سینمای دفاع مقدس؛ گنجینه یا رنجینه؟!

محمدحسن شاهنگی

عضو شورای علمی گروه ادبیات اندیشه پژوهشکده فرهنگ و مطالعات اجتماعی پژوهشگاه فرهنگ و اندیشه اسلامی

دفاع مقدس واقعه‌ای است که بخش مهمی از تاریخ پس از پیروزی انقلاب اسلامی را به خود اختصاص داده است؛ هم به لحاظ وسعت زمانی و هم به لحاظ تبلور ارزش‌ها این موضوع، بی‌بدیل است. می توان ادعا کرد که دفاع مقدس دفاع از انقلاب اسلامی است؛ از این رو نباید دفاع مقدس به دفاع از وطن و خاک محدود شود؛ اگر بخواهیم تعریفی از سینمای دفاع مقدس داشته باشیم می‌توان گفت که سینمای دفاع مقدس چنان که از نامش بر می آید، سینمایی است برای بازگویی و واگویی خاطرات و وقایع یک جنگ که ناخواسته درگرفت و کشوری را مجبور به دفاع ساخت؛ سینمایی که شاید بیش از هر سینمای دیگری نیاز دارد تا حقایق را بدون کاستی بیان کند. سینمای دفاع مقدس گونه‌ای خاص از سینمای ایران است؛ این گونه اگرچه نزدیکی هایی آشکار با ژانر فیلم‌های جنگی دارد؛ اما شاخص‌های مضمونی آن (ایثار، ایمان، شهادت و…) که برگرفته از فرهنگ جهاد و مقاومت است آن را با سینمای جنگی دیگر کشورها متمایز ساخته است. بر این اساس نمی توان سینمای دفاع مقدس را گونه تاریخ مصرف گذشته در سینمای کشورمان قلمداد نمود.فیلم‌های سینمای دفاع مقدس را می‌توان در سه دسته کلی دسته‌بندی کرد:

۱-فیلم‌هایی که مستقیما به حوادث جنگ اشاره دارند.

۲- فیلم‌های کمدی مرتبط به فضای جنگ(طنز جنگی)

۳-فیلم‌هایی که از بستر اجتماعی به حوادث جنگ نگاه می‌کنند.

در هر سه این اثار، دو جریان عمده وجود دارد؛ اول جریان اصیل سینمای دفاع مقدس که مبتنی بر مفهوم جهاد در راه خدا و مبانی و ارزش‌های دینی و انقلابی است و دوم سینمای سیاه دفاع مقدس که رویکرد دگر اندیشانه‌ای به جنگ دارد؛ جنبه تقدس برای آن قائل نیست و صرفا جنبه‌های تلخ و خسارت‌آور دفاع مقدس را می‌بیند؛ در جریان دوم از دفاع مقدس، به عنوان جنگ خانمانسوز و بی‌فایده یاد می‌کنند. در مقابل نگاه یأس‌آلود و پوچ نگر نسبت به این سینما که ارزش‌ها را نمی‌بیند و سیاهی، تلخی و رنج جنگ را می بیند و زخم‌های جنگ را واکاوی می‌کند، نگاهی حماسی وجود دارد؛ این نگاه روایتگر رزمندگانی است که در اوج ایثار، امید و آرمان‌خواهی در راه هدف مبارزه می‌کنند.

سینمای سیاه دفاع مقدس درصدد تحقق اهداف متعددی است؛ اولا در مخالفت با جنگ، اصل آن را مورد تردید قرار دهد. هدف دوم زیر سوال بردن اصول اعتقادی و معرفتی تجویزکننده دفاع از مکتب و کیان در مقابل تجاوز دیگری است. از جمله نکات مهم قابل نقد در سینمای سیاه دفاع مقدس مقوله اعتماد به دشمن است؛ این اعتماد تلاش دارد تا با دستاویز قرار دادن روحیه انسان دوستی تصویر رایج را درباره دشمن بودن دشمن به چالش بکشد.

تاثیر شگفت انگیز و بی واسطه هنر بر انسان مورد توجه اندیشمندان علوم انسانی قرار گرفته است. شواهد بسیاری وجود دارد که موید تاثیرات غیر قابل انکار هنرهای رسانه‌ای در مدیریت و شکل دهی افکار عمومی است. از میان هنرها، هنر هفتم، سینما، از این رو که استفاده شایانی از هنرهای دیگر داشته است، بیشترین اثر گذاری را در دنیای معاصر دارد. این شبهه وجود داردکه اغلب فیلم‌های دفاع مقدس خشونت را ترویج می کنند و تعداد انگشت شماری در این میان وجود دارند که مبلغ صلح هستند. آثار قابل توجهی هم هستند که به جای پرداختن به چرایی جنگ و ضرورت پاسخ به تجاوزگر، به بررسی مغرضانه اثرات مخرب جنگ بر انسان‌ها می پردازند.

متاسفانه در سال های اخیر شاهد شکل گیری جریان تحریف گر در سینمای دفاع مقدس بوده ایم؛ در بروز این جریان، نگارش نقد های سینمایی غیر متعهد بی تاثیر نبوده است. بی شک سکوت در مقابل سینمای تحریفگر که به یک رویه تبدیل شده است به ادامه حیات سینمای سیاه دفاع مقدس دامن زده است. منشا این تحریفات البته ضدیت و عناد با اصل جمهوری اسلامی است.برخی سینماگران جریان سیاه دفاع مقدس متاثر از فضا و مبانی سینمای ضد جنگ در جهان و در نتیجه کج فهمی و بدفهمی با شعار جذاب مخالفت با جنگ و صلح طلبی دست به تحریف دفاع مقدس زدند. نتیجه این وضعیت، مخالفت و زشت انگاری نسبت به مصداق موجود تاریخی ایران اسلامی یعنی دفاع مقدس هشت ساله بوده است. انگیزه دیگری که برخی سینماگران را به سمت تحریف دفاع مقدس متمایل ساخت، تلاش برای دست یافتن به روایت‌های سینمایی با مخاطب حداکثری جهانی بود. استدلال این طیف آن بود که پرداخت به ارزش‌ها و حقایق دفاع مقدس برای مخاطب جهانی امری نامانوس است؛ این افراد گمان کردند راه جهانی کردن این سینما، کتمان حقایق یا ترویج قرائت های شخصی از حقیقت دفاع مقدس است. در سینمای سیاه دفاع مقدس مقاصد شخصیت‌های داستانی ناظر بر حفظ زندگی دنیوی و بهره مندی از مواهب آن است. این شخصیت‌ها عموما بی آرمان و بی اعتقادند و اساسا نگره دینی بر رفتار و اعمال شان صادق نیست.

تعدا قابل توجهی از آثار ذیل سینمای سیاه دفاع مقدس، دست به هنجار شکنی های قابل تاملی زده اند؛ این طیف به دنبال اتهام جریان شبه روشنفکر به سینمای متعهد مبنی بر شعاری سازی و سفارشی سازی گمان کردند رهایی از کلیشه‌ها به معنای جدا کردن سینمای دفاع مقدس از شخصیت‌های قدسی و مضامین عالی است. این گروه به دام دو گانه سینمای دولتی و سینمای ازاد افتاده اند  و از عرصه مهم سینمای حماسی فاصله گرفتند.