به گزارش اداره روابط عمومی و اطلاع رسانی پژوهشگاه فرهنگ و اندیشه اسلامی، به نقل از خبرنگار پایگاه خبری – تحلیلی مفتاح، حجتالاسلام والمسلمین عبدالحسین خسروپناه، عضو هیات علمی گروه فلسفه پژوهشکده حکمت و دینپژوهی پژوهشگاه، استاد حوزه و دانشگاه در مطلبی تأکید کرد: علامه حسنزادهآملی یک شخصیت ذوفنونی بود. به تعبیر بنده ایشان خواجه نصیرالدین طوسی عصر ما بود. من حتی تعبیرم این نیست که علامه حسنزادهآملی در عصر ما کمنظیر است، بلکه تعبیر من این است که ایشان بینظیر است. یعنی ما واقعا در این زمان شخصیتی که فقیه، اصولی، فیلسوف عارف، منجم، مفسر، ادیب، طبیب، هیاتدان و عالم به علوم غریبه باشد را نداریم. انصافا ایشان انسان منحصربهفردی بود.
سوال مهم این است که چطور ممکن است یک شخصیتی جامعیت علوم معقول و منقول را با این گستردگی کمی و عمق والا داشته باشد. یکی از علتها این است که علامه حسنزادهآملی استادان فاخر و عالمی را در اختیار داشت. علامه سیدمحمدحسین طباطبایی، علامه سیدمحمدحسن الهیطباطبایی، علامه مهدی الهیقمشهای، علامه شعرانی، علامه محمدحسین فاضل، علامه سیدابوالحسن رفیعیقزوینی، علامه محمدتقی آملی و… از استادان ایشان بودند و این نکته مهمی است که کسی استادانی فرهیخته در علوم مختلف داشته باشد.
علامه شعرانی هم استاد زبان فرانسه هم استاد زبان عبری هم استاد ریاضیات و هیات و هم استاد فلسفه بود. علامه حسنزادهآملی این علوم را از ایشان فراگرفته بود. علامه طباطبایی استاد تفسیر، حکمت و عرفان بود و علامه حسنزادهآملی از ایشان این بهرهها را برده بود. علت دومی که باید اضافه کنم همت والای ایشان بود. ایشان هم همت والایی در سلوک نظری و هم همت والایی در سلوک عملی داشت. ریاضتها و اربعینها و تهجدها و انس گرفتنها با اهل قبور و سایر سلوکهایی که این عالم برجسته داشتند، مورد توجه است.
ویژگی دیگر ایشان مدیریت زمان بود. از وقت خود خوب بهره میبرد و تمام هموغم خود را صرف کارهای علمی کرد. نزدیک به ۲۰۰ اثر را به تنهایی تالیف، تحقیق و تصحیح کرد. اگر مجموعه آثار علامه حسنزادهآملی را ببینید احساس میکنید پژوهشگاهی به ایشان کمک کرده است اما علامه نه موسسهای داشت و نه پژوهشگاهی. ایشان تنها و تنها آثار علمی ارزنده خود را نوشت. علامه رسالههای متعدد داشت و آثار متعدد فلسفی، کلامی، تفسیری، روایی، رجالی، ریاضی، ادبی و… از ایشان به جا مانده است.
نکته دیگری که خوب است بدان توجه شود این است که آثار علامه حسنزادهآملی مخصوصا مباحثی که در زمینه معرفتالنفس دارد، قابل توجه است. ایشان کتابی به نام دروس معرفت نفس دارد که دربردارنده ۱۵۳ درس است. مباحثی همچون خودشناسی، شناخت قوای انسانی، تجرد نفس، ارتباط نفس و بدن، ارتباطی که نفس با عالم ماده و خیال و عقل دارد، بحث رویا و خواب، اتحاد علم و عالم و معلوم، بحث تکامل برزخی و معاد، رابطه علم و عمل و… در کتاب دروس معرفت نفس بیان شده است. ایشان غیر از این، کتابهای دیگری در زمینه معرفت نفس دارد که برخی به زبان عربی نوشته شده است. مثلا کتابی به نام «عیون مسائل النفس و سرح العیون فی شرح العیون» دارد، این اثر در حوزه معرفت نفس است یا در زمینه دروس اتحاد عاقل به معقول که مربوط به حوزه معرفتشناسی و علمالنفس فلسفی است.
بحثهایی که علامه حسنزادهآملی در زمینه هستیشناسی، معرفتشناسی و انسانشناسی دارد خیلی میتواند به مباحث عالی و حکمیسازی علوم انسانی کمک کند. یعنی امروزه ما میتوانیم ناظر به نیازهایی که عصر ما دارد از آثار علامه حسنزادهآملی استفاده کنیم.
نکته دیگری که وجود دارد این است که آثار علامه حسنزادهآملی عمدتا آثار تخصصی است. مثلا کتاب تمهیدالقواعد یا شرح فصوص خوارزمی یا شرح فصوص قیصری را تصحیح و تعلیق زده است. ولیکن آثار دیگری دارد که به نظر من برای سیاستمداران مفید است. مثل تعلیق رساله تحفه الملوک که سیاستمداران میتوانند از آن استفاده کنند. برخی کتب ایشان برای عموم مردم مفید است مثل الهینامه که اثر بسیار برجستهای است. هزار و یک کلمه یا هزار و یک نقطه برای عموم مردم مفید است. البته این کتابها فقط برای عموم مردم نیست بلکه نکتههای تخصصی هم دارد. نکتههای ارشادی، ترویجی هم در این کتابها وجود دارد که میتواند مورد استفاده قرار گیرد. ایشان البته کلیله و دمنه یا گلستان را تعلیق و تصحیح کرده که برای عموم مردم قابل استفاده است. دروس هیات هم از آثاری است که دانشگاهیانی که رشته ریاضیات یا فیزیک اختر میخوانند میتوانند از آن بهره ببرند.
باید گفت سلوک علامه حسنزادهآملی سلوک جمعی بود؛ جمع سلوک نظری و سلوک عملی؛ هم در سلوک عقلی و حکمت و عرفان نظری به وصال رسید و هم جان خود را با ریاضتها و اربعینهای عملی به مرحله کشف و شهود رساند.
آثار وزین این حکیم میتواند مبانی فلسفی پارادایم و استراتژی علوم انسانی اسلامی را تامین کند و عالمان علوم اجتماعی را در مسیر تعالی و حکمیسازی علوم انسانی بارور سازد.
علامه ذوفنون با همه مقامات علمی و عملی خود در اوج تواضع بود؛ آنگونه که حاضر شد علاوهبر برگزاری دروس متعارف حکمت و عرفان، جلسات اختصاصی برای رفع اشکال یک طلبه جوان علاقهمند به حکمت و عرفان و طب داشته باشد.
اهل معرفت میدانند که چه حکیم، عارف، ریاضیدان، مفسر و عالم به علوم غریبه را از دست دادند که همانطور که قبلتر گفتم بیشک در عصر ما بینظیر و خواجه نصیرالدین طوسی قرن پانزدهم بود.
خداوند متعال، رضوان و جنت فردوس را نصیب این عالم ربانی سازند و او را میهمان مولی الموحدین امیرالمومنین علیهالسلام و ائمه اطهار علیهمالسلام کند.