به گزارش اداره روابط عمومی و اطلاعرسانی پژوهشگاه فرهنگ و اندیشه اسلامی، همزمان با ایام سوگواری اباعبدالله الحسین، دکتر سید حسین فخر زارع عضو هیأت علمی پژوهشگاه در یادداشتی به این ایام اشاره داشته که در ادامه این نوشتار از منظرتان عبور خواهد کرد.
جنبههای آئینی، تشریفات، مراسم و شعائر، نوعی تجسد بخشیدن به باورها و اعتقاداتی است که افراد یک جامعه دنبال میکنند. هیئتهای عزاداری یکی از کانونهای مهم برای انجام مناسک است که با حیات اجتماعی، فرهنگی، سیاسی و اخلاقی شیعیان امتزاج یافته است؛ لذا ابزاری مهم برای بازنمایی حیات فرهنگی، سیاسی و اجتماعی به شمار میآید؛ تاجایی که هیئتها و محافل مذهبی، اکنون یکی از پایگاهها و نهادهای مهم تأثیر گذار در جامعه با کارکردهای مختلف قلمداد میشوند.
عزاداری و اقامه مجالس سوگواری برای سالار شهیدان و یاران وفادارش، در جوامع شیعی به ویژه در کشور ما همواره به عنوان نهادی معرفتبخش و انسجام آفرین دارای نقشی اثرگذار قلمداد میشده است. به ویژه با تنوعات شیوهها و گونههای مختلف، حسب قومیتها، خردهفرهنگها وابژههای تاریخی و جغرافیایی در نوع عزاداریها و ابراز ارادت به امام حسین(ع) و یاران شهیدش این مجالس جذابیت و اثرگذاری گستردهتر و عمیقی یافته است. هدف ازاقامة این مجالس و عزاداریها زنده نگهداشتن و ترویج اهداف ائمه(ع) و نهادینه ساختن آرمانهای بلند شیعه است که همواره شیعیان بر آن اهتمام داشتهاند
تشکیل این مجالس در دورههای مختلف همواره همراه با فراز و نشیبهای فراوانی بوده است. از تاریخ پس از واقعه کربلا تاکنون در کشور ما در برخی دوره های تاریخی، نگاه های امنیتی و ضد شیعی موجب ایجاد محدودیتهایی در اقامة برنامة عزاداری شده است. به رغم سیطره این تنگناها اما عمومیت و اقامة آزادانة محافل و مجالس عزا، بیشتر به زمان تأسیس دولت شیعی مذهب آل بوبه در ایران بر میگردد. در این دوره مراسم عزاداری عاشورا به صورت رسمی و علنی ترویج و در مراکز شیعهنشین مانند ری، کاشان، سبزوار و… به شکل منضبط و باشکوه برگزار میشد. اگرچه از زمان سقوط این سلسله تا اواخر قرن دهم این مراسم مجددا با رعایت ترس و اصول تقیه، به صورت پنهانی انجام میگردید اما مجددا با تأسیس حکومت صفوی و رسمی شدن مذهب شیعه در ایران، عزاداریها در اقصی نقاط کشور تا زمان پهلوی صورت گستردهتر، رسمیتر و باشکوهتری یافت. تنگناها و مشکلات به وجود آمده در عصر پهلوی نیز دیری نپایید و با شکلگیری انقلاب اسلامی، موضوع عزاداری به عنوان یک خردهنهاد دارای اهمیت دنبال شد.
در دوران شکوهمند جمهوری اسلامی به خاطر تغذیه از فرهنگ غنی شیعی و معارف آلالبیت(ع)، توجه به این آئینها شکل گستردهتری یافت و با کارکردهای مثبت اساسیتری همراه شد. در واقع این پدیده، هرچند نقطه عطف حیات شیعیان و جزء جدانشدنی از فرهنگ شیعه قلمداد میشود؛ اما در کشور ما به عنوان موضوعی نهادینه شده در فرهنگ ایرانی و همراه و همگام با سیاست به حساب میآید.
لکن در سالهای اخیر این مناسک و عزاداریها دچار تغییراتی شده که به رغم برپایی مجالس باشکوهتر، گاه از کارکردهای اصلی خود فاصله گرفته است. خارج شدن عزاداریها و کنشهای در هیئات مذهبی از شکل سنتی و اصلی خود، دور شدن از محتوای غنی و اهمیت دادن به ساخت، فرم و اشکال هیجانی و جوانپسند به جای پرداختن به درون مایههای معرفتی از جمله آسیبهایی است که متوجه این هیئتها شده است.
مهمترین آسیبهای محتوای در برخی عزاداریها را میتوان استفاده از اشعار و درونمایههای سست و خالی از پیامهای سازنده و ارزنده، دروغ، غلو، غفلت از نشر معارف، عدم استفاده از منابع و مقاتل معتبر، عدم توجه به تاریخ و احادیث، اظهار مطالب ذلت آمیز و موهن دانست که متاسفانه باعث شده چهرهای ناصحیح از فرهنگ شیعی در جوامع دیگر معرفی شود که البته با تبلیغات سوء دشمنان نیز همراه شده و موجب سردرگمی حقیقت جویان در آن جوامع شده است.
شناخت این آسیبهای و هرگونه اقوال و افعال نابهنجار در هیئات و عزاداریها و تلاش در جهت رفع آنها خواهد توانست کارکردهای مثبت آن را تقویت کند. هیئتهای عزاداری به عنوان یک نهاد موثر اجتماعی با مدیریت صحیح و خلاقانه میتوانند الگوی صحیح و شایستهای از دین داری و دینباوری، رعایت ارزشها و هنجارهای دینی و اجتماعی و بسط فضای معنوی جامعه را بسط دهند و جامعهپذیری دینی مردم را شکل خردورزانهتری ببخشند. حفظ بافت سنتی در عزاداریها، بهرمندی از حضور فعال اندیشمندان و متفکران اسلامی متعهد و ایجاد فضایی سالم و دور از تعصب خواهد توانست این کارکردها را که معرفتزایی، تقویت روحیه همبستگی و تعاون، نشاط بخشیدن به جامعه از مهمترین آنهاست تقویت نماید. سعی مداوم مجالسی که برای اقامة کلمة توحید و حفظ شعائر دینی و شیعی برپا میگردد چه عزاداریها و چه در جشنها و سرورها نباید به گونهای باشد که ساختار هیئتهای مذهبی خالی از محتوا به نظر آید.