گامهای شیطان در مجالس عزاداری امام حسین علیه السلام
نوشتاری از حجت الاسلام دکتر محمدحسن جواهری عضو هیات علمی پژوهشگاه فرهنگ و اندیشه اسلامی
محرم فرا رسید و سفره معنوی اباعبدالله دوباره برپا می شود. اگر شیطان بخواهد مجالس سیدالشهدا را جمع کند و یا بیخاصیت کند، ممکن است چه کارهایی انجام دهد؟ با اندک تأمل خواهیم فهمید تا حدودی این کار را کرده و مردم در غفلتاند. به همین جهت در نوشتاری گامهای شیطان برای انحراف مجالس عزاداری سید الشهدا را بازسازی خواهیم کرد، البته به صورت خطی و با کمی مسامحه. اما خطوات شیاطین برای مجالس سیدالشهدا میتواند به قرار ذیل باشد:
یک. طولانی شدن مجالس
طولانی شدن مجالس عزاداری سیدالشهدا خیلی خوب است به شرط مدیریت صحیح، ولی اگر مدیریت نشود مثل نماز جماعت طولانی و کشدار میماند که اجمالاً مورد نهی شرع مقدس است برخلاف نمازهای فرادا که هرچه طولانیتر بهتر. وقتی مجالس بیش از اندازه طولانی میشود:
اولاً: نماز صبح بسیاری از دست میرود؛
ثانیاً: بسیاری از شرکتکنندگان به جای این که اول وقت به مجلس بیایند، از اواسط مجلس حضور مییابند، درست وقتی که سخنان روحانی و زمان منبر تمام میشود و به این ترتیب از شنیدن معارف اهل بیت- علیهم السلام- محروم میشوند.
ثالثاً: با طولانی شدن مجالس، برای گرم نگهداشتن آن راه سبکهای گوناگون و بعضاً نادرست و انحرافی باز میشود و حالت حزن رفتهرفته از مجلس دور میگردد.
رابعاً: با تأخیر مجالس به ویژه در فصول گرم سال که شبها کوتاه است، اسباب نارضایتی بخشی از همسایگان محل مجلس – که نگارنده بسیار شاهد آن بودهام- فراهم میشود؛ زیرا اگر صدای بلندگوها هم بیروه نرود، سرو صدای ماشین و موتور و صحبتهای عزاداران تا پاسی از شب و بعد از اتمام مراسم همچنان بر قرار خواهد بود.
دو. تکیه روی احساسی شدن مجالس
با احساسی شدن مجالس توجه به حضور مداح نسبت به روحانی پررنگ میشود و با توجه به مشکل مالی بسیاری از مساجد و هیئتها، هزینهکردها به سوی پذیرایی و مداح گرایش مییابد و به این ترتیب مجال عرضه معارف اهل بیت – علیهم السلام- تنگتر میشود.
سه. پرهزینه شدن مجالس
وقتی مجالس پرهزینه میشود، ضمن کاسته شدن از تعداد آن و بروز مشکل پیشین، پای رقابتهای ناسالم نیز باز شده و سادگی و خلوص با آسیب روبهرو میشود. در این فرض، مجالس عزاداری سید الشهدا نیز به مجالس لاکچری تبدیل شده و رفته رفته دست فقرا از آن کوتاه و عرصه مجالس خانگی تنگتر میشود.
چهار. حذف روحانی و تربیب مداح با افکار انحرافی
هزینه زیاد در کنار ضرورت احساسی شدن مجالس و کمرنگ شدن نقش بیان معارف در مجالس، زمینه مناسبی برای فعالیت گسترده مداحان باز میشود و هرچه این شرایط گستردهتر شود، اولاً: مجال حذف روحانی بیشتر میشود (که متأسفانه در برخی مراسمها و برخی نقاط تا حدودی این اتفاق افتاده) و ثانیاً: مجال مناسبی بروز میکند که دشمن با تربیت مداح و الگو کردن او به عنوان یک سلبریتی از او سوء استفاده کند و یا بعضاً رسماً او را به خدمت بگیرد؛ زیرا نفوذ در جامعه مداحان بسیار سادهتر از نفوذ در جامعه روحانیت است. ثالثاً: به صورت نهادینه پای معارف را از مجالس عزاداری کوتاه کند. در مورد اخیر یک مثال بزنم. در اربعین حسینی یک اتفاق مبارک و نادر در عراق افتاده و آن مراسم پیادهروی میلیونها عاشق ابیعبدالله- علیه السلام- است. اما در شهرهای دیگر برخی کوشیدند این پیادهروی را به عنوان جاماندگان از کربلا به راه بیندازند. خوب این پیادهروی چه خاصیتی دارد؟ روشن است مجال برپایی مجالس و بیان معارف را میگیرد و یا محدود میکند و پیادهروی اربعین کربلا را که مانوری تمام عیار برای شیعه و مظلومان است، از اختصاصی بودن خارج میکند، ضمن اینکه مفهوم روشنی در این پیادهرویها ظهور ندارد (به ویژه برخی شهرها که نه مبدأ حرکت مقدس است و نه مقصد!) و به همین راحتی با سوء استفاده از نیّت پاک مردم و همراه کردن آنها اهداف دیگری تعقیب میشود. البته من حکم نمیکنم که حتماً پشتپرده این برنامه فکری سوء نهفته است، لیکن نتیجه آن مهم است که عرض شد. پس باید مجالس و عزاداریها به درستی مدیریت شود و این یک ضرورت است تا دشمن نتواند ضربه بزند و یا یک کار ارزشی را بیخاصیت کند و به استخدام بگیرد.
پنج. تضعیف عقبه مجالس با تضعیف روحانی و انداختن تبلیغ از اولویت
در زندگی طلبگی گفتیم که امرار معاش بسیاری از طلبهها از راه تبلیغ است. حال اگر مطابق بندهای پیشین مجال حرکت تبلیغی روحانیت محدود شود، به طور طبیعی روحانیت نیز اولویت خود را در مسیرهای دیگری تعریف میکند و مهارت سخنوری در بین آنها کاهش مییابد و رفته رفته جامعه ما روحانیان با سواد و بعضاً با دهها تألیف خواهد داشت که نمیتوانند منبر بروند و یا به دلیل اینکه اولویت آنها قرار نگرفته، از آن دوری میکنند، چرا؟ زیرا اولاً: از نظر مالی بینیازند (با توجه به ضعف جایگاه بیان معارف در مجالس در بندهای پیشین و خارج شدن تبلیغ و منبر رفتن از اولویت راههای معیشت)؛ چون اولویت آنها در مسیر درآمدزای دیگری قرار گرفته و ثانیاً: مهارت آن را ندارند. این مطلب به ویژه اگر مجالس به سوی احساسی شدن گرایش پیدا کند و مسئله مصیبتخوانی به یک خط قرمز تبدیل شود، بیش از پیش آشکار میشود.
شش. سرازیر کردن شبهات به مجالس و تعریف معادلهایی بران آن
مجالس تهی از کارشناس دینی یا کارشناس دینی خبره بهترین هدف برای تهاجم فکری است. برخی باور ندارند که شبهات را تنها کارشناس خبره میتواند پاسخ گوید و باز باور ندارند که گاه یک شبهه چه قدرتی در تخریب دارد. یک مثال بزنم، هیچ ابزاری نمیتواند چادر از سر زن مسلمان بردارد ولی با القای شبهه و تخریب بنای فکری او به راحتی این اتفاق میافتد، بلکه نه تنها چنین میشود که گاه خود زن مسلمان که پیشتر جان میداد ولی حجاب نمیداد، اینک جان میدهد که حجاب نپذیرد!
در خصوص مجالس عزاداری و فعالیت مداحان ارجمند، لازم است سوگمندانه به نکتهای اشاره کنم. دشمن برای تخریب ذهن عزاداران به ویژه جوانان، از یک سو با هزینه مبالغ هنگفت و برپایی مجالس برخی روضههای بیاساس را رواج میدهد، پس از مدتی که خوب این روضهها توسط مداحانی که خود هم از ماجرا خبر ندارند، رواج پیدا کرد، یکباره محققان را به شیوههای مختلف حتی با سفارش دادن مقاله و مانند آن به میدان میآورند و بعد از زد و خورد فکری مداحان و محققان، تبلیغات وسیعی به راه میاندازند که این روضههای جعلی نمونهای از خروار است و از این رهگذر و با کمک گرفتن از قدرت رسانه به تخریب ذهنهای مذهبی رو میآورند. پس ریشه انحراف از جایی شروع میشود که مداح به تذکر کارشناس توجه نمیکند و مجال تنها برای او باز میشود. این قصه سردراز دارد و باید در یک یا چند پست مستقل به آن بپردازم.
هفت. سکولار و بیخطر کردن مجالس
آخرین گام شیطان سکولار کردن مجالس است. مجالس تهی از معارف و بیتوجه به مقتضیات اسلام و مسلمین و غیردردمند بیخطرترین تجمعات است بلکه بسیار خوب هم هست؛ زیرا مردم را از دشمن به خود مشغول میکند. اگر دشمن بداند چنین مجلسی میتواند برپا شود شک نکنید که بخشی یا همه هزینههای آن را دو دستی تقدیم میکند؛ بنابراین، تعجب نکنید اگر شنیدید هزینه فلان مجلس و تقسیمی فلان آقا و قمههای توزیعی فلان هیئت و مخارج فلان مؤسسه از سفارت فلان دشمن خبیث بیرون آمده است!
حال چه باید کرد؟
شاید هیچ تجمعی باارزشتر از مجالس عزاداری سیدالشهدا نباشد؛ مجالسی که اگر درست مدیریت شود، بهترین و عمیقترین حرکتهای زیبای انسانی و اخلاقی را به وجود میآورد و دست و پای دشمن را به زنجیر میکشد و ترفندهای آنها را خنثی میکند. اشک برای سیدالشهدا از بزرگترین ثوابهاست، لیکن اشکی برآمده از معرفت و اشکی برآمده از احساس چه جای قیاس دارند؟ بله اشکی آمیخته حاصل مجالس در خط امام حسین- علیه السلام- است. نه مجالس تهی از احساس زیبنده و رونده است و نه مجالس تهی از معارف پای رفتن دارد. رهبری معظم در دیدار اخیر به مداحان تذکر دادند که تهی بودن برنامه آنها از معارف اهلبیت- علیهم السلام- گناه است …
– در برخی مجالس رسم بر این است که چند منبری پشت سر هم منبر میروند و گاه در برخی از آنها در بین منبرها و یا در پایان دقائقی به یکی از مداحان اهل بیت – علیهم السلام- اختصاص مییابد. از قدیم مرسوم بوده تقریباً چهار پنجم منبرها و نهایتاً سهچهارم آن به بیان معارف اهل بیت – علیهم السلام – و یک چهارم یا یک پنجم به مرثیهخوانی اختصاص مییافت. این تقسیمبندی را حتی روضهخوانهای حرفهای مانند مرحوم کافی رعایت میکردند. شایسته است این نسبت به صورت تقریبی بر سراسر مراسم حاکم باشد. البته اگر مجلسی با زیارت عاشورا آغاز شود، زمان قرائت زیارت خارج از این تقسیمبندی است.
– چنانکه اشاره شد، برخی مجالس با قرائت زیارت عاشورا و مرثیهخوانی آغاز میشود و سپس روحانی منبر میرود و به بیان معارف اهل بیت– علیهم السلام – میپردازد و در پایان و در حد ۱۰ الی ۲۰ دقیقه یکی از مداحان به نوحهخوانی مشغول میشود. این گونه مجالس نهایتاً حدود ۹۰ دقیقه به طول میانجامد.
– روحانیها روی افزودن جنبههای روانی و احساسی به بیان علمی خود کار کنند و مداحان روی گزینش اشعار با بار معرفتی و نیز دوری از تحریف و مطالب غیر واقع کار کنند.
– در مجالس اباعبدالله – علیه السلام- نباید پذیرایی را برای نگهداشتن مردم گرو گرفت که زیبنده نیست.
– به نظر میرسد این مسائل باید در یک همفکری میان مداحان و روحانیت حل شود و در این زمینه حوزه علمیه قم ظرفیت مناسب برای پیگیری و مطالعات لازم را دارد. شاید نیاز باشد در این باره یک پژوهش میدانی صورت پذیرد و پس از جمعبندی نتیجه مطالعات و گزارشهای وزارت اطلاعات برای بررسی ارائه شود.