به گزارش اداره روابط عمومی و اطلاع رسانی پژوهشگاه فرهنگ و اندیشه اسلامی، کرسی علمی ترویجی با عنوان «خاطره، تاریخ نگری و تاریخ نگاری دفاع مقدس» توسط گروه ادبیات اندیشه پژوهشکده فرهنگ و مطالعات اجتماعی پژوهشگاه، روز شنبه مورخ ۱۱ خردادماه جاری با حضور آقایان علیرضا کمرهای، دکتر داود ضامنی و دبیری علمی دکتر محمدرضا سنگری برگزار شد.
محمدرضا سنگری با بیان این مطلب که در نشست ماه گذشته نقدی بر کتاب «سه نگاه» اثر فرانک جمشیدی و علیرضا کمری داشتیم. کتاب سه نگاه شامل ۱۸ مقاله است که ۵۴ راهکار میدهد و ۹۵ نکته علمی را مطرح میکند. امروز یکی از فصول این کتاب با عنوان «خاطره، تاریخ نگری و تاریخ نگاری دفاع مقدس» را مورد بررسی قرار خواهیم داد.
مدیر گروه ادبیات اندیشه پژوهشگاه فرهنگ و اندیشه اسلامی اظهار داشت: با کلیدواژههایی همچون روایت، متن، تاریخ، خاطره، تاریخ شفاهی و امکان پذیری شناخت تاریخ مواجه هستیم. خاطره گونهای از زندگی نامه نویسی است و عناصری مانند موقعیت، راوی یا گوینده و شخصیت دارد. خاطره به سبب وضعیت خاصی که یافته است هم فراوانی دارد و هم فربهی. فراوانی و فربهی خاطره از دهه ۷۰ به بعد خود را بیشتر نشان میدهد. در خاطره نویسیهای دفاع مقدس آثاری که پیشتر ۱۰۰ صفحه بودند به کتابهای ۶۰۰ صفحهای و بیشتر تبدیل شدند.
این نویسنده و پژوهشگر با طرح این سوال که چرا خاطره پر از مخاطره میشود، بیان کرد: شاید به دلیل اسطوره پردازی ایرانی است که در هر مقولهای خود را نشان میدهد و یا گرمی بازار خاطره نویسی که در این زمینه اثرگذار است. علیرضا کمری، در کتاب سه نگاه، تاریخ را به عنوان نوعی اکنون شوندگی عالمانه و روشمندانه دیگر طرح میکند. بنده تاریخ را فردا شوندگی میدانم یعنی مصرف تاریخ امروز برای فردا.
در ادامه دکتر داود ضامنی، با طرح این موضوع که در نشست گذشته فرصت نشد که به تفسیر در مورد برخی از مقالاتی که به زعم بنده مهمتر از بقیه مقالات کتاب سه نگاه هستند، بپردازیم. در این نشست به دو مقاله در کتاب سه نگاه میپردازیم. این دو مقاله صورت تفکیک شده مقالهای است که جناب کمری در سال ۱۳۹۰ با عنوان «نگاهی دیگر پیرامون خاطره و تاریخ شفاهی جنگ» منتشر کردند.
این نویسنده و پژوهشگر عنوان کرد: سوالات مهمی در مورد این دو مقاله در کتاب سه نگاه مطرح است. برخی از این سوالات عبارتند از مسئله اساسی در این دو مقاله که از سوی مولف نگاشته شده، چیست؟ دلایل استدلال آقای کمری در این دو مقاله کداماند؟ کدام واژهها در این دو مقاله مبهم و یا مهم هستند؟ تضادهای ارزشی در این دو مقاله کداماند؟ فرضهای توصیفی در این دو مقاله کداماند؟ شواهد ارایه شده چقدر محکم هستند؟
وی بیان کرد: مسئله جناب کمری در این دو مقاله به درآوردن عقل تاریخ پژوهان و خاطره پژوهان از دوران نابالغی خویش است. روش کمری در این دو مقاله شبیه روشی است که کانت در مقابله روشنگری چیست؟ به کار برده است. ایشان در این مقاله اشاره کردند که خاطره نگاری اسیر چهار دام شده است؛ سیطره فرهنگ روایی، سیطره جریان اخباریگری، غلبه دادن عواطف و احساسات بر اندیشه و بیاعتنایی به نظریههای جدید. وی در این مقاله دیدگاه خود را در پاسخ به این پرسش که خاطره چیست؟ در ۱۶ بند توضیح میدهد. خاطره از نظر ایشان اصالتا موجودی ذهنی است.
ضامنی اظهار داشت: پرسش اصلی که جای آن در این مقاله است، این است که اساسا وقتی انسان چیزی را به خاطر میآورد یاد چه میافتد. افلاطون توضیح میدهد که چرا برخی خاطرهها روشن و بعضی محوترند. ارسطو بر ویژگی دیگری از خاطره تاکید میکند و آن بحث زمان است. اندیشه در زمینه فاصله زمانی که حال را از گذشته جدا میکند همیشه با جریان خاطره همراه است.
این نویسنده و پژوهشگر با طرح این سوال که ماده خاطره چیست، افزود: آیا تصور ماده خاطره بدون صورت امکان پذیر است یا خیر؟ کمری در صفحه ۹۱ کتاب سه نگاه به این موضوع پرداخته است. ای کاش به این بحث نیز میپرداخت که آیا خاطره میتواند فطری باشد. برخی صاحب نظران در فلسفه اسلامی پذیرش ادراکات فطری را بهترین راه حل در نیفتادن در ورطه نسبی گرایی میدانند. جناب کمری در بخش دیگری از کتاب به آسیب شناسی خاطره با تاکید بر خاطرات جنگ پرداختند.
وی خاطرنشان کرد: بحث حایز اهمیتی که در دو مقاله کتاب سه نگاه وجود دارد، واژگان و استعارههایی است که جناب کمری به کار بردند و آن استعاره صاف کاری خاطرات و ایدئولوژیک شدن خاطره است. ریکور فیلسوف فرانسوی میگوید، خاطره یعنی چیزی از گذشته که به طور مرموزی شبیه چین در حال وجود دارد. دستکاری یا صاف کاری میتواند توسط صاحب خاطره یا مدون خاطره و یا ناشر صورت گیرد. گاهی صاف کاری خاطره توسط رژیم صورت میگیرد مثل تغییر نام خیابانها.
این پژوهشگر نسبت بین خاطره و فراموشی را بحث مهم دیگر کتاب سه نگاه دانست و افزود: جناب کمری در صفحه ۹۴ کتاب به این مسئله اشاره کردند. ما نمیتوانیم واقعه یا رخداد را از همه جهات روایت کنیم، فراموشی نوعی انتخاب است. نیچه مباحث زیادی در مورد فراموشی دارد، نیچه از خاطره به عنوان عنصری که مانع برنامهریزی است، سخن میگوید. فراموشی در اینجا به معنای حذف واقعیت نیست، این عمل شبیه عمل بخشش است. اگر در مطالعات جنگ همواره خود را محق بدانیم نمیتوانیم روایتهای خاموش این واقعه را به صدا درآوریم. خاطره سرداران با خاطره قربانیان فرق دارد. باید بین واقعیات و خاطرات و بار آنها به عنوان رویداد تفاوت قایل شد.
ضامنی با طرح این سوال که چگونه میتوان یک خاطره را خالص کرد، گفت: در مقاله تاریخ نگری و تاریخ نگاری دفاع مقدس، در کتاب سه نگاه، با دو گزاره سر و کار داریم. به نظرم تاریخ به حال آوردن گذشته است. خاطره موجودیتی سیال میانه ادبیات و تاریخ است. خاطره شامل خاطره شفاهی، خودنوشت و دیگر نوشت است. خاطرات جنگ را از سه منظر میتوان مطالعه کرد. خاطره زمانی به تاریخ تبدیل میشود که آرشیو شود، آرشیو عبارت است از خاطراتی که ضبط شدند، اما تاریخ بر مبنای ضبط خاطرات نیست، مورخ وقت خود را با آرشیو میگذراند نه خاطرات. خاطره با تاریخ رابطه کنشی و دانشی دارد.