گونه های تعارض معنوی

گونه های تعارض معنوی
نوشتاری از حجت‌الاسلام دکتر علی فضلی مدیر گروه عرفان و معنویت پژوهشگاه

از نشانه های بیماری معنوی تعارض معنوی بین رفتارهای تکلیفی و سلوکی و اخلاقی است. تعارض بین گفتار و رفتار؛ تعارض بین طلب و عمل؛ تعارض بین ظاهر و باطن؛ تعارض بین اندیشه و کردار. حضرت امیر، علی علیه السلام در فرازی از سخن خویش به انواع تعارض های معنوی اشاره می کنند که آدمی را به شناخت خویش فرامی خواند تا در صدد درمان تعارض ها برآید و به سلامت معنوی دست یابد. این سخن حضرت در حکمت ۱۵۰ نهج البلاغه آمده که با این طلیعه نقل شده است: « لَا تَکُنْ مِمَّنْ یَرْجُو الْآخِرَهَ بِغَیْرِ عَمَلٍ، وَ [یَرْجُو] یُرَجِّی التَّوْبَهَ بِطُولِ الْأَمَلِ؛ یَقُولُ فِی الدُّنْیَا بِقَوْلِ الزَّاهِدِینَ، وَ یَعْمَلُ فِیهَا بِعَمَلِ الرَّاغِبِینَ…»

این یادداشت بر طبق سخن مولا، تعارض های معنوی را برمی شمارد:
۱- از یک سو امیدوارانه به فرجام نیک می¬نگرد و از دیگر سو ذخیره ای از عمل برای آخرتش نمیفرستد.

۲- از یک سو زاهدانه لب به سخن می گشاید و از دیگر سو سخت دل سپرده دنیا است.
۳- از یک سو از ادای شکر نعمت ها ناتوان است و از دیگر سو چشم انتظار فزونی نعمت هاست.

۴- از یک سو امر و نهی می کند و از دیگر سو خود پذیرای امر و نهی نیست.
۵- از یک سو خوبان و صالحان را دوست دارد و از دیگر سو به عمل آنان پایبند نیست.
۶- از یک سو از گناهکاران متنفر است و از دیگر سو خود مرتکب گناه می شود.

۷- از یک سو به دلیل بسیاری گناه از مرگ می ترسد و از دیگر سو از انجام زمینه سازان این ترس پرهیز نمی کند.
۸- از یک سو در وقت بیماری از کرده¬هایش پشیمان است و از دیگر سو در وقت بهبودی خوشگذرانی می کند.
۹- از یک سو هنگام آسایش به خود می بالد و دچار خود شیفتگی است و از دیگر سو هنگام گرفتاری نوامید است.

۱۰- از یک سو در وقت گرفتاری دعا و زاری می کند و از دیگر سو در آسودگی مغرورانه از خدا روی برمی گرداند.
۱۱- از یک سو نفس با سوء ظن بر وی چیره می شود و از دیگر سو با یقین نمی تواند بر نفس غلبه کند.

۱۲- از یک سو نسبت به کمترین گناه دیگران ابراز نگرانی می کند و از دیگر سو بیش از عملش امید پاداش دارد.
۱۳- از یک سو در وقت بی نیازی سرمست است و از دیگر سو در وقت نیاز مأیوس و پژمرده است.
۱۴- از یک سو در انجام کارها سست همت است و از دیگر سو برای گرفتن مزد بسیار خواه است.
۱۵- از یک سو با غلبۀ شهوت به سوی گناه می شتابد و از دیگر سو در وقت رهایی از شهوت در توبه سستی می کند.

۱۶- از یک سو در توصیف عبرت ها توان بالایی دارد و از دیگر سو از عبرت ها پند نمی گیرد.
۱۷- از یک سو در پند دیگران مبالغه می کند و از دیگر سو خود، پندی نمی پذیرد.
۱۸- از یک سو در سخن زیاده گوست و از دیگر سو به وقت عمل کاهل است.
۱۹- از یک سو در ارزش های دنیوی با دیگران رقابت می کند و از دیگر سو از ارزش های اخروی و الهی غافل است.
۲۰- از یک سو سود را زیان و غرامت می بیند و از دیگر سو زیان را سود و غنمیت می پندارد.

۲۱- از یک سو از مرگ می ترسد و از دیگر سو در فرصت سوزی دریغی ندارد.
۲۲- از یک سو گناه دیگران را بزرگ می پندارد و از دیگر سو همان گناه را برای خود کوچک می شمارد.
۲۳- از یک سو طاعت دیگران را کوچک می شمارد و از دیگر سو همان طاعت را برای خود بزرگ می پندارد.
۲۴- از یک سو زبان سرزنش و رفتار پرخاشگرانه با دیگران دارد و از دیگر سو با سازگاری، خود را سرزنش نمی کند.
۲۵- از یک سو وقت گذرانی بیهود با توانگران را دوست دارد و از دیگر سو یاد الهی با نیازمندان را دوست ندارد.
۲۶- از یک سو به زیان دیگران و به سود خود حکم می دهد و از دیگر سو به زیان خود و سود دیگران حکم نمی دهد.
۲۷- از یک سو برای دیگران پرچم هدایت دست می گیرد و از دیگر سو برای خود به گمراهی گام برمی دارد.
۲۸- از یک سو دیگران از وی اطاعت می کنند و از دیگر سو وی لباس عصیان می پوشد و نافرمانی پیشه می گیرد.
۲۹- از یک سو حق خود را به کمال می ستاند و از دیگر سو حق دیگران را به کمال نمی دهد.
۳۰- از یک سو از مردم می ترسد اما نه در راه طاعت خدا و از دیگر سو در راه طاعت بندگان از خدا نمی ترسد.