انقلاب دوم؛ یادداشتی درباره تسخیر لانه جاسوسی

به گزارش اداره روابط عمومی و اطلاع رسانی پژوهشگاه فرهنگ و اندیشه اسلامی، در بیست و ششمین شماره از ماهنامه زمانه (از منشورات پژوهشگاه)، مقاله‌ای با عنوان «دویست ‌و‌ هشتاد ‌و‌ هفت روز رابطه با امریکا» نوشته آقای علی راکی منتشر شد. از این رو و به مناسبت فرارسیدن یوم‌الله ۱۳ آبان، بخشی از این مطلب با عنوان ((انقلاب دوم)) از منظر شما عزیزان عبور خواهد کرد.

انقلاب دوم

مردم و در راس آنان دانشجویان انقلابی پیرو امام با مشاهده ضعف عملکرد دولت موقت و سکوت سران آن در برابر مداخلات ایالات‌متحده در امور داخلی کشور، پناه‌دادن به شاه مخلوع، عدم استرداد دارایی‌هایی که سران رژیم سابق به امریکا برده بودند، عدم پرداخت مطالبات ارزی دولت ایران از امریکا، جاسوسی تحت پوشش فعالیت دیپلماتیک، تحریک و تجهیز اقلیت‌های قومی و مذهبی در کشور، حمایت از گروه‌ها و محافل سیاسی مخالف امام خمینی(ره) و حرکت مردم و…، تصمیم گرفتند که خود در این زمینه اقدام نمایند. افشای مذاکرات سری میان بازرگان و برژینسکی به مثابه کبریتی در انبار باروت خشم و انزجار مردم و دانشجویان مسلمان بود.

مهم‌ترین واکنش به تمام اقدامات مداخله‌گرانه امریکا و ضعف عملکرد دولت موقت درخصوص رابطه با ایالات‌متحده، در شکل تسخیر سفارت این کشور در تهران از سوی دانشجویان پیرو خط امام تجلی یافت. این اقدام به نظر تمامی کارشناسان مسائل سیاسی نوعی اعتراض به مشی محافظه‌کارانه دولت موقت و اقدامات دولت امریکا بود که امام خمینی(ره) از آن به انقلاب دوم یاد کرد. نگاهی گذرا به اعلامیه دانشجویان مسلمان پیرو خط امام بهتر می‌تواند دلایل تسخیر لانه جاسوسی را تبیین نماید: «ما دانشجویان مسلمان دانشگاه‌ها هستیم و خود را پیرو خط امام می‌دانیم … تحلیل ما این است که مکتب اسلام یک مکتب ضد امپریالیستی است که با هرگونه سلطه‌جویی مخالف است.

اسلام نمی‌تواند دینی باشد که موافق این سلطه‌جویی باشد، انقلاب ما قبل از بیست‌ودوم بهمن به‌عنوان یک مکتب در جهان مطرح بود، اما بعد از این مرحله و به‌وجود آمدن یک ارگان اجرایی که به‌ظاهر بنام دولت انتقالی بود، ولی بعد به دولت موقت تبدیل گردید و دولت موقت به جای این‌که به استقلال سیاسی و فرهنگی و اقتصادی برسد، روز‌به‌روز در جهت عکس پیش می‌رود. امریکا در تمام مکان‌ها نفوذ می‌کند. حتی هیات دولت در الجزایر با برژینسکی ملاقات می‌کند. توجه داشته باشید که امام موضع بسیار شدید ضدامریکایی دارد.» گرچه نگاه واقع‌بینانه دولت موقت به فضای انقلابی آن روز و پاسخ به ابهامات موجود می‌توانست راه برون‌رفت دولت از بن‌بست خود‌ساخته را فراهم آورد، اما به دلیل بی‌توجهی و غرب‌گرایی اعضای آن، این اتفاق رخ نداد و بحران تا مرز انفجار پیش رفت و سرانجام نیز دولت با این اقدام دانشجویان خشمگین در مقابل یک عمل انقلابی انجام‌شده قرار گرفت.

این عمل هرچند در ظاهر برخلاف عرف دیپلماتیک جهانی بود، اما بنا به دلایلی منطقی از سوی مردم و امام خمینی(ره) با‌صراحت‌تمام تایید شد و انقلاب دوم نام گرفت. این حرکت بعدها مبدا تحولات بنیادینی در عرصه سیاست داخلی و خارجی کشور گردید. در بخش دیگری از اطلاعیه‌های صادره از سوی متصرفین می‌توان آشکارا به هویت سیاسی، اهداف و انگیزه آنان پی‌برد: «ما دانشجویان مسلمان پیرو امام خمینی، از موضع قاطعانه امام در مقابل امریکای جهان‌خوار، به منظور اعتراض به دسیسه‌های امپریالیستی و صهیونیستی، سفارت جاسوسی امریکا در تهران را به تصرف درآوردیم تا اعتراض خویش را به گوش جهانیان برسانیم. اعتراض به امریکا جهت پناه‌دادن و استفاده از شاه جنایتکاری که قاتل ده‌ها‌هزار زن و مرد به‌خون‌خفته در این مملکت است. اعتراض به امریکا، به‌علت ایجاد فشار تبلیغات مسموم و انحصاری و کمک و حمایت از افراد ضدانقلابی فراری علیه انقلاب اسلامی. اعتراض به امریکا به‌خاطر توطئه‌ها و دسیسه‌های ناجوانمردانه‌اش در مناطق مختلف کشور و نفوذ در ارگانهای اجرائی مملکت… .»

واکنش‌ها

اقدام دانشجویان پیرو خط امام در تسخیر لانه جاسوسی واکنش‌های متفاوتی را در داخل و خارج از کشور در پی داشت. در داخل کشور مردم، رهبر انقلاب و شورای انقلاب، در نقطه مقابل دولت موقت و نهضت آزادی، به تایید و حمایت از آن پرداختند. اینک در این‌جا به‌طور‌مختصر مواضع و واکنش‌های این گروه‌ها مورد بحث قرار می‌گیرد.

الف ـ واکنش رهبر انقلاب:

پس از اشغال سفارت، همگی بی‌صبرانه منتظر شنیدن مواضع و دیدگاههای حضرت امام(ره) بودند. سرانجام ایشان ۲۴ ساعت پس از تسخیر سفارت امریکا، اولین موضع رسمی خود را در حمایت از اقدام دانشجویان اعلام داشتند و ضمن ستودن این حرکت، آن را انقلابی بزرگتر از انقلاب اول نام نهادند. بخش‌هایی از سخنان حضرت امام(ره) در چهاردهم آبان این‌گونه بود: «آن مرکزی که جوانان ما گرفتند آن‌طور که اطلاع دادند، مرکز جاسوسی و مرکز توطئه بوده است. امریکا توقع دارد که شاه را ببرد به آنجا، مشغول توطئه بشود، پایگاهی هم اینجا برای توطئه درست کند و جوان‌های ما بنشینند و تماشا کنند.» حضرت امام(ره) در همین سخنرانی ضمن توصیف امریکا به‌عنوان شیطان بزرگ اظهار داشتند: «امروز روزی نیست که ما بنشینیم و نگاه بکنیم، امروز یک توطئه‌های زیرزمینی، در همین سفارت‌خانه‌ها دارد درست می‌شود که عمده‌اش مال شیطان بزرگ است که امریکا باشد. نمی‌شود بنشینیم و آنها توطئه‌شان را بکنند.» همچنین ایشان پس از این واقعه، طی پیامی ملاقات با نمایندگان امریکا را ممنوع و انجام آن را ـ آن‌هم صرفا در سطحی محدود ـ به پاره‌ای اقدامات از سوی امریکایی‌ها مشروط کردند: «اگر چنانچه امریکا، شاه مخلوع این دشمن شماره یک ملت عزیز ما را به ایران تحویل دهد و دست از جاسوسی بر ضد نهضت ما بردارد راه مذاکره در موضوع بعضی از روابطی که به نفع ملت است باز می‌باشد.» در‌همین‌زمان، امام(ره) در مصاحبه با خبرنگار تلویزیون امریکایی اِن‌بی‌سی اعلام داشتند: «این نحوه روابطی که امریکا با ما تاکنون داشته است و این‌طور سفارت‌خانه‌ای که امریکا در ایران داشته است، اینها قابل‌قبول نیستند.»

ب ـ واکنش شورای انقلاب:

شورای انقلاب در آستانه پیروزی نهضت اسلامی شکل گرفت و سپس به‌تدریج با ترکیبی جدید و ماموریتی متفاوت در سال ۱۳۵۸ به دستور امام خمینی(ره) به کار خود ادامه داد. شورای انقلاب در جایگاهی مافوق دولت موقت قرار داشت و ترسیم خطوط کلی و استراتژیک نظام و تبیین راهکارهای عملی آن، از جمله وظایف این شورا به شمار می‌آمد. شورای انقلاب در آن مقطع وظایف مجلس شورای اسلامی را نیز عهده‌دار بود. از آنجا که این شورا یک نهاد انقلابی بود و از سیاست‌های امام خمینی(ره) تبعیت می‌کرد، هرگز با اقدام دانشجویان مخالفتی نکرد.

ج ـ واکنش دولت موقت:

دولت موقت نیز همچون امام خمینی(ره) موضعی بسیار صریح و قاطع اتخاذ کرد، اما نه در جهت تایید بلکه در جهت محکوم و تخطئه‌نمودن این حرکت انقلابی. البته این موضعگیری دولت موقت باتوجه به مجموعه سیاست‌ها و عملکرد آن در طول عمر هشت‌ماهه‌اش کاملا قابل پیش‌بینی بود. ابراهیم یزدی ـ وزیر امور خارجه دولت موقت ـ در واکنش به تسخیر سفارت امریکا، ضمن ابراز تعجب از این پیشامد، با سخنانی مبهم و چند‌پهلو ضمن ابراز نارضایتی از حرکت دانشجویان، کوشید از آشکار‌کردن صریح مخالفت دولت با این اقدام انقلابی دانشجویان بپرهیزد. مهندس بازرگان نیز در روز چهاردهم آبان‌ماه، یعنی فقط یک روز پس از تسخیر سفارت، با تقدیم استعفانامه خود به محضر امام خمینی(ره) از ریاست دولت کناره‌گیری نمود. وی در این استعفانامه اشاره‌ای به مساله اشغال سفارت امریکا نکرد، اما بسیار واضح است که اعلام استعفا، آن هم فقط یک روز پس از تسخیر لانه جاسوسی، چه معنایی دارد! این مساله نمی‌توانست معنا و مفهومی جز اعتراض به اقدام دانشجویان داشته باشد و تلقی همه کارشناسان سیاسی در آن روز نیز بر همین نکته تاکید داشت. از‌سویی‌دیگر، از آنجا که امام خمینی(ره) نیز در پذیرش این استعفا هیچ تعللی از خود نشان ندادند، می‌توان دریافت که ایشان نیز حرکت دولت موقت را نوعی اعتراض و به مثابه محکوم‌کردن اقدام دانشجویان از سوی آنها ارزیابی کرده‌اند؛ چنان‌که وقایع ماه‌ها و سال‌های بعد و نیز اظهارات اعضای دولت موقت پس از استعفا نیز به‌روشنی بر ارزیابی دقیق امام(ره) صحه گذاشت.

د ـ واکنش نهضت آزادی:

نهضت آزادی در برابر این رویداد در مقاطع مختلف مواضع متعدد و گاه متناقضی اتخاذ کرده است، اما موضع مهندس‌ بازرگان که از بنیان‌گذاران نهضت آزادی و مرد شماره یک آن به شمار می‌رفت و نیز مواضع برخی از دیگر هم‌فکران او در نهضت آزادی که در دولت موقت نیز با وی همکاری داشتند، کاملا مخالف حرکت دانشجویان پیرو خط امام بود. بازرگان بعدها در این خصوص چنین اظهار داشت: «اسم خودشان را می‌گذارند خط امام. خط شیطانند اینهایی که افشا می‌کنند. آخر فلان‌فلان‌شده‌ها … بی‌شرفند اینهایی که می‌گویند ما با امریکا راه کج رفتیم و راه سازش رفتیم اینها [دانشجویان پیرو خط امام] ضدانقلابند. مامور همان امریکا یا شوروی‌اند که می‌خواهند اختلاف بیندازند… .»

اما جناح رادیکال نهضت آزادی، برخلاف بازرگان و همفکران او، برای آن‌که همچون گذشته از قافله انقلاب اسلامی و مبارزات ضدامپریالیستی آن عقب نماند، دو روز پس از اشغال سفارت، در بیانیه‌ای اقدام دانشجویان پیرو خط امام را تحسین نموده و با به‌کار‌بردن الفاظ و تعابیر پر‌طمطراقی چون امریکای استعمارگر، سردسته استعمارگران، دشمن بزرگ خلق‌های مستضعف و سنبل استعمار، از شورای انقلاب خواست که به قطع رابطه سیاسی با امریکا اقدام نماید. در بخشی از این بیانیه آمده بود: «… از‌این‌رو، منطق مبارزه ضد‌استعماری دانشجویان و همه مردم انقلابی ضداستعماری ایران را نباید نیمه‌کاره رها ساخت. شورای انقلاب که از طرف مقامات، مسئول اداره کشور شده است باید در صدد قطع روابط سیاسی با امریکا باشد.»

اما واضح است که چنین موضع‌گیریهایی صرفا به دلیل فریب افکار عمومی و حفظ جایگاه نهضت آزادی در میان گروههای فعال در آن مقطع اتخاذ شده بود. خیلی زود و پس از آن‌که افشاگری‌های دانشجویان پیرو خط امام آغاز شد و محتوای اسناد لانه جاسوسی به مردم ابلاغ شد و نهضت آزادی و عناصر آن به‌عنوان موضوع اصلی این اسناد مطرح شدند، این نهضت که تا پیش از آن تبلیغات ضدامریکایی را شعار خود قرار داده بود و بخش‌هایی از آن به حمایت از حرکت انقلابی دانشجویان پرداخته بودند، فورا به نفی و تخریب اقدام دانشجویان پیرو خط امام پرداخته و با بازرگان هم‌صدا شدند.

لازم به ذکر است که یکی از دستاوردهای بسیار مهم تسخیر لانه جاسوسی امریکا، کشف انبوهی از اسناد و مدارک سری و طبقه‌بندی‌‌شده‌ بود که بخش اعظم آنها توسط کارمندان سفارت امریکا در طی مقاومت چندساعته آنها با دستگاه‌های مخصوص کاملا قطعه‌قطعه شده بود. این امر موجب گردید فرصت زیادی صرف بازیافت، تنظیم و بازخوانی اسناد فوت شده شود. اما سرانجام با وجود دشواری‌های فراوان این امر طی مراحلی به انجام رسید و نتایج آن در شصت جلد کتاب توسط دانشجویان پیرو خط امام چاپ و منتشر گردید.

در فرآیند بازیابی و بازخوانی این اسناد، دانشجویان به سندهای محرمانه‌ای دست یافتند که از ارتباط افراد و گروه‌هایی در داخل کشور با ایالات‌متحده و سازمان‌های جاسوسی کشور حکایت داشت. از‌این رو، این دانشجویان بلافاصله جهت تنویر افکار عمومی آنها را منتشر ساختند. پاره‌ای از این اسناد از ارتباط برخی از اعضای نهضت آزادی، جبهه ملی و اعضای کابینه دولت بازرگان با امریکا حکایت داشت. زمانی‌که دانشجویان در جریان افشاگری‌های خود این اسناد را منتشر ساختند، با واکنش بسیار تند بازرگان و اعضای دیگر نهضت آزادی مواجه شدند تا جایی که در یکی از این واکنشهای تند، مهندس بازرگان دانشجویان خط امام را دانشجویان خط شیطان بی‌شرف و ضدانقلاب معرفی کرد. پس از افشاگری‌های دانشجویان خط امام بود که همنوایی ظاهری نهضت آزادی با امام خمینی(ره) و ملت چندان به طول نینجامید. افشای این اسناد محرمانه خشم اعضای نهضت آزادی را برانگیخت و آنان بار دیگر همسو با بازرگان در موضع مخالف دانشجویان پیرو خط امام قرار گرفتند. در همین ارتباط چند تن از اعضای نهضت آزادی علیه بعضی از این دانشجویان که در یک برنامه تلویزیونی دست به افشاگری زده بودند اعلام جرم کرده و در نامه‌ای به شهید قدوسی ـ دادستان وقت دادگاه‌های انقلاب اسلامی ـ خواستار رسیدگی جرائم، تعقیب و محاکمه این دانشجویان شدند.

اسناد لانه جاسوسی حاکی از آن بود که تنی چند از اعضای نهضت آزادی به‌طور‌رسمی به مهره امریکا در بدنه نظام اسلامی ایرانی تبدیل شده بودند. امام‌ خمینی(ره) در یکی از سخنرانی‌های خود ضمن تایید کامل حرکت دانشجویان در سخنان خود، به این مساله چنین اشاره کردند: «خطر این بود که قضیه مرگ بر امریکا منسی [فراموش] شود، لهذا دیدید که این جوان‌های بیدار و عزیز ما، این لانه جاسوسی را گرفتند. این شیاطین به دست و پا افتادند. یکی [منظور بازرگان] گفت: اینها [منظور دانشجویان] خط شیطان هستند. قضیه گرفتن این محل جاسوسخانه ناگوار بود برای آنها. برای این‌که پرونده اینها ظاهر می‌شد. اینها، این جوان‌های عزیز ما که می‌گفتند ما در خط اسلام هستیم، بهشان می‌گفتند که شما در خط شیطان هستید.» همچنین حضرت امام(ره) در جای دیگر نظر به این مسائل و وقایع، سخنانی را ایراد فرمودند که می‌تواند زینت‌بخش پایان این نوشتار باشد: «اگر چنانچه دولت ما مثل سابق [دولت موقت] باشد و آن‌طور وضع و آن‌طور دید را داشته باشد ما باید عزای این نهضت را بگیریم.»