گزارشی از اثر جستارهایی در فلسفۀ عرفان
نوشتاری از حجتالاسلام و المسلمین علی فضلی مدیر گروه عرفان پژوهشکده حکمت و دین پژوهی
فلسفۀ عرفان یک دانش نوپیداست که به دلیل علاقه وافر و نیاز شدید به درک تجربۀ معنوی و عرفانی، فرانگرانه به نظارت و سنجش عقلی و تفسیر و تبیین فلسفی بر عرفان پرداخته است؛ در راستای استخراج و تحلیل دقایق مبانی عرفان از میراث ارباب سلوک و شهود در طول تاریخ گام برداشته است؛ با توجه به نوع مکتبها، رویکردها و دغدغهها در غرب و شرق به تحلیل نشسته است؛ از سوی خویش آثار بدیعی با روشهای تجربی، تحلیلی و استدلالی به جامعۀ علمی هدیه داده و زمینۀ برداشتن گامی بس بلند در جهت تحول عظیمی در عرفان به خصوص عرفان اسلامی – چه عرفان نظری و چه علم سلوک – فراهم ساخته که البته تلاش وافر و ورود جدی را به تمامی عرصههای این دانش میطلبد. چندین و چند عرصه که میتوان برخی از مهمترین حوزههای آن را برشمرد:
اول دربارۀ خود فلسفۀ عرفان؛ یعنی ماهیت، امکان، ضرورت، غایت، تطوّر، موضوع، روش، ساختار و مسایل فلسفه عرفان، چه فلسفۀ عرفان نظری، چه فلسفۀ علم سلوک و چه فلسفۀ عرفان ذوقی، حتی نسبت فلسفۀ عرفان با علوم و امور همگن و تبیین جایگاه عرفان در تولید علوم انسانی – اسلامی و در تولید عرفان دینی.
دوم دربارۀ مسایل فلسفۀ عرفان؛ یعنی درباره مسایل فلسفه تجربۀ عرفانی، مانند ماهیت، اقسام و کارکرد تجربۀ عرفانی و تعبیر عرفانی یا نسبت تجربۀ عرفانی و گزارۀ عرفانی یا ارزش شناختاری تجربۀ عرفانی و گزاره عرفانی. دربارۀ مسایل فلسفۀ عرفان نظری، مانند ماهیت و ساختار عرفان نظری یا مبانی معرفت شناختی و روش شناختی عرفان نظری. دربارۀ مسایل فلسفۀ علم سلوک، مانند ماهیت و ساختار علم سلوک یا مبانی معرفت شناختی، روش شناختی، انسان شناختی، وجود شناختی و ارزش شناختی علم سلوک.
سوم درباره نسبت عرفان با علوم و امور همگن؛ یعنی نسبت عرفان با فلسفههای مضاف، مانند فلسفۀ دین، فلسفۀ اخلاق و نسبت عرفان با علوم همگن، مانند فلسفه، اخلاق، معرفت شناسی، روان شناسی، انسان شناسی، جامعه شناسی و علوم سیاسی و نسبت عرفان با امور متناسب، مانند عقل، فرهنگ، معنا و سبک زندگی.
هر یک از این سه حوزه دهها پرسش در خود دارند که گسترۀ آن را بیش از آن که امروزه در گوشه گوشۀ جهان نمایان شده، نشان میدهد و در نتیجه کتابهای متعدد، پایاننامههای مختلف، مقالههای عمیق، همایشهای ملی و کنگرههای بین المللی میطلبند تا گام به گام پاسخ ببینند و زمینۀ پژوهش نوین و تحصیل نظریههای جدید فراهم گردد.
جای این گونه پرسشها و پژوهشها در گسترۀ این نوع فعالیتها در حوزۀ فلسفۀ عرفان اسلامی و آینۀ انعکاس دیدگاهها دربارۀ اصول، مبانی و مبادی عرفان اسلامی نه تنها چشم گیر نیست که به عکس بسیار خالی است.
پژوهشگاه فرهنگ و اندیشۀ اسلامی که در بحث فلسفۀ مضاف و به تعبیری فلسفۀ تابع در ایران اسلامی از پیشگامان و پیشتازان عرصه به شمار میآید و آثار گرانسنگ متعددی را در کارنامۀ خویش داشته است: همایشهای علمی فخیمی را برگزار کرده که یکی از آن همایشها همایش فلسفۀ عرفان است که چه بسا نخستین همایش در کشور باشد.
این همایش از تدوین و ارسال مقالات گرانسنگی که مشایخ و اساتید و فضلای برجسته حوزه فلسفه، عرفان و فلسفۀ عرفان به نگارش درآوردند، بسیار خرسند گشته و از همۀ آن بزرگان به خصوص از حکیم متأله حضرت آیت الله العظمی جوادی آملی، جناب استاد حضرت حجه الاسلام و المسلمین سید یدالله یزدانپناه و حضرت استاد حجهالسلام و المسلمین جناب آقای دکتر قاسم کاکائی و حضرت استاد حجهالسلام و المسلمین جناب آقای دکتر امیر دیوانی کمال تشکر را دارد.
این مقالات که در دو جلد حدود ۶۰۰ صفحهای تنظیم و تدوین شده و به ارباب تحقیق تقدیم میشود، در یک نگاه کلی به سه دستۀ کلی تقسیم میشوند: بخش اول، تبیین تجربۀ عرفانی و بیانپذیری یا بیان ناپذیری آن؛ بخش دوم، بررسی حقیقت و صدق گزارههای عرفانی و بخش سوم، نسبت تجربهها و گزارههای عرفانی با دیگر علوم و امور متناسب.
در بخش اول، نخست از ماهیت و اقسام تجربۀ دینی و تفاوت آن با تجربۀ عرفانی سخن به میان آمد، آنگاه بیانپذیری و بیان ناپذیری تجربۀ عرفانی به تحقیق درآمد و آرای مختلف همراه با نقد و ارزیابی تبیین شد.
در بخش دوم، نخست عرفان نظری که دستگاه سازوار از گزارههای عرفانی است، مورد بحث قرار گرفته، سپس اصول معتبر در آن به خصوص اصل برهان در عرفان تبیین شد و تفاوت آن با فلسفه روشن گشت، آنگاه کارکردهای عقل بیان شد. سپس مسألۀ خطاپذیری گزارههای عرفانی و ضرورت سنجش آن گزارهها اثبات شد، زان پس جایگاه شهود، عیار شهود، رفع تعارض شهودها و معیار صدق و خطای گزارههای عرفانی بررسی شد.
در بخش سوم، نسبت عرفان و علوم انسانی مانند کلام، قدرت و سیاست به بحث نشست و از زوایای مختلف بررسی شد.