به گزارش اداره روابط عمومی و اطلاع رسانی پژوهشگاه فرهنگ و اندیشه اسلامی، همزمان با ایام هفته وحدت یادداشتی از محمدحسن شاهنگی عضو شورای علمی و دبی گروه ادبیات اندیشه پژوهشگاه و مولف کتاب «اراده برادری» در ادامه از منظرتان عبور خواهد کرد؛
هم زمان با هفته وحدت
از جمله موانع وحدت اسلامی، سوءظن، بیاعتمادی و باورهای غلط مسلمانان نسبت به یکدیگر است؛ شیعیان همواره طلایهداران و منادیان اصل وحدت بودهاند و به بهانة وحدت، قصد نفوذ در میان اهل سنت را ندارند و طرحی برای شیعه کردن آنها، در سر نمیپرورانند. اصل وحدت اسلامی به مسلمانان گوشزد میکند که احساسات و تعصبات و کینههای مخالف را رها کنند. برخی وحدت اسلامی را نقشة کفار میدانند! برخی آن را دسیسة مذاهب سلطهجو معرفی میکنند! و برخی آن را ایدهای مصلحانه معرفی میکنند. در گروه اخیر گروهی به وحدت به عنوان یک موضوع دم دستی نگاه میکنند و گروهی دیگر آن را تعلیم اساسی اسلام برای تأمین منافع عمومی دنیای اسلام معرفی مینمایند و بر همین اساس وحدت را یک اصل بنیادین میخوانند؛ بر این اساس این طور میتوان گفت که وحدت اسلامي يعني ايجاد نوعي يگانگي و همگوني بين منافع و اهداف امت اسلام.
وحدت اسلامی امری است استراتژیک؛ این استراتژی را میتوان در دو لایة کلان دولتها (ساحتهای تقنینی، قضایی و اجرایی) و ملتها (عوام و خواص) تصور نمود و شاخههای هر یک را در گسترة جغرافیای جهان اسلام مورد واکاوی قرار داد. در دیپلماسی وحدت اسلامی عامل و عنصر غیردولتی غلبه دارد، چون كارگزاران اصلی، غیردولتی و مخاطبان هم، مردم هستند؛ هرچند كه دولتها هم مؤثرند. در دوران معاصر هیچکس نمیتواند منکر اهمیت دیپلماسی عمومی در حل بحرانها با رویکرد وحدت اسلامی باشد. مدلهای راهبردی نظیر «دیپلماسی وحدت»، «همدلی میان ملتها»، «همکاری میان دولتها» و… از سوی برخی بزرگان مطرح شده اما کمتر راهکارهای تئوریک و عملیاتی آن بحث شده است. این مدلها نتایج مهمی را با خود به ارمغان خواهد آورد که «ایستادگی جمعی در برابر زورگوییهای نظام سلطه»، «دفاع از منافع و حقوق ضایعشده جهان اسلام» و… از جملة آنهاست. دیپلماسی، فن و هنر بهكارگیری مسالمتآمیز قدرت برای تأمین منافع ملی و اهداف مطلوب میباشد؛ مقصود این است كه چگونه میتوان در روابط بینالملل از قدرت ملی به صورت مسالمتآمیز استفاده كرد تا منافع ملی و اهداف مطلوب تأمین گردد. در دیپلماسی وحدت، منافع و مصالحی فراتر از منافع ملی صرف، مطرح است و منافع و مصالح اسلام و جهان اسلام را نیز در بر میگیرد. وحدت اسلامی ناظر به منافع جهان اسلام است و نه یك كشور؛ اگر چه در چهارچوب تأمین مصالح جهان اسلام، منافع ملی كشورهای مسلمان نیز تأمین میشود.
واقعیت قضیه آن است که تا زمانی که مشخص نشود مقصود از وحدت اسلامی چیست، حرکتی جدی رخ نمیدهد؛ چرا که برداشتهای متنوع و بعضاً متضادی از این مفهوم در بین فرقههای اسلامی وجود دارد. کوتاهترین و رساترین تعریفی که برای وحدت اسلامی گفته شده این است که وحدت اسلامی چیزی جز اتحاد کلمه بر اساس اسلام نیست؛ وحدت یعنی نبودن تفرقه، نفاق، درگیرى و کشمکش. وحدت اسلامی، عبارت است از همکاری پیروان مذاهب مختلف اسلامی بر اساس اصول مشترکی که تمام مذاهب بر آنها اتفاق نظر دارند و اخذ مواضع واحد عملی در برابر مخالفان اسلام به منظور تحقق اهداف و مصالح عمومی امت اسلامی و احترام به تعلق خاطر و پیروی عملی هر یک از مسلمین به مذهب خویش.
وحدت اسلامی گره خورده با موضوع تقریب مذاهب اسلامی است؛ این دو مفهوم لازم و ملزوم همدیگراند؛ تقریب مذاهب اسلامی عبارت است از نزدیک شدن باورمندان به مذاهب مختلف اسلامی بر پایة اصول مشترک و متفقعلیه همة مذاهب به منظور شناخت و توسعة مشترکات میان مذاهب و دستیابی به سطح برتری از اخوّت دینی. در این میان، دیپلماسی وحدت، فن و هنر بهكارگیری وحدت اسلامی برای تأمین مصالح و منافع جهان اسلام است؛ یعنی چگونه وحدت اسلامی را به عنوان عنصر قدرت جهان اسلام و مسلمانان در روابط بینالملل به كار بگیریم تا مصالح اسلامی و جهان اسلام تأمین گردد.