به گزارش اداره روابط عمومی و اطلاع رسانی پژوهشگاه فرهنگ و اندیشه اسلامی، کرسی آزاد اندیشی “ارزیابی عملکرد جمهوری اسلامی ایران در مواجهه با کرونا” روز یکشنبه ۲۱ اردیبهشت ماه جاری به صورت مجازی و تحت نرم افزار اسکایپ برگزار شد .
دکتر مسعود پورفرد عضو هیأت علمی گروه سیاست پژوهشگاه به عنوان ارائه دهنده این کرسی دیدگاه خود را در سه بند بیان کرد:
بند اول) چارچوب نظری: چارچوب نظری انتخاب شده برای بحث “تز مقاومت ناپایدار با بحران کرونا تز مقاومت شکننده جان فوران است که البته با دخل و تصرف همراه است. وی معتقد است که ایران در مواقع بحران حملهی دشمن، به بسیج منابع پرداخته و مقاومت خوبی دارد، اما پس از بحران دوباره به آنومی میل پیدا میکند. ویروس کرونا به عنوان یک دشمن پنهان و ناشناخته به شمار آمده است و جامعهی ایران در مقابل آن مقاومت میکند و با انسجام اجتماعی در برابر آن منابع را بسیج میکند. نظیر این وضع را در برابر سیل خوزستان،گلستان و لرستان در سال۹۸ و زلزله در کرمانشاه در سال ۹۶ و بحرانهای دیگر نیز دیده شده است. اما این مقاومت شکننده است و به سرعت به وضع آنومی برمیگردد.
دکتر پورفرد بند دوم اینگونه بیان کرد: در جامعهی ایران سه گروه را در مواجهه با کرونا تشخیص میدهیم: مردم ،کادر بهداشت و درمان و دولت. سه استراتژی در برابر کرونا شناخته شده است: استراتژی ایمنی جمعی، استراترژی اپیدمی کنترل شده یا ایمنی جمعی تدریجی و استراتژی راهبرد تهاجمی علیه ویروس و تشدید شرایط قرنطینه و قطع زنجیره سرایت. دولت جمهوری اسلامی رویکرد مبهمی داشت و در نهایت یک استراتژی مبهم به نام استراتژی ترکیبی برگزید. هم چنین، دولت در جلب اعتماد عمومی نیز موفق نبوده است. تعطیلی مجلس، نیز مسئلهای منفی بود، گرچه برخی فعالیتهای قوهی قضاییه مثبت بود. ارزیابی عملکرد دولت جمهوری اسلامی ایران، پاسخ ابتدایی ضعیف و کند و بتدریج نمره در حد قبولی داشت. بسیاری از تصمیمها دیر گرفته شد و مدیریت بودجه موفق نبوده است. عامل قوامبخش در مهار کرونا، نه نوع دولت، بلکه ظرفیتسازی اجتماعی است که در ایران با تجربه نهادهای غیر دولتی و مردم انجام میشود، نه با برنامهریزی دولت. به نظر میرسد که شهروندان، نهادهای غیرحکومتی و گروههای مردمنهاد با مسئولیت اجتماعی نمرهی خوبی گرفتند. روحیهی ایثار و نوعدوستی، کمکهای مالی و غیر نقدی، اقدامات داوطلبانه و خودجوش و توزیع رایگان اقلام بهداشتی از مهمترین اقداماتی است که در این دوره دیده میشود. عملکرد نظام سلامت و کادر درمانی کشور نیز مثبت بوده است و این مورد میتوان به تأیید نهادهای بینالمللی بهداشتی اشاره داشت، گرچه بر عملکرد این بخش در ابتدای ورود کرونا اشکالاتی وارد است.
بند سوم از دیدگاه دکتر پورفرد به صورت ارزیابی کلی بود و به این نکته پرداخت که با توجه به کنترل بحران در ایران، در مقایسه با مجموع ۱۰ کشوری که بیشترین شیوع بیماری را داشتهاند، نمره ایران در حد قابل قبول است. اما بر اساس تز مقاومت ناپایدار، این موفقیت مقطعی است و بیشتر ناشی از شور اجتماعی است تا عقلانیت.
- در ادامه حجتالاسلام دکتر محمد ملک زاده و دکتر عبدالوهاب فراتی نقدهای خود را بیان کردند. اهم نقدها به شرح زیر است:
۱) چارچوب نظری قابل اثبات نیست و بلکه با اشکالاتی همراه است که در کل آن را ناپذیرفتنی میکند.
۲) انتخاب این چارچوب رویکرد سلبی و مأیوس کننده بر پژوهش را تحمیل میکند.
۳) این تز مقاومت شکننده را به مردم نسبت میدهد، اما خود این تحقیق بهترین نمره را به مردم میدهد.
۴) نظریهی جان فوران برای تحلیل رفتارها است، نه معیار ارزیابی رفتارها. این نظریه یک نمره از پیش دارد.
۵) در برابر بحران کرونا دو استراتژی وجود دارد: تسکین که عبارت از ایمنی گلهای است و سرکوب که عبارت از قرنطینهی اجتماعی است.
۶) ایران هیچ استراتژی منسجمی در برابر بحران کرونا نداشت و یک به هم ریختگی در تصمیمها مشهود بود.
۷) نمرهی مثبت به نظام پزشکی بدون برنامهریزی از سوی دولت ممکن نیست(نقد دیگر دقیقاً در جهت مخالف: به معنای نمرهی مثبت به دولت نیست).
۸) نسبت به مردم ایران اغراق میشود. عمدهی مردم برخورد مناسبی با کرونا نداشتند، فعالیتهای خاص مثبت مربوط به گروههای خاص بود.
۹) نقد آمارهای رسمی با این شدت درست نیست. میان آمارهای رسمی و واقعیتهای کرونا در همهی کشورها فاصله است، اما این آمارها در مجامع بینالمللی پذیرفته شده و اجمالاً قابل اعتمادند.
۱۰) نوع دولت در ظرفیتسازی مردمی مؤثر است و اینگونه نیست که مردم بدون زمینههایی که حاکمیت ایجاد کرده باشد، در امور اجتماعی، بهداشتی و مانند آنها بتوانند ورود کنند.
گزارشی از این کرسی آزاد اندیشی به زودی منتشر خواهد شد.