به گزارش اداره روابط عمومی و اطلاع رسانی پژوهشگاه فرهنگ و اندیشه اسلامی و به نقل از خبرنگار فرهنگ و ادب خبرگزاری شبستان؛ نشست نقد و بررسی رمان «احتناک» در راستای مجموعه نشستهای «روایت داستانی از امر قدسی» به همت گروه ادبیات اندیشه پژوهشگاه روز یکشنبه مورخ ۲ بهمنماه جاری با حضور مهدی کرد فیروزجایی، تیمور آقامحمدی و تقی شجاعی برگزار شد.
در ابتدای این نشست دکتر احمد شاکری، عضو هیات علمی پژوهشگاه فرهنگ و اندیشه اسلامی گفت: داستان احتناک اولین اثر نویسنده ان در حوزه ادبیات بزرگسال است. ایشان به موضوعی ورود کردهاند که Hگاهی، جسارت و توانایی ویژهای میطلبد. اینکه نویسنده ای در اولین کار بزرگش سراغ موضوع پیچیده و پردامنه و حساسیت برانگیزی اینچنین برود قابل تامل است. با این وجود ورود اقای شجاعی به این موضوع با توفیقاتی همراه بوده است و نوید ایندهای درخشانتر در زیست ادبی این نویسنده خواهد بود. داستان بلند احتناک در بارزترین رویکرد خود تلاش داشته تا وقایع، اشخاص و کنشهای امروزین را اشنایی زدایی کرده و به بُعد تاریخی منتقل کند. این رویهای است که داستان بلند “همه نوکرها” نوشته اقای حداد پور جهرمی به شیوه دیگری انجام داده است. در این داستان، وقایع تاریخی به نحوی روایت شده اند که از آنها تلقی زمان معاصر میشود. بر اساس دلالتهای اشکار درون متنی و برون متنی، احتناک روایت زندگی شهید محسن حججی است. روایتی که دران شخصیتهایی چون حاج قاسم سلیمانی، مقام معظم رهبری و موقعیتهای مکانی در ایران و سوریه کاملا دیده می شود. از سوی دیگر در این داستان، علاوه بر عالم خلق با عالم فرشتگان و حضور موجودات غیبی چون جنیان مواجه هستیم. این دو گروه چه در جنگها و چه در احوالات شخصی انسانها دخیل بوده و در نبردی دائمی هستند. سئوال این است که چنین انتخابی از سوی نویسنده در روایت زندگی شهید حججی چه کارکرد ویژه ای داشته است؟ در احتناک با راوی مواجه هستیم که ملکوت عالم را روایت میکند. لذا اگاهی راوی و انچه از ان می گوید بیش از شخصیتها است. به تعبیری مخاطب این داستان زندگی شهید حججی را زیست نمیکند بلکه از منظری فراتر به ان مینگرد. در نتیجه فرصت تجربه ای همسان و همانند با شخصیتهای انسانی این داستان از مخاطب سلب می شود.
وی گفت: ناشناسازی از شخصیتهای معاصر و تاریخی، گرچه ذهنیت مخاطب را برای شناسایی انها و دنبال کردن دالهای درون متنی و برون متنی فعال می کند، با این وجود مجرایی است برای گریز از انتساب انچه در عالم ملکوت می گذرد به زندگی واقعی شخصیتها. روشن است که انچه از ملکوت و عالم جنیان در این داستان روایت می شود گرچه بعضا برگرفته از تعالیم قرانی و روایی، اما مصداقا کاملا مخیل و زاده خیال نویسنده است. به تعبیری نویسنده مصالح خود را از زندگی تاریخی شهید حججی گرفته و برای این شهید داستانی با محوریت فرشتگان و ملائک طراحی کرده است. نکته برجسته دیگر در این داستان انتساب فعل، گفته و اوصاف به فرشتگان و جنیان است. گرچه در معارف دینی، هر دو گروه پیش گفته در عالم کار انجام می دهند و اثر گذار هستند. با این وجود روایت احتناک در این زمینه پیش رفته تا جایی که انتساب فعل به شخص یا گروه انسانی در حاشیه قرار گرفته است. این انگاره ای است که در ادبیات مسیحی به صورت تشدید یافته و چشمگیری دیده می شود. چنین انتسابی به صورت خاص و در موردی ویژه از شخصیتهای موجود و تاریخی نیازمند تامل و درنگ بیشتری است. اینکه روح الامین، فرشته بزرگ الهی در مسیر زیست این شهید بزرگوار نقش ایفا کند مستند به چه دلیل متقنی است؟
دکتر محمد رضا سنگری، مدیر گروه ادبیات اندیشه پژوهشگاه در این نشست گفت: در ادبیات امروز کشیدن پای فرشتگان و نیروهای ملکوت به جهان امروز را باید علتیابی کرد؛ این موضوعات زمینهساز شگفتی برای مخاطب میشود. هنر رمان و ادبیات این است که هر آنچه معمولی است برای ما به گونهای دیگر روایت میکند در ادبیات دیروز هم این موضوع را داریم؛ اَرداویرافنامه از پیش از اسلام به جا مانده است. مضمون این کتاب، اعتقادات عامه ایرانیان پیش از اسلام درباره آخرت است یا مثلا در کمدی الهی دانته ما در فضای تخیلی سیر میکنیم. اخوان ثالث شعر سعدی را با عبارت بگذار تا بگرییم چون ابر در بهاران؛کز سنگ گریه خیزد روز وداع یاران، به گونهای دیگر میخواند و همان مفهوم را در بافت دیگری میگوید:
ما چون دو دریچه روبروی هم
آگاه ز هر بگو مگوی هم
هر روز سلام و پرسش و خنده
هر روز قرار روز آینده
عمر آیینه بهشت اما آه
بیش از شب و روز تیر و دی کوتاه
اکنون دل من شکسته و خسته ست
زیرا یکی از دریچهها بسته ست
نه مهر فسون نه ماه جادو کرد
نفرین به سفر که هرچه کرد او کرد
وی افزود: نویسنده مجاز است موضوعی را که دیگران میدانند به گونهای دیگر به ان بپردازد. روزگاری جنیان در قلمروی قدس بودند؛ شیطان که از جنیان بود هم نشین ملایک بوده است، اما از زمان عیسی (ع) از ورود به آسمان هفتم منع میشود. وقتی ما قرار است از این ظرفیت مهم استفاده کنیم، استفاده از نامها در دل داستان مهم میشود. این داستان بر آیه«قَالَ أَرَأَيْتَكَ هَذَا الَّذِي كَرَّمْتَ عَلَيَّ لَئِنْ أَخَّرْتَنِ إِلَى يَوْمِ الْقِيَامَةِ لَأَحْتَنِكَنَّ ذُرِّيَّتَهُ إِلَّا قَلِيلًا» اشاره دارد؛ با من بگو آیا این آدم خاکی را بر من فضیلت و برتری دادی؟ ای خدا اگر اجل مرا تا قیامت به تأخیر افکنی به جز قلیلی چون معصومین و خواص مؤمنین همه اولاد آدم را مهار میکنم و به دار هلاک میکشانم. تصویرسازی از شیطان و ملایکه در داستان مهم است. شخصیتپردازی جنیان در احتناک خوب است اما در مورد فرشتگان چندان قابل دفاع نبوده است.
مهدی کرد فیروزجایی در این نشست گفت: مردم امروزه در خلوت خودشان به دنبال معنویتاند و کتاب در پر کردن این زمان نقش مهمی دارد. مخاطب عجایب را دوست دارد و این تمایل برای داستان جذابیت به بار میآورد. اگر نویسنده احتناک به شهید حججی و زندگی او بیشتر توجه میکرد و بخش اعظم داستان بر همین اساس پیش میرفت و در کنار این پرداخت به امداد غیبی هم التفات مینمود در انتقال مطالب به مخاطب موفق تر عمل مینمود؛ البته این نکته کمالگرایانه است.
وی افزود: امر قدسی قابل تعریف نیست؛ مصداق اصلیاش خداست. البته خدا قدسی نیست قدوس است؛ بعد از خدا و با فاصله زیاد ائمه قرار دارند. برتری پیامبر فرشتگان در متون دینی به ویژه در واقعه معراج نبی بیان شده است. فرشتگان دچار تحول نمیشوند اما آدم این امکان را دارد که فرمود«إِنَّ اللَّهَ اصْطَفَى آدَمَ وَنُوحًا وَآلَ إِبْرَاهِيمَ وَآلَ عِمْرَانَ عَلَى الْعَالَمِينَ» در داستان احتناک نیروی خیر و شر در قالب مواجهه فرشتگان با اجنه مطرح میشود. اجنه برای به گمراهی کشاندن انسان تلاش میکنند. بهتر بود از اجنه که منشا خیر هم هستند در این داستان استفاده میشد؛ البته در ۲ مورد به صورت گذرا در این داستان به این موضوع اشاره میشود. شاید در این خصوص نویسنده هوشمندی از خود نشان داده است.
حجت الاسلام مهدی جهان عضو شورای علمیگروه ادبیات اندیشه پژوهشگاه فرهنگ و اندیشه اسلامی در این نشست گفت: باید توجه نمود تا نسبت فرد با انچه در عالم مقدسات قرار دارد، چیست اگر این نسبتسنجی نشود، کثیفترین مخلوقات تبدیل به امر قدسی میشوند. اگر عالیترین افراد هم ربط به عالم بالا پیدا نکنند، امر قدسی روایت نمیشود. ارسطو میگوید روایت از امور ان چنان که هست، وظیفه تاریخدان است. روایت امور از آنچه که باید باشد مهم است. داستان احتناک در روایت امر قدسی موفق بوده است، اما به جهت محتوا به جد مساله دارد و برخی مباحث کلامی در این زمینه جای تامل دار.د بحث لقد کرمنا بنیادم در این اثر از حیث پردازش جای بحث دارد. اگر منابع انتهایی کتاب و نیز متن تقدیمیه ابتدای کتاب نبود، کسی نمیتوانست بفهمد این داستان اشارهای به شهید حججی دارد. نکته بعدی اینکه جایگاه گردانندگان اصلی شخصیتها در این داستان نامشخص است. در داستانهای فانتاستیک این موضوع اهمیت زیادی دارد. در برخی فرازهای اثر روایت عبری ملموس میشود؛ این امر در نامگذاری شخصیتها قابل ذکر است.
تیمور آقا محمدی در این نشست گفت: اولین سوال در خصوص موضوعات تاریخی این است که چرا باید یک اثر ادبی در این زمینه خلق کنیم؛ وقتی منابع تاریخی در این زمینه وجود دارد؟ وظیفه یک اثر هنری و ادبی ایجاد یک حس تجربی قوی است تا مخاطب را دل واقعه قرار دهیم؛ وگرنه به بیراهه میرویم. نویسنده باید بر اساس مسائل شخصی پیش برود وگرنه کاتب صرف میشود. باید ادبیات خلاقه را جدی گرفت. زمانی که نویسنده مینویسد، قیام میکند. رمان نویسی در عصر ما واقعا پایمردی است. کوندرا میگفت رمان نفوذ میکند به کنه چیزها؛ ادبیت متن مهم تر از قالب و موضوع داستان است.
وی ادامه داد: نویسنده احتناک فقدان استراتژیک دارد و مهمترین نکته در این اثر همین است. سارتر در کتاب ادبیات چیست و در تعریف شعر میگوید: شاعران کسانی هستند که در دنیای دیگری زندگی میکنند که آنجا قواعد متفاوت است. شاعر در جمع ما از ان جهان متفاوت روایت میکند در داستان هم همین شرایط وجود دارد. نثر احتناک ضعیف است؛ نویسنده میکوشد تا روان بنوسد اما زبانش الکن است. نویسنده در سطح لایه اول روایت یعنی جنگ و لشکر و فرمانده و … باقی میماند و جلوتر نمیرود و به زبان خلاقه نمیرسد. شخصیتها هم خلاقیت زیادی ندارند. فونت عنوان در روی جلد خوشخوان نیست و غلط انداز است. نویسنده در این اثر سیاست مهندسی ندارد و خواننده زندگی شهید حججی را حس نمیکند.
دکتر محسن ردادی، عضو هیات علمیپژوهشگاه فرهنگ و اندیشه اسلامی در این نشست گفت: طرح جلد کتاب موضوع اثر را به هیچ وجه نمیرساند و ضعیف است. امر قدسی در برابر امر عرفی قرار دارد. امروزه ذیل مباحث مدرنیته سکولاریزاسیونسازی و عرفیزدگی در برخی فرازهای زندگی مشهود است. احتناک سعی کرده است تا امر قدسی را در برابر امر عرفی به نمایش بگذارد؛ البته این داستان تلاش کرده است تا درگیر خرافات در این زمینه نشود. قرار نیست این داستان به اطلاعات ما چیزی را بیفزاید، بلکه به ما کمک میکند تا به حقایق یک موضوع پی ببریم و یک تجربه معنوی را شاهد شویم؛ لذا نباید انتظار دیگری از این داستان داشت. بخشهای اخر کتاب درباره روسریسوزی است و نزدیک به اتفاقات امروز جامعه ماست و این نشان میدهد رمان و هنر میتواند جلوتر از خودش باشد.
محمد حسن شاهنگی، عضو شورای علمی گروه ادبیات اندیشه پژوهشگاه بیان داشت: پرداختن به موضوعاتی از قبیل جن، عالم غیب، ماورا و… همواره برای مخاطب امروز خصوصا جوانان و نوجوانان جذاب بوده است؛ این موضوع چه در رمان و چه در سینما ملموس است؛ از جمله رمانهای مهم ایرانی در این حوزه اثر هفت جن نوشته امید کوره چی است. احتناک دارای اسمی معماگونه و ناشناخته است و همین امر کنجکاوی در مخاطب بر میانگیزاند تا با تورق صفحات آن، این رمزگونگی را دریابد، طرح جلد کتاب همراستا با پیام کلیدی داستان یعنی تقابل خیر با شر است؛ نکته جالب نشستن نماد مهم خورشید در نقطه کانونی طرح جلد و در پسزمینه چکاچک شمشیرهای جنگجویان است.سوال مهمی که در مورد احتناک میتوان مطرح کرد تطبیق قواعد رئالیسم جادویی با آن است.
تقی شجاعی در این نشست گفت: از میان آثاری که نوشتهام باید اعتراف کنم که احتناک سختترین اثرم بوده است. ایده کار بسیار بزرگ است و نزدیک به ۳سال وقت مرا گرفت. من تا سال ۹۹ البته نه به طور مداوم درگیر نگارش این اثر بودم و چندین بار آن را بازنویسی کردم. نویسنده به منظور ارتباط با امر قدسی در قالبی مثل رمان باید طهارت درونی داشته باشد تا بتواند با ارتباط قوی با عالم ملکوت چیزی به مخاطب بدهد. در نگارش فرازهای زیادی از این اثر شخصا به شهید حججی متوسل میشدم و برایش قران میخواندم به هر حال انچه میبینید نهایت تلاش من بود.ممکن است از حیث فنی و داستانی ایراداتی بر کار وارد باشد اما از حیث محتوا سعی زیادی کردم تا مطالب خلاف واقع نباشد.