ردادی: تیغ‌زن‌ها و سودجویان آشوب

به گزارش اداره روابط عمومی و اطلاع‌رسانی پژوهشگاه فرهنگ و اندیشه اسلامی، ‌یادداشت دکتر محسن ردادی عضو هیأت علمی گروه انقلاب اسلامی پژوهشکده فرهنگ و مطالعات اجتماعی پژوهشگاه در شماره ۵۳۰ روزنامه صبح نو دوشنبه ۲۲ مرداد در ادامه از منظرتان عبور خواهد کرد که خواندن این یادداشت خالی از لطف نیست.

گاهی در خیابان یا مترو و اتوبوس، درگیری و دعوایی رخ می‌دهد و دو نفر با هم شروع به مشاجره می‌کنند. معمولاً در این‌گونه موارد برخی افراد سعی می‌کنند با پادرمیانی و ریش‌سفیدی به نزاع خاتمه بدهند، اما در این میان بسیاری هم هستند که از فرصت شلوغی و بی‌نظمی استفاده می‌کنند و اهداف پلید خود را پیگیری می‌کنند. از جمله تیغ‌زن‌ها و جیب‌برها که بهترین فرصت برای دزدی را مهیا می‌بینند.
در عرصه سیاست هم همین است. زمانی که جنگ یا تحریم یا هر بحران دیگری رخ می‌دهد عده‌ای فرصت‌طلب منافع شخصی خود را دنبال می‌کنند. در زمان جنگ عده زیادی بودند که به احتکار اجناس مال و منالی به هم زدند و نانشان را در خون شهدا زدند. هر زمان آشوب و بحران و اختلالی در کشور پیش می‌آید سر و کله فرصت‌طلبان پیدا می‌شود و طرفی بر می‌بندند.
در چند ماه گذشته که بازار ارز و طلا دچار آشفتگی شد بسیاری سوءاستفاده‌های کلان اقتصادی کردند و از این آشفته بازار ناجوانمردانه منفعت‌ها بردند، اما گونه دیگری از سوءاستفاده‌چیان هستند که منافع سیاسی را مطمح نظر قرار داده‌اند.
در این هنگامه که مردم و مسوولان کمر همت بسته‌اند تا تهدیدهای داخلی و خارجی را خنثی کنند، عده‌ای منفعت‌جوی سیاسی به دنبال اهداف حزبی و جناحی خود هستند. برخی از نداهای ناسازی که این روزها به بهانه نسخه‌پیچی برای کشور بیان می‌شود از همین جنس است. مجلس محترم شورای اسلامی در هفته گذشته و در زمانی که درد مردم، تورم و نابسامانی اقتصادی است و برخی از کارشناسان اقتصادی نسبت به شکل‌گیری یک بحران جدی هشدار می‌دهند، برخی از نمایندگان مجلس طرح سؤال از وزیر دادگستری در مورد ادامه حصر را به جریان انداختند.
پیش از آن نیز رییس‌جمهوری اسبق، رفع حصر را یکی از راهکارهای برون‌رفت از شرایط فعلی کشور معرفی کرده بود. وی در رونمایی از یک برنامه ۱۵‌ماده‌ای برای حل مشکلات کشور راه‌حل‌هایی از قبیل برداشتن حصر، تغییر نگاه رسانه‌های ملی، اعلام عفو عمومی، زنده نگه داشتن اعتماد مردم به مجلس، و… را اعلام کرده بود. سؤال اینجاست که اگر از این فرد خواسته می‌شد خواسته‌های حزبی و جناحی خود را بیان کند آیا به فهرستی غیر از این می‌رسید؟ همه مواردی که در این پیشنهادنامه ارائه شده در راستای تأمین منفعت حزبی است، نه منافع ملی.
اینجاست که باید پرسید چه تفاوتی است میان سودجویان اقتصادی که با احتکار و گرانفروشی منافع نامشروع اقتصادی خود را تأمین می‌کنند و سودجویان سیاسی که از این آب گل‌آلود و درد و زخم مردم کاسبی سیاسی به راه انداخته‌اند؟ اصلاً به این فکر کرده‌ایم که مقصر این وضع موجود کیست؟ چه کسی بود با بسیج احساسات مردم و با تهمت و دروغ سیاست‌های کشور را به سمت خاصی هدایت کرد و امروز هزینه‌های آن انتخاب احساسی را همگی در حال تحمل هستیم؟ آیا کسی که مردم را با نسخه غلط به این بلاها مبتلا کرده، باید امروز سرافکنده و پاسخگوی مردمی باشد که قربانی قدرت‌طلبی او شدند، یا اینکه اجازه دارد از جایگاه مصلح اجتماعی به ارائه راه‌حل بپردازد؟
غرض از این یادداشت، یادآوری این نکته به سیاست‌گذاران و تصمیم‌سازان کشور است که با تفکیک باج‌گیری‌های جناحی از توصیه‌های دلسوزانه مانع از ایجاد آشفتگی بیشتر در عرصه سیاسی شوند. ممکن است این لحن به ظاهر خیرخواهانه از دهان یک زخم‌خورده انتخابات خارج شود که با فرصت‌طلبی به نقد دولت بپردازد تا مطامع جناحی خود را پیگیری کند یا اینکه از سوی یک هوادار فتنه بیان شود که تلاش می‌کند با سرزنش کردن نظام جمهوری اسلامی از انقلاب انتقام بگیرد و با توصیه‌های معوج، اهداف فردی و حزبی خود را پیگیری کند. برای تصمیم‌گیری درست در این شرایط باید گوش‌های سیاست‌گذاران بر این خواسته‌های حزبی که هیچ سودی برای منافع ملی ندارند، بسته بماند.