به گزارش روابط عمومی پژوهشگاه فرهنگ و اندیشه اسلامی، یکی از جانگدازترین صفحاتی که در واقعه عاشورا و پس از آن به وقوع پیوست؛ رنجی بود که به یکی از اطفال امام حسین (ع) وارد شد. هجمه سنگین و مواجهه با سر بریده امام حسین (ع) در طشت اتفاقی نبود که طفلی سه ساله بتواند آن را تحمل کند لذا حضرت رقیه (س) فرزند خردسال سیدالشهدا(ع) پس از مشاهده سر پدر پس از چند روز به شهادت رسید. اما نکته ای که در مورد این ماجرا وجود دارد آن است که برخی از اساس وجود دختری سه ساله به نام رقیه را در کربلا انکار میکنند.
خبرنگار گروه اندیشه خبرگزاری شبستان در راستای پاسخ به شبهات در مورد وجود حضرت رقیه (س) در واقعه کربلا اقدام به گفت وگو با حجت الاسلام و المسلمین سیدمحمدحسن جواهری عضو هیأت علمی گروه قرآن پژوهی پژوهشگاه کرده است. وی در مقام نقد به شبهات وارده نسبت به مسایل مذکور نیز کار پژوهشی ارایه کرده و در مقام اثبات این مساله برآمده است که رقیه(س) در واقعه عاشورا حضور داشته است. آنچه که در ادامه می خوانید حاصل گفت وگو با عضو هیأت علمی پژوهشگاه فرهنگ و اندیشه اسلامی است:
حجتالاسلام جواهری با بیان اینکه آنچه که در مورد حضرت رقیه (س) در واقعه عاشورا مطرح شده یک بحث تاریخی است، افزود: هر گفتمانی در مورد ایشان صورت می گیرد باید با روش تاریخی باشد، نمی شود با روش های دیگری سراغ این مقوله رفت و در واقع برخی از اختلافاتی که در این رابطه به وجود آمده به این دلیل است که روش تاریخی رعایت نمی شود.
عضو هیأت علمی گروه قرآن پژوهی پژوهشگاه ادامه داد: در این رابطه چند نکته وجود دارد، نخست آنکه برخی افراد که به این مساله ورود پیدا میکنند چون پایبند روش پژوهش در منابع تاریخ نبودند و به طور کلی با متدهای پژوهش در تاریخ آشنا نیستند، انباشتهای از دلایل را ارایه می کنند که ارزش علمی ندارد و در نتیجه اختلافات بالا می رود، از سوی دیگر مردم نیز که به اهل بیت (ع) علاقه دارند، به دلیل اینکه عرصه مسائل تاریخی در حیطه تخصصی شان نیست، به صورت احساسی به مسئله وارد شده و در نتیجه واکنش های منفی نامطلوب ایجاد می شود.
وی افزود: مساله دوم این است که هر دو طرف که در این ماجرا اظهار نظر دارند حسینی و عاشق اهل بیت (ع) هستند، به ائمه اطهار (ع) توسل می کنند و این گونه نیست که طرف مخالف و گروهی که وجود حضرت رقیه (س) را انکار می کنند به ائمه (ع) علاقه نداشته باشند، بلکه روش پژوهشی که به کار بستهاند آنها را به این نتیجه رسانده که بگویند رقیه(س) در کربلا نبوده و گروه مقابل عکس این رویکرد را اثبات می کنند؛ بنابراین چنین نیست که اگر شخصی نفی کرد او را زیر سوال ببریم، این اتفاق ناشایستی است که از سوی برخی بروز کرده و بعضا او را مورد حمله قرار دادهاند.
حجتالاسلام والمسلمین جواهری تصریح کرد: نکته سومی که در مورد حضرت رقیه (س) وجود دارد این است که بی تردید بخشی از داستانها و گزارشهایی که در برخی مجالس بیان می شود هیچ سندی نداشته و ساخته و پرداخته تخیل گوینده است. برخی دیگر نیز به اصطلاح زبان حال است ولی حتی به زبان حال هم نمی خورد چراکه خاستگاه زبان حال باید ظرفیت داشته باشد، نمی شود انسان هرچه میخواهد بگوید و به این شکل توجیه کند که زبان حال است.
وی در مورد علت بروز این مسایل گفت: مهمترین موضوع آن است که افرادی که چنین مطالبی را بیان می کنند مسایل تاریخی را به روش قیاس و تطبیقی حل میکنند؛ برای مثال در مسیر کوفه تا شام رنجی که اهل کاروان دیده باشند، به این اعتبار که حضرت رقیه س نیز جزو کاروان بوده، به طور خاص در مورد ایشان بیان شود.
عضو هیأت علمی گروه قرآن پژوهی پژوهشگاه با بیان اینکه مصیبت در کربلا فراوان است و وعاظ و مداحان باید به این مساله توجه بیشتری داشته باشند، خاطر نشان کرد: نباید سراغ مسایلی رفت که موجب اختلاف شوند.
نکته آخر در مورد حضرت ر قیه (س) این است که آثار تا قرون هفتم و هشتم هجری در مورد حضرت رقیه (س) اعتبار دارند و برخی داستان های دیگر که بیان شده هیچ منبعی ندارد، ما تا سده هفتم و هشتم اگر در کتابی مطلبی در مورد حضرت رقیه (س) باشد نمیگوییم سند را نمی پذیریم چراکه بخشی از منابع که اکنون در دست ما نیست در اختیار محققان آن دوره بوده است اما اگر کسی در قرن چهاردهم داستانی نقل کرد می توانیم سوال کنیم که از کجا این ادعا را مطرح کرده ای؟
حجتالاسلام والمسلمین جواهری در خصوص ادله اثبات وجود نازنین حضرت رقیه افزود: یکی از منابع مهم مورد استناد، کتاب «لباب الأنساب والألقاب والأعقاب» ابوالحسن بیهقی مشهور به ابن فندق متوفا در سال ۵۶۵ هجری است. البته این شخص غیر از ابوالفضل بیهقی است و نباید با او اشتباه شود. ابوالحسن بیهقی در کتاب خود به صراحت یکی از اولاد سیدالشهدا (ع) را به نام رقیه ثبت کرده است. بنابراین به لحاظ علمی نمیتوان وجود رقیه (س) را انکار کرد.
وی گفت: انکار از سوی برخی بزرگان نسبت به وجود حضرت رقیه (س) در مقاطعی صورت پذیرفته که کتاب مذکور در اختیارشان نبوده است؛ از این رو این افراد نیز عندالله مأجورند؛ لیکن در زمان حاضر و با توجه به منابع و امکانات پژوهشی جدید که در اختیار است، به مرحله ای از رشد رسیده ایم که وجود رقیه (س) در کربلا برایمان اثبات شده است.
عضو هیات علمی پژوهشگاه فرهنگ و اندیشه اسلامی ادامه داد: کتاب دوم که می توان به آن اشاره کرد کتاب کامل طبری مشهور به کامل بهایی است. طبری متوفا به سال ۶۹۸ هجری یعنی قرن هشتم است و از این رو سخن او ارزشمند تلقی میشود. این اثر به زبان فارسی نوشته شده و البته نامی از رقیه در کتاب مطرح نشده اما آمده است: «دخترکی بود چهارساله، شبی از خواب بیدار شد و گفت: پدر من حسین کجاست؟ این ساعت او را به خواب دیدم؛ سخت پریشان بود. زنان و کودکان جمله در گریه افتادند و فغان از ایشان برخاست. یزید خفته بود، از خواب بیدار شد و از ماجرا سؤال کرد. خبر بردند که ماجرا چنین است. آن لعین در حال گفت: بروند سر پدر را بیاورند و در کنار او نهند. پس آن سر مقدس را بیاوردند و در کنار آن دختر چهارساله نهادند. پرسید این چیست؟ گفتند:سر پدر تو است. دختر بترسید و فریاد برآورد و رنجور شد و در آن چند روز جان به حق تسلیم کرد.» (ج۲، ص ۱۷۹)
این پژوهشگر تصریح کرد: در نتیجه، انکار اینکه حضرت امام حسین (ع) دختری به نام رقیه داشته، پذیرفتنی نیست، بله ممکن است ادعا شود دلیل محکمی بر اینکه این دختر چهارساله که در شام به شهادت رسیده، رقیه نبوده و رقیه مورد اشاره بیهقی، به صورت معمول زندگی کرده و بزرگ شده است؛ اما در کامل بهائی آمده بود «پدر من حسین کجاست؟» و درکاروان شهید دیگری به نام «حسین» شناخته شده نیست. در هر صورت، تا اینجا روشن شد انکار وجود دختری برای امام به نام رقیه درست نیست.
وی گفت: البته در کربلا یک رقیه دیگر به نام رقیه بنت علی نیز حضور داشته که همسر حضرت مسلم بوده و سنی از او گذشته است. شاید برخی خطاب ها در کربلا به نام ایشان باشد و رقیه خردسال را با نام و کنیه مثل ام کلثوم تطبیق دهند، لذا کلیت ماجرا خالی از ابهام نیست اما همان طور که اشاره کردم با توجه به امکاناتی که ما در اختیار داریم اصل وجود حضرت رقیه (س) غیر قابل انکار است.
این پژوهشگر ادامه داد: مساله دیگر این است که برخی گفتهاند مقبره فعلی متعلق به رقیه سهساله در شام تا قرن ششم مشهور به رقیه بنت علی (ع) بوده و نه رقیه سه ساله و بعد به رقیه سه ساله تبدیل شده است و از این رهگذر در وجود این دختر چند ساله برای امام حسین(ع) در شام تشکیک کردهاند. در برابر این استدلال میپرسیم: چرا در تاریخ سخنی در باره درگذشت رقیه بنت علی (ع) که همسر حضرت مسلم بوده در شام سخنی نقل نشده است؟ (بلکه مدفن ایشان را در جای دیگری (مدینه یا مصر) گزارش کردهاند) به طور طبیعی این سؤال مطرح است که چرا رقیه بنت علی (ع ) به شام رفته و چرا هیچ مطلبی در باره وقایع او نقل نشده است با این که زن فاضله و بزرگوار و با منقبتی بوده است؟ و چرا نتوان حدس زد که قصه برعکس باشد؛ یعنی برای کم کردن آثار روانی وجود یک شهیده چند ساله در شام، آن را به در گذشت طبیعی رقیه بنت علی (ع) که بانوی کاملی بوده و درگذشت او تحریک کننده نبوده، تبدیل کرده باشند.
حجتالاسلام والمسلمین جواهری گفت: یک نکته نیز قابل توجه است هرچند به لحاظ علمی چندان قابل استناد نیست ولی مؤیدی است که به سادگی نمیتوان از کنار آن عبور کرد و آن حضور حضرت رقیه با شکل و شمایل یک دختربچه در شماری از تجربههای مرگ موقت یا وقایع زندگی پس از زندگی است که در شبکه ۴ به نمایش درآمد. در یکی از این تجربهها حضور حضرت رقیه بسیار شفاف و روشن بوده است.
عضو هیأت علمی پژوهشگاه فرهنگ و اندیشه اسلامی با بیان اینکه نباید این اختلافات را بزرگ کنیم، افزود: گاهی فردی منبع متقنی در دست ندارد و از این رو منکر مطلبی شده، نباید این مطلب بهانهای شود که به شخصیت او توهین شود.
وی ادامه داد: البته حواشی و مسایل بی سند درباره حضرت رقیه (س) فراوان است؛ از سوی دیگر مصائب کربلا به اندازه ای وسیع است که نیازی نباشد به بهانه اشک گرفتن از مردم با ورود به چنین مسایلی اقدام به طرح مسایلی کنیم که شبههزا هستند.