به گزارش روابط عمومی پژوهشگاه فرهنگ و اندیشه اسلامی، حجتالاسلام والمسلمین محمدجواد رودگر، عضو هیأت علمی گروه عرفان پژوهشگاه، ۱۲ اردیبهشت ماه در نشست علمی «استاد فکر» که به مناسبت سالروز شهادت شهید مطهری برگزار شد، گفت: شهید مطهری هم ریاضتهای سلوکی و معنوی و هم ریاضت علمی را در شرایط بسیار سخت آن دوره و در تنگنای معیشتی و مالی سپری کردند و وقتی این مراحل طی شد ایشان به استادی تبدیل شد که امروزه ما آن را با این عنوان میشناسیم.
وی افزود: نکته دیگر این است که ما استاد مطهری را با این منزلت چگونه بشناسیم تا بتوانیم به مرحله استاد فکر بودن او برسیم؟ در اینجا هم به نظر بنده چند مرحله برای ورود به حریم وجودی و شخصیت ایشان به عنوان استاد فکر باید طی شود و بدون طی کردن این مراحل نمیتوان ادعایی داشت.
عضو هیأت علمی گروه عرفان پژوهشگاه اظهار کرد: اولین مرحله، مطهریخوانی است یعنی آراء و آثار او را بخواند و روی آن تدبر کند و مورد مداقه براساس یک سیر مطالعاتی قرار دهد؛ مرحله دوم مطهریدانی است، مرحله سوم، مطهریپژوهی است یعنی ببینیم او کیست و نظریات وی چیست و در کجا خلاقیت فکری به خرج داده است و از چه روشهایی برای ایدهپردازی خود استفاده کرد.
وی با بیان اینکه ایشان آراء قوی و قویمی دارند، اظهار کرد: مرحله دیگر مطهریشناسی است؛ این مرحله شامل حال هر کسی نمیشود و به هر کسی نمیتوان گفت مطهریشناس و کسی مطهریشناس است که این مراحل را بگذراند و الزامات مطهریشناسی را در خود پیاده کند و مواجهه مجتهدانه با ایشان و آراء او داشته باشد.
رودگر اضافه کرد: خود شهید مطهری چنین مواجههای با استادان بزرگ خودش مانند علامه طباطبایی و امام خمینی و … داشت؛ در مرحله پنجم مطهریخویی است که همه دوست داریم مانند ایشان بشویم و این همت بلندی میطلبد و برای تحقق این مرتبه باید خلق و خوی علمی و شاکله معنوی و سلوکی و اجتماعی ایشان را در عرصههای مختلف پیدا کنیم.
عضو هیأت علمی گروه عرفان پژوهشگاه اظهار کرد: باید اوصاف و ویژگیهایی را که ایشان به لحاظ فکری و معنوی داشت در خود پیاده کنیم و برای این کار باید مختصات استاد فکر را بدانیم؛ اولین نکته مختصات معرفتی است؛ این استاد فکر دارای منظومه فکری دقیق، عمیق و همهجانبه و جامع و کامل بود و این بسیار مهم است که یک متفکر دینی سیر فکری و تحول علمی او طوری رقم بخورد که منظومه فکری مشخصی داشته باشد و بتوان آن را در ساحات مختلف فلسفی، کلامی، عرفانی، تفسیری و فقهی و … به دست آوریم.
رودگر بیان کرد: مثلا ایشان در بحث حقوق زن در اسلام، اسلام اجتماعی، عدل الهی و … نظام مسائل و پاسخگویی جامع داشت و مسائل ایشان مبتنی بر منظومه فکری دقیق و مشخص بود؛ یا معنویت، عدالت، پیشرفت، ولایت و حکومت و سیاست و … در منظومه فکری او قابل طرح است و میتوانیم نظریات خوبی را از اندیشه ایشان اصطیاد(صیدکردن) کنیم.
عضو هیأت علمی گروه عرفان پژوهشگاه تصریح کرد: استاد شهید مطهری به مقام استاد فکری جامع رسیده بود و در فلسفه و عرفان و فقه و اجتماعیات و … صاحبنظر بود و هرگز گرفتار تزلزل در رای و اضطراب فکر و اندیشه نشد.
وی افزود: این طور نبود که در یک دوره طوری فکر کند و در دهه دیگر طور دیگر و یا امسال این طور فکر کند و سال بعد کاملا در تضاد با آن یا همواره خودش را نقد کند و گرفتار تضادها و تناقضهای فکری شود و دلیل این کار داشتن اجتهاد و منظومه منسجم فکری مبتنی بر عقل و نقل و قرآن بود.
رودگر بیان کرد: خصوصیت دیگر ایشان مواجهه با اندیشهها و آرای فکری منحرف بود و یک تنه از دهه ۲۰ تا زمان شهادت با جریانات انحرافی مانند جریانات الحاداندیش و التقاطاندیش مبارزه کرد از طرفی هم با تجددزدگی مقابله کرد.
این پژوهشگر اظهار کرد: ایشان در کنار اینها با تحجرگرایی و جمودگرایی هم مقابله کرد و این خیلی مهم است که یک اندیشمند بتواند با همه این جریانات مبارزه و صلابت و شهامت و صلابت فکری خود را حفظ و با تحریفات لفظی و معنوی در عرصههای مختلف، مبارزه کند و از چیزی نترسد.
وی تاکید کرد: اواخر هم دیدیم با نفاق فکری و ماتریالیسم منافق مبارزه کرد و همین سبب شد تا گروه فرقان که مصداق بارز نفاق بود ایشان را به شهادت برساند.