصمیم ضروری و درستی بود. همچنین معتقدم که اساساً طرح خاورمیانه جدید بعد از این حمله شکل میگیرد، نه طرحی که قبلاً آمریکاییها مطرح میکردند.
به عبارت دیگر، خاورمیانه جدید خاورمیانه ای است که فقط اسرائیل تعیینکننده رفتار در این منطقه نیست بلکه حضور ایران، تعیینکننده اول است و هر تخلفی که اسرائیل کند و شهروند ایرانی را در هر کجای عالم بزند و اثبات شود که کار اسرائیل بوده، ایران به خود چنین حق و اجازهای میدهد که پاسخ مستقیم و شدیدی دهد.
جمهوری اسلامی ایران مثل یک ابرقدرت در این حادثه رفتار کرد. همچنان که آمریکاییها در حمله به عراق یا در جنگ اول و دوم خلیج فارس که رسماً اعلام کردند ما عراق را میزنیم و همه هم میدانستند و آمد و زد و رفت، ایران هم اعلام کرد ما اسرائیل را میزنیم و این کار را انجام داد. زدن ایران هم نمادین نبود، بلکه کاملاً زد، به مثابه یک ابرقدرت اقدام کرد، پای حرفش ایستاد و تهدید کرد که اگر اسرائیل بخواهد جواب دهد، واکنش بعدی ما شدیدتر و غلیظتر خواهد بود. این کار برای بازگشت پرستیژ نظامی ایران که میخواست خودش را ثابت کند، ضروری و یک امر شایستهای بود.
از طرف دیگر، ایران نشان داد که بزرگترین قدرت پهپادی و موشکی دنیا چگونه میتواند به بزرگترین «ائتلاف پدافند هوایی» دنیا در اسرائیل صدمه بزند. اقدام ایران همآوردی دو قدرت بزرگ نظامی جهان بود؛
درباره ضرورتهای داخلی هنگام مواجهه با دشمن بگویید.
اگر تصمیم ملی گرفته شود که ربطی به جناح چپ و راست یا اصلاحطلب و اصولگرا ندارد و پیوند عمیق و وثیقی با منافع ملی پیدا کند و به نوعی حیثیت ایرانی و شیعی بودن ما را در جهان برجسته کند، باید از آن حمایت کنیم. البته به این معنا نیست که اگر کسی نظر یا دیدگاه مخالفی داشت مورد اذیت یا تهدید قرار گیرد. ما باید به این ظرفیت برسیم که به هنگام طرح منافع ملی و شیعی، همۀ اختلافات را کنار بگذاریم. این امر در دامنه جامعه ما باید اتفاق بیفتد که همه از تصمیم ملی حمایت کنیم و اختلافات را کنار بگذاریم.
از طرف دیگر یک اتفاق هم باید در سطح هرم قدرت و حاکمیت رخ دهد و آن اینکه حاکمیت هم تحمل و ظرفیت را در خودش ایجاد کند که اگر بخشی مخالفت کردند از باب تحمل پدرانه، به همه حرفها گوش دهد، چون سخن مخالف امر طبیعی است که در همه جا اتفاق میافتد.