تحلیل روایت بیانیۀ گام دوم انقلاب اسلامی
دکتر حسین رمضانی مدیر مرکز مطالعات پیشرفت و تمدن پژوهشگاه فرهنگ و اندیشه اسلامی
بیانیۀ گام دوم انقلاب اسلامی، روایت رهبر معظم انقلاب اسلامی (حفظه الله) از گذشته، حال و آیندۀ پیشرفت ایران اسلامی در راستای تحقق تمدن نوین اسلامی و در چارچوب گفتمان معرفتی و معیشتی انقلاب اسلامی است. این روایت از جریان توفندۀ خیزش ملت ایران و انقلاب اسلامی در جهان معاصر یا همان بیانیۀ گام دوم دارای ویژگیهای ذیل است:
اولاً، با زبان و بیانی صمیمی، صریح و صادقانه همراه با صحت و دقت، روایتگر تجربۀ معاصر ملت ایران و نهضت ایشان است؛ نهضتی که علاوه بر برخورداری از ظرفیتهای سرزمینی و فرهنگی ایران عزیز، از هدایت مکتب الهی اسلام، رهبری فقیه و عادل، و عزم و خواست استوار تودۀ مردم و کارگزاران بهرهمند بوده است.[۱]
ثانیاً، یک روایت، جریان مستمری از تجارب ملموس را در چارچوب نظمی نظری در باب واقعیت ارائه میدهد؛ بهگونهای که بتواند تبیینی از روابط علّی را بر پایۀ طرح معینی ارائه نماید.[۲] بیانیۀ گام دوم نیز چنین است؛ چنانکه تجارب پیش از انقلاب و پس از انقلاب را در سیر علی و معلولی مورد توجه قرار داده و روند تکاملی ابعاد مختلف حیات انقلابی ملت ایران را در دل موقعیت های همواره دشوار دورۀ معاصر یادآور شده است.
ثالثاً، یک روایت، مواجههای شناختی؛ انگیزشی، ارزشی و معنایی؛ کنشی و رفتاری با واقع در جریان حیات انسان و جامعه دارد؛ این مواجهه در روبنا در قالب تجارب ملموس، صورتبندی معرفتی یافته و عینیت فردی یا اجتماعی را بازنمایی میکند؛ لکن در زیربنای خود متأثر از نگرشها، پیشفرضها، مبانی و چارچوبهای مفهومی و معنایی است. میان این دو ساحت، البته پیوندی متقابل و مستمر است.[۳] درواقع، یک روایت با نحوۀ صورتبندی علی و معلولی پدیدهها و تجارب و نحوۀ تبیین حوادث، در حال امتداد بخشیدن به نگرشها، پیشفرضها، مبانی و چارچوبهای مفهومی و معنایی است. بیانیۀ گام دوم بالنسبه با گذشته، اکنون و آیندۀ انقلاب اسلامی چنین کارکردی دارد.
بیانیۀ گام دوم از طریق بازخوانی میراث انقلاب اسلامی، موفقیتها، ناکامیها، دشوارهای و جهشها، در حال بازیابی و تذکر هویت معرفتی انقلاب اسلامی و ارزشها و هنجارهای آن است؛ معرفت، ایمان، اخلاق و سلوکی که با واقعیت تاریخی زندگی فرد فرد ایرانیان و تاریخ دورۀ معاصر جامعۀ ایرانی عجین شده است؛ و نهضت، دفاع، جهاد سازندگی، مقاومت و ایستادگی بر سر هویت انقلابی و آرمانهای اسلامی را در تعامل با دیگر ملل پدید آورده است.
رابعاً، بیانیۀ گام دوم، روایت انقلاب اسلامی بهمثابه پدیدهای زنده، بااراده، بالنده، منعطف و استوار است. آنچه از آن تحت تعبیر «نظریۀ نظام انقلابی» یاد شده است. این شجرۀ مبارک تا زمانی که ریشه در معارف قرآن و سنت مأثور دارد، زنده و بالنده است؛ چراکه مستضیئ از نور قرآن و اهل بیت (علیهم السلام) و مستمدّ به عزم انسانهای مؤمنی است که ارادههای چونان آهنشان در کورۀ ایمان به الله تبارک و تعالی تفتیده و به فولاد تبدیل شده است. اینان جز ولایتِ «الله» نمیخواهند و جز در ولایت حکومت اولیاء الله آرام نمیگیرند؛ حتی اگر إرباً إرباً شوند. فتح خون حکایت جاری تاریخ انسانی است که از مشرق جان سربرآورده و تا ابدیت جاری است.
خامساً، بیانیۀ گام دوم، همانطور که راوی صادق گذشتۀ نهضت و انقلاب در دورۀ حاضر است، روایتگر چشمانداز آینده انقلاب و ایران نیز هست؛ البته در جاذبۀ واقعیتها و آرمانها هر دو. بیانیۀ گام دوم، بسان هر روایتی گرچه فیحدنفسه یکتاست لکن در جاذبۀ واقعیت عینی قرار دارد و از ظرفیتهای عمومیتیافتۀ مفهومی، معنایی، استدلالی، نظری، ارزشی و هنجاری محیط خود بهرهمند است؛ ازاینرو، متکی به درک بینالاذهانی آحاد مردم و مورد مفاهمه، همدلی و همراهی تودۀ ملت انقلابی است؛ گویی زبان ایشان است. چونان که یک روایت میتواند تبدیل به بیان یک گروه، یک جمعیت، یک سازمان، یک نهاد، یک جامعه و حتی یک ملت شود. امروز سپهر معنایی بیانیۀ گام دوم زبان و بیان ملت ماست.
عوامل معرفتی و غیرمعرفتی متعددی در ایجاد قدرت مفاهمه، همدلی و همراهی با یک روایت تأثیر گذارند. از زبان، منطق، استدلال، نظریه، الگوهای محقق ارزشی و هنجاری گرفته تا قومیت، نژاد، فرهنگ عمومی، تاریخ، جغرافیا، ساختارهای اجتماعی، نهادهای حقوقی و بسیاری عوامل دیگر؛ حتی عوامل خاص نظیر یک نزاع یا جنگ. بیانیۀ گام دوم به همۀ این ابعاد توجه دارد؛ عقلانیت، تفکر و علم، معنویت و اخلاق، اقتصاد و معیشت، عدالت، ظلمستیزی و مبارزه با نابرابری و فساد، نفی استبداد، استکبار، وابستگی و طاغوت و طاغوتیان، استقلال و آزادی و حفظ عزت و کرامت آحاد ملت و جامعۀ اسلامی بهوسیلۀ جهاد و مقاومت و صیانت از ارزشها و آرمانهای انقلاب اسلامی، حفظ سبک زندگی اسلامی و تعالی روحی مؤمنان در چارچوب زندگی ایمانی و نفی سبک زندگی بیمعنا و دنیاپرستانۀ غربی.
سادساً، بیانیۀ گام دوم سنجۀ روایتهای دیگر بالنسبه با گذشته و آینده است. اساساً، بیان حقیقت، یکی از دغدغههای بیانیۀ گام دوم است؛ تا دروغ به جای حقیقت ننشیند و آینده بهوسیلۀ تحریف و دروغپردازیها در باب گذشته و حتی زمان حال، مورد تهدید قرار نگیرد. ازاینرو، این بیانیه، روایت معیار است. آنچه یک روایت را به روایت معیار تبدیل میکند، استاندهها و شاخصهایی است که در راوی و روایت وجود دارند.
حضرت آیت الله سیدعلی حسینی خامنهای (حفظه الله تبارک و تعالی)، رهبر انقلاب اسلامی، فقیهی مجاهد، عادل، بصیر، خبیر و آیندهنگر است؛ کسی که شکلگیری نهضت را پیش از انقلاب و تحقق انقلاب اسلامی و قد برافراشتن آن درخت تناور را در دل توفانهای سهگمین از نزدیک دیده است و خود از انقلابیان و کارگزاران آن بوده است؛ و اکنون سه دهه است که رهبری انقلاب اسلامی را به عهده دارد. ایشان به جهت توانمندیهای فردی و جایگاه اجتماعی و سیاسیشان ظرفیتها، فرصتها، تهدیدها و چالشهای پیش روی جامعۀ ایران و انقلاب اسلامی را در گستره و عمقی منحصربهفرد میبیند. ویژگیهای راوی بیانیۀ گام دوم، روایت او را به روایت معیار تبدیل کرده است.
دیگر آنکه این روایت، تماماً وفادار به چارچوب معرفتی، ارزشی و رفتاری گفتمان انقلاب اسلامی و خط امام راحل (قدس سره) است. آینۀ تمامنمایی از قرائت وفادار به گفتمان انقلاب اسلامی و ناظر به افقهای پیش رو است. ازاینرو، مسیر مستقیم پیشرفت و تعالی انقلاب و کشور را ترسیم کرده است؛ و معیاری صحیح از انقلابیگری در همۀ عرصههای علم، معنویت و اخلاق، اقتصاد، عدالت و مبارزه با فساد، استقلال و آزادی، عزت ملی، روابط خارجی و مرزبندی با دشمن، و سبک زندگی است.
علاوۀ بر این، بیانیۀ گام دوم، شامل چند سرفصل اساسی از مسائل امروز کشور است. الف. مسئلهشناسی، ب. شناخت چالشها، ج.شناسایی مزیتها و اولویتها، د. درک پیشرانهای تحرکبخش به پیشرفت کشور بر اساس مزیتهای بالفعل و بالقوه، و. معرفی راهکارهای دسترسپذیر، ذوابعاد و میانبر، و درنهایت ایجاد ارتباط فرایندی میان مسائل، چالشها، مزیتها و پیشرانها در راهکارها، از ویژگیهای بیانیۀ گام دوم است. در قالب جدول ذیل، سعی شده است تاحدودی ارتباط این عناصر در بیانیۀ گام دوم ارائه شود.
عرصهها | مسائل | چالشها | مزیتها | پیشرانها | توصیه (راهبرد تمدنی) |
پیشرفت در عرصۀ تفکر و علم | ۱٫ تولید دانش متناسب با نیازها
۲٫ سرعت رشد بالای دانش ۳٫ ایجاد ساختارهای کارآمد و میانبر ۴٫ رهایی از استعمار علمی ۵٫ نیل به مرزهای دانش و عبور پیشروانه از آنها |
۱٫ عقبماندگی تاریخی
۲٫ تحریم مالی و تحریم علمی ۳٫ معارضه با جریان استعمار علمی |
۱٫ بالاتربودن استعداد علم و تحقیق در ملت ما از متوسط جهان
۲٫ زیرساختهای دانشگاهی و شرکتهای دانشبنیان ۳٫ میلیونها تحصیلکردۀ دانشگاهی ۴٫ دستاوردهای علمی و صنعتی موجود |
دانشگاه و مراکز پژوهش و پژوهندگان | ایجاد انقلاب علمی در امتداد رستاخیز علمی کشور در دو دهۀ گذشته |
پیشرفت در عرصۀ معنویت و اخلاق | ۱٫ برجسته شدن و عمومیت یافتن ارزشهای معنوی و اخلاقی
۲٫ رشد هر چه بیشتر شعور معنوی و وجدان اخلاقی در جامعه ۳٫ حکمرانی همراه با معنویت و اخلاق ۴٫ فعالیت نهادهای اجتماعی در این زمینه ۵٫ مبارزۀ معقول با کانونهای ضدمعنویت و اخلاق |
۱٫ عدم تحقق معنویت و اخلاق در عملکرد آحاد جامعه
۲٫ عدم التزام کارگزاران دولت اسلامی و نهاد حاکمیت به معنویت و اخلاق ۳٫ تهاجم روزافزون کانونهای ضدمعنویت و اخلاق |
۱٫ معارف والای معنوی و اخلاق اسلامی
۲٫ الگوهای برجستۀ معنویت و اخلاق در سنت و فرهنگ اسلامی ایرانی ۳٫ تجربۀ عرصههای جهاد و مقاومت ملت ایران پیش و پس از انقلاب اسلامی ۴٫ دلهای پاک جوانان و نوجوانان فطرت پاک ایشان |
اهتمام به مسئولیت در قبال معنویت و اخلاق از سوی نهادهای حاکمیتی و اشخاص و نهادهای غیرحکومتی | تنظیم و اجرای برنامههای جامع کوتاهمدت و میانمدت |
پیشرفت در عرصۀ اقتصاد | ۱٫ دستیابی به اقتصاد قوی
۲٫ نفی سلطه و نفوذ اقتصادی دشمن ۳٫ توزیع عدالت محور ۴٫ مصرف بهاندازه و بیاسراف ۵٫ مدیریت خردمندانه اقتصاد |
۱٫ اقتصاد ضعیف و وابسته به نفت به ارث رسیده از دوران طاغوت
۲٫ دولتی بودن بخشهایی از اقتصاد که در حیطۀ وظایف دولت نیست. ۳٫ نگاه به خارج و نادیده گرفتن توان داخلی ۴٫ عملکردها و مدیریت ضعیف ۵٫ عیوب ساختاری ۶٫ بودجهبندی معیوب و نامتوازن ۷٫ عدم ثبات سیاستهای اجرایی اقتصاد ۸٫ عدم رعایت اولویتها ۹٫ هزینههای زائد و حتی مسرفانه در بخشهایی از دستگاههای حکومتی ۱۰٫ تحریمهای ظالمانۀ نظام سلطه |
۱٫ نیروی انسانی جوان، فعال و باانگیزه
۲٫ ذخایر معدنی سرشار (ایران با یک درصد جمعیت جهان ۷ درصد ذخایر معدنی جهان را داراست.) ۳٫ موقعیت استثنایی جغرافیایی میان شرق و غرب و شمال و جنوب ۴٫ بازار بزرگ ملی ۵٫ بازار بزرگ منطقهای (۱۵ همسایه با ۶۰۰ میلیون جمعیت) ۶٫ سواحل دریایی طولانی ۷٫ حاصلخیزی زمین با محصولات متنوع کشاورزی و باغی ۸٫ اقتصاد بزرگ و متنوع |
۱٫ مردمی کردن اقتصاد و کاهش تصدیگری دولت
۲٫ دانشبنیان نمودن اقتصاد ۳٫ استفاده از ظرفیتها و مزیتها ۴٫ سپردن مدیریت امور به مجموعهای جوان، دانا، مؤمن و مسلط بر دانستههای اقتصادی |
سیاستهای اقتصاد مقاومتی همراه با درونزایی و برونگرایی |
پیشرفت در عرصۀ عدالت و مبارزه با فساد | ۱٫ مبارزۀ دائم با فساد بهویژه در درون دستگاههای حکومتی
۲٫ تأمین عدالت همهجانبه ۳٫ تأمین طهارت اقتصادی (پرهیز از حرص و لقمۀ حرام) |
۱٫ وسوسۀ مال و مقام ریاست
۲٫ تبعیض در توزیع منابع عمومی ۳٫ میدان یافتن ویژهخواری ۴٫ مدارا با فریبگران اقتصادی ۵٫ غفلت از قشرهای نیازمند حمایت |
۱٫ وجود کارگزاران و مأمورانی که سلامت خود را حفظ کرده اند.
۲٫ وجود جوانان مؤمن و انقلابی و دانا و کاردان که میتوانند زمام امور کشور را به دست گیرند. |
نظارتی قاطع و حساس توسط انسانهایی باایمان و جهادگر، و منیعالطبع با دستانی پاک و دلهایی نورانی | تشکیل دستگاهی کارآمد با نگاهی تیزبین و رفتاری قاطع در قوای سهگانه برای مبارزۀ واقعی با فساد بهویژه در درون دستگاه حکومتی |
پیشرفت در عرصۀ استقلال و ازادی | ۱٫ حفظ استقلال ملی و آزادی ملت از تحمیل و زورگویی قدرتهای سلطهگر
۲٫ تأمین آزادی اجتماعی یعنی حق تصمیمگیری و عمل کردن و اندیشیدن برای همه |
۱٫ استعمار شدن و سلطهپذیری
۲٫ استبداد و نفی آزادیهای اجتماعی |
۱٫ شجرۀ طیبۀ انقلاب اسلامی و مردمسالاری دینی
۲٫ روحیۀ انقلابی و جهادی ملت ایران ۳٫ ثبات و امنیت کشور ۴٫ تمامیت ارضی کشور |
جهاد ملت ایران در راه حفظ و تأمین استقلال ملی و آزادی اجتماعی در چارچوب گفتمان انقلاب اسلامی | حفظ استقلال کشور همراه با تعامل سیاسی و اقتصادی با کشورهای دیگر در چارچوب گفتمان انقلاب اسلامی و حفظ آزادی در چارچوب اخلاق، قانون، ارزشهای الهی و حقوق عمومی |
پیشرفت در عرصۀ عزت ملی، روابط خارجی و مرزبندی با دشمن | ۱٫ حفظ عزت ملی
۲٫ مدیریت روابط خارجی در چارچوب گفتمان انقلاب اسلامی ۳٫ مرزبندی با دشمن |
۱٫ کوتاه آمدن از ارزشهای انقلابی
۲٫ اعتماد به پیشنهادهای فریبکارانه، خدعهها و دروغهای نظام سلطه ۳٫ رعایت نکردن مرزبندی با دشمن ۴٫ هراسیدن از تهدیدهای پوچ آنان |
۱٫ شکلگیری نهضت بیداری اسلامی بر اساس الگوی مقاومت در برابر سلطۀ آمریکا و صهیونیسم
۲٫ شکست سیاستهای آمریکا در منطقۀ غرب آسیا ۳٫ زمینگیر شدن همکاران خائن آمریکا و صهیونیسم در منطقه ۴٫ حضور قدرتمندانۀ سیاسی جمهوری اسلامی ایران در غرب آسیا ۵٫ شجاعت و حکمت مدیران جهادی و کارگزاران جمهوری اسلامی ایران |
مقاومت و عقب ننشستن از ارزشهای انقلابی و ملی و نهراسیدن از تهدیدهای پوچ آنها | حفظ مرزبندی خود با دشمن (آمریکای جنایتکار و تعدادی از دولتهای اروپایی) و حل مشکلات قابل با آنان؛ با اذعان به اینکه حل هیچ مشکلی با آمریکا قابل تصور نیست. |
پیشرفت در عرصۀ سبک زندگی | ۱٫ تبیین و ترویج سبک زندگی اسلامی ایرانی
۲٫ مقابله با ترویج سبک زندگی غربی در ایران |
۱٫ ترویج و نهادینه شدن سبک زندگی غربی در ایران
۲٫ گسترش زیانهای بیجبران اخلاقی و اقتصادی و دینی و سیاسی ترویج سبک زندگی غربی |
۱٫ مکتب انسانساز، جامعهپرداز و تمدنساز اسلام
۲٫ تناسب سبک زندگی اسلامی با فطرت بشر ۳٫ حیات بالنده، زنده و دارای انعطاف و آمادۀ تصحیح خطاهای انقلاب اسلامی ۴٫ جوانان ایران اسلامی |
بیان و تبیین سبک زندگی اسلامی و آثار آن و مقایسۀ آن با سبک زندگی غربی و پیامدهای آن | جهاد همهجانبه و هوشمندانه با ترویج سبک زندگی غربی |
سابعاً، بیانیۀ گام دوم روایتی امیدبخش و روحافزا و خوشبینانه به آینده دارد. چنانکه رهبر انقلاب اسلامی در ابتدای توصیههای خود برای آیندۀ کشور تصریح دارند که «نخستین توصیۀ من، امید و نگاه خوشبینانه به اینده است. بدون این کلیدِ اساسی همۀ قفلها، هیچ گامی نمیتوان برداشت».
بیانیۀ گام دوم با عنایت به فهرست طولانی فرصتها و مزیتهای مادی، معنوی، انسانی، فرهنگی، اجتماعی، جغرافیایی و تاریخی، اقتصادی، سیاسی و امنیتی کشور، افقهای گستردۀ توسعه و تعالی ملت و دولت را با توجه به واقعیتهای عینی و میدانی تصویرسازی نموده است. تا جایی که میبینیم، افق پیشرفت کشور را به ظهور خورشید ولایت عظمی پیوند داده است؛ و به نقش مقدمهگونۀ انقلاب اسلامی برای انقلاب جهانی ولی الله الاعظم اشاره میکند.
ثامناً، بیانیۀ گام دوم راهنمای عمل پیشرفت و توسعۀ کشور به سوی تمدن نوین اسلامی در چارچوب قانون اساسی، اسناد بالادستی و قوانین و رویههای اجرایی است. بدینترتیب، همۀ عملکردها شایسته و بلکه بایسته است در چارچوب دلالت صریح یا دلالت ضمنی این بیانیه فهم، صورتبندی و اجرا شوند. بدینترتیب، بیانیۀ گام دوم میتواند، راهنما و ارائه دهندۀ چارچوب کلیِ مسائل، چالشها، مزیتها و اولویتها، پیشرانها و تدابیر کلانِ «الگوی اسلامی ایرانی پیشرفت» باشد.
آنچه به قلم نارس راقم این سطور آمد، خود روایتی از روایت رهبر معظم انقلاب اسلامی، از حرکت پیشروندۀ ملت ایران و انقلاب اسلامی به سوی پیشرفت و تعالی است؛ امید است سپهر معرفتی، معنایی، ارزشی، هنجاری و راهبردی انقلاب اسلامی بیش از پیش عمق و گسترش یابد.