به گزارش اداره روابط عمومی و اطلاعرسانی پژوهشگاه فرهنگ و اندیشه اسلامی، دکتر محمود حکمتنیا، عضو هیأت علمی گروه فقه و حقوق پژوهشگاه، هشتم خردادماه در نشست علمی «عدالت جنسیتی و حقوق زن و خانواده» با بیان اینکه یک نظام حقوقی خودش مبانی و قوانینی دارد، گفت: مثلا موضوعاتی مانند ارث، مهریه، اذن پدر برای ازدواج دختر باکره، روابط زن و شوهر، قوامیت، آزادیهای زن در خانواده، خودش یک نظام حقوقی است ولی ما یک علامت سؤال در برابر آن قرار میدهیم که آیا این قوانین از منظر عدالت، قابل توجیه است یا خیر؟
وی افزود: یک قاعده حقوقی اگر از طریق خودش وضع یا کشف شود اعتبار دارد گرچه ممکن است قانون بدی باشد، بنابراین اگر نظامی، قواعد حقوقی خود را براساس اراده حاکم مبتنی کند این قوانین با نگاه عدالت، یا بد هستند یا خوب و تقسیمبندی نامعتبر و معتبر ندارد ولی اگر این قوانین را بر مبنای خردمندی و عقلانیت سنجش کنیم در این صورت از منظر عدالت، ممکن است برخی قوانین صحیح و برخی نامعتبر و باطل باشند. نتیجه اینکه دادگاه براساس نظام حقوقی عمل میکند و نه نظام عقلی، از این رو ما با یکسری قوانین بد روبرو هستیم که نظام قضایی دخیل در آن نیست و باید از منشا تقنین تغییر یابد.
حکمتنیا اضافه کرد: وقتی ما از منظر عدالت بحث میکنیم گاهی از منظر حقوقی قضایی در حال اجرا و گاهی از منظر معرفتشناسی بحث میکنیم؛ آنچه در مجامع علمی ما در حال رخ دادن است از نوع دوم است.
وحیانی بودن قانونگذاری اسلام در خانواده
وی با بیان اینکه مدل قانونگذاری اسلام در حوزه زن و خانواده بسیار وحیانی است و آیات زیادی در این زمینه داریم که حتی جزئیات را هم مورد توجه قرار داده است، تصریح کرد: آیه طولانی قرآن، آیه دین است و آیات دیگری هم داریم از جمله آیهای که به صورت تفصیلی، کسانی که نکاح با آنها حلال و حرام است بیان کرده است. آیه دیگری هم در حوزه روابط اقتصادی خانواده است و فرموده که اگر وارد خانه پدر و مادر شدید نیازی به اجازه گرفتن برای خوردن نیست.
حکمتنیا بیان کرد: نگاه جاهلیت به انسان، زن و فرزند نگاهی کاملا مادیگرایانه، اقتصادی و امنیتی بوده است، نه عاطفی و از ترس اینکه بعدا گرفتار نشوند دختران را زنده به گور میکردند و زن را جزء بردهها حساب میکردند زیرا مدل فرهنگ جاهلی شرایطی بود که امنیت داشتند و نداشتند؛ یعنی مثلا طبق قانون کسی حق کشتن آنها را نداشت ولی آنان را به بردگی میبردند.
برخی تفاسیر قرآن رجعت به جاهلیت است
عضو هیأت علمی گروه فقه و حقوق پژوهشگاه اظهار کرد: در دوره بنی امیه و بنی عباس، حرمسراها از همین کنیزان شکل گرفت و این در حالی است که قرآن کریم فرمود: وعاشروهن بالمعروف؛ یعنی نه اینکه باید حقوق آنها رعایت شود بلکه باید با نیکی با آنان برخورد شود یا در آیه دیگری فرمود: زنان لباس شما هستند؛ «هُنَّ لِبَاسٌ لَكُمْ وَأَنْتُمْ لِبَاسٌ لَهُنَّ». در صدر اسلام حق حیات و تکامل و رشد هم معنا نداشت در این صورت این آیات معجزه و انقلاب معرفتی است. گرچه در برخی تفاسیر، رسما رجعت به جاهلیت وجود دارد. مانند تفسیری که فخررازی از آیه شریفه ۲۱ روم «وَمِنْ آيَاتِهِ أَنْ خَلَقَ لَكُمْ مِنْ أَنْفُسِكُمْ أَزْوَاجًا لِتَسْكُنُوا إِلَيْهَا وَجَعَلَ بَيْنَكُمْ مَوَدَّةً وَرَحْمَةً إِنَّ فِي ذَلِكَ لَآيَاتٍ لِقَوْمٍ يَتَفَكَّرُونَ» ارائه کرده است. وی لام در لتسکنوا را غایت در نظر گرفته و گفته که غایت حق زن، ایجاد آرامش برای مرد است که نگاهی ابزارگرایانه است.
حکمتنیا اضافه کرد: جالب اینکه برای خود فخررازی این سؤال مطرح است که پس آیه «إِنَّ الْمُسْلِمِينَ وَالْمُسْلِمَاتِ وَالْمُؤْمِنِينَ وَالْمُؤْمِنَاتِ وَالْقَانِتِينَ وَالْقَانِتَاتِ وَالصَّادِقِينَ وَالصَّادِقَاتِ وَالصَّابِرِينَ وَالصَّابِرَاتِ وَالْخَاشِعِينَ وَالْخَاشِعَاتِ وَالْمُتَصَدِّقِينَ وَالْمُتَصَدِّقَاتِ وَالصَّائِمِينَ وَالصَّائِمَاتِ وَالْحَافِظِينَ فُرُوجَهُمْ وَالْحَافِظَاتِ وَالذَّاكِرِينَ اللَّهَ كَثِيرًا وَالذَّاكِرَاتِ أَعَدَّ اللَّهُ لَهُمْ مَغْفِرَةً وَأَجْرًا عَظِيمًا» را چگونه باید توجیه کرد؟ و توجیه آورده که این آیه تئوریزه کردن خضوع در برابر مرد است نه بندگی خدا؛ این رجعت به جاهلیت است.
بازگشت به جاهلیت با لباس دین
حکمتنیا با بیان اینکه فرهنگ جاهلی با چنین تعابیری با لباس اسلامی وارد فرهنگ مسلمین شد، گفت: دوره تشریع، دوره انقلابیگری و قابل دفاع است ولی بعد از تشریع، رجعت به جاهلیت در قالب مدرن و آن هم در لباس دینی رواج یافت که نمونه تفسیری آن تفسیر فخررازی و نمونه فلسفی آن، آراء فلاسفه است. که حیث وجودی زن را منکر شدند و نگاهشان به زن به عنوان یک دستگاه تکثیر بود.
عضو هیأت علمی گروه فقه و حقوق پژوهشگاه تصریح کرد: قاعده شفقت و جعل بینکم مودة، و مهربانی است که خانواده را میسازد نه صرفا زوجیت، این خاستگاه خانواده در دوره رجعت به جاهلیت زیر سؤال رفت و به دوره جاهلیت بازگشت کرد. از منظر عدالت، نباید قضاوت عادلانهای در تاریخ اسلام جز یکسری از مقاطع نسبت به زنان داشته باشیم چون از لحاظ معرفتشناسی و فلسفی بازگشت و رجعت کردیم و در حوزه سنت با اسرائیلیات مواجه شدیم.
حکمتنیا با اشاره به دوره معاصر بیان کرد: در قرن ۱۶ و ۱۷ میلادی اتفاقات عجیبی افتاد و نسبت انسان با طبیعت عوض و انسان قدرتمند شد و طبیعت را به تسخیر خود درآورد. در حوزه روابط انسانی هم تغییر و هم ساختن را شاهد هستیم، اساسا وقتی از دولتها سخن میگوییم از مجموعهای حرف میزنیم که اعتبارآفرینی میکند مثلا دانشگاه فقط محل تحصیل نیست بلکه اخذ مدرک برای استخدام و اعتباربخشی به دانش هم هست. در دوره معاصر، اعتماد تبدیل به اعتبار شده است در حالی که در گذشته، اعتماد حرف اول را میزد.
چرا دولتها باید اینقدر دخالت داشته باشند؟
عضو هیئت علمی پژوهشگاه فرهنگ و اندیشه اسلامی با بیان اینکه باید میان اعتماد و اعتبار تفکیک قائل شویم زیرا کسانی هستند که مدرک ندارند یعنی از نظر دولت، اعتبار ندارند ولی در بین بخشی از جامعه اعتبار دارند، اضافه کرد: مثلا اعلام شده که تعدادی از افراد در شاخههای مختلف علوم پزشکی، کار میکنند ولی مدرک ندارند چون مردم به آنها اعتماد دارند. یا در حوزه اموال، دولتها به شدت تحت تاثیر هستند از جمله در بحث رمزارزها که در فرایندی غیردولتی وغیرمتمرکز پول ایجاد میشود.
حکمتنیا با بیان اینکه روابط انسانی در دوره معاصر به شدت تغییر کرده است، اظهار کرد: امروزه علم توانمندی، مهارت و قدرت میدهد در حالی که قبلا دانش، معرفت میداد. حال سؤال این است که آیا ما حق داریم جلوی توانمندشدن افراد را بگیریم، امروز اگر از دانش و فناوری سخن میگوییم حرفمان از دانستن و ندانستن نیست بلکه سخن از توانمندی است. آیا در خانواده، شوهر میتواند جلوی توانمندی زنش را بگیرد؟ اگر شوهر فوت کرد آیا زن باید آنقدر متکی به شوهر باشد که نتواند بعد از وفات او، خود و خانوادهاش را اداره کند؟
رمز پیشرفت کشور توانمند کردن مردم است
وی با بیان اینکه فضای مجازی، عرصه زیست اقتصادی و علمی و فرهنگی و … است، افزود: البته ما زیست در فضای مجازی را به خوبی یاد نگرفتهایم ولی آیا زیست ما در فضای حقیقی، بدون اشکال است، گفت: بنده به شدت معتقد به این موضوع هستم؛ تا زنان جامعه توانمند نشوند نگاه به آنان، جنسی است نه جنسیتی؛ یعنی اگر قرار است عدالت ایجاد شود اولین فرض آن افزایش توانمندی انسانها است و باید بدانیم بدون توانمندکردن زنان، دختران و پسران در جامعه تحولی هم رخ نخواهد داد، البته توانمندی در چارچوب رعایت اخلاق.
حکمتنیا با اشاره به تبعیض مثبت، اظهار کرد: تبعیض مثبت یعنی به کسانی که به توانمندی مطلوب در جامعه نرسیدهاند امکانات بیشتری بدهیم تا زمینه برای کسب توانمندی آنها فراهم شود. پیشنهاد من این است که تا دنیای جدید و اقتضائات آن را نشناسیم ورود ما به مقوله عدالت چندان ثمری ندارد. دوران جدید، دوره توانمندی است و فرد و جامعه غیرتوانمند محکوم به استعمار و استثمار است، البته توانمندی، امری نسبی است.
درخواست معلولان از مسئولان
وی اضافه کرد: در مورد معلولین، مثلا گفته شده عنوان معلول را از روی آنها برداریم و توانخواه بگذاریم؛ در کانادا چندهزار نفر از این توانخواهان در کنگرهای بیان کردند که شما افراد سالم از ابتدا دنیا را برای خودتان ساختهاید و بعد دست شفقت بر سر ما میکشید، از ابتدا برای ما هم مانند خودتان بسازید و ما هم در ساخت آن کمک میکنیم و نیازی به شفقت نداریم، دنیا را برای همگان بسازید لذا کف اتوبوسها پایین آمد، کتابهایی متناسب با آنان تولید شد.
حکمتنیا با بیان اینکه این جهان ساختنی است و اگر شکل امروزی دارد ما آن را ساختهایم، اضافه کرد: امروز اگر بگوییم حق دینداری بانوان این است که امکانات متناسب با خودشان را داشته باشند، فورا از دیوارکشی حرف میزنند، چرا بحث را خراب میکنید، بحث بر سر توسعه امکانات است تا همه بهرهمند شوند، نه محدودیت.
ضمانت کیفری برای مهریه به مصلحت نیست
عضو هیأت علمی گروه فقه و حقوق پژوهشگاه با اشاره به مداخله دولت در بحث مهریه زنان و مسائلی از این دست، اظهار کرد: بنده در مهریه، ضمانت اجرایی کیفری را به صلاح نمیدانم نه اینکه مهریه نباید باشد بلکه مردم مانند صدر اسلام وقتی ببینند حکومت ضمانتی در بحث مهریه بر عهده نمیگیرد خودشان ترتیباتی قرار میدهند در حالی که ما امروز دِین درست میکنیم. آیا دولتها باید اینقدر توانمند باشند و مداخله کنند؟